Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
kalki
U
نام دهمین واخرین مظهرvishnu خدای بزرگ هندوها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the supreme
U
خدای بزرگ
banian
U
ژاکت فلافل هندوها
oceanus
U
خدای دریا خدای اقیانوس
geometric mean
U
فاصله بین اولین واخرین جمله یک تصاعدهندسی
tenth
U
دهمین
j
U
دهمین حرف الفبای انگلیسی
asclepius
U
خدای طب
My grandparents are six feet under.
<idiom>
U
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
U
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
the ever lasting
U
خدای سرمد
the almighty god
U
خدای قادرمطلق
the supreme
U
خدای تعالی
the infinite god
U
خدای سرمد
the invisible
U
خدای نادیده
the supreme being
U
خدای تعالی
godling
U
خدای کوچک
aeolian
U
خدای بادها
my goodness (my God)
<idiom>
U
اوه خدای من
ares
U
خدای جنگ
titan
U
خدای خورشید
titans
U
خدای خورشید
poseidon
U
خدای دریا
thank god
U
سپاس خدای را
odin
U
خدای خدایان
the a of days
U
خدای ازلی
god the father
U
خدای پدر
parcae
U
سه خدای سرنوشت
lar n
U
خدای خانگی
neptune
U
خدای دریاها
jahweh
U
یهو خدای یهود
hymen
U
خدای عروسی ونکاح
hymens
U
خدای عروسی ونکاح
latri
U
پرستش خدای برحق
mars
U
بهرام خدای جنگ
satrun
U
خدای بذر کاری
pluto
U
خدای عالم اسفل
He is a pastmaster at it .
U
خدای اینکار است
monotheism
U
اعتقاد به خدای واحد
the ever lasting fod
U
خدای ازلی و ابدی
idol
U
خدای دروغی مجسمه
museum piece
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
macropterous
U
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fossil
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
jhvh
U
یهوه خدای قوم یهود
sun disk
U
صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
the a of days
U
خدای سرمدی قدیم الایام
trinity
U
معتقدبوجود سه اقنوم در خدای واحد
woden
U
"ادین " خدای روز چهارشنبه
saturnalia
U
جشن خدای زحل عیاشی
minerva
U
صنایع یدی خدای پزشکی
ra
U
خدای افتاب مصریان قدیم
valhalla
U
سالن پذیرایی خدای اودین
hermes
U
خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
uranus
U
خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
hephaestus
U
خدای اتش وفلز کاریhipster
Jehovah
U
یهو خدای بنی اسرائیل
dionysus
U
>دیونسیوس <خدای شراب و میگساری وزراعت
apollo
U
خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
pan-
U
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
parthenon
U
پارتنون معبد خدای اتنا در اتن
pan
U
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
proteus
U
خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
pans
U
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
incarnationist
U
کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
priapus
U
خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
satyric
U
وابسته به نیم خدای جنگلی دیو صفت
vesta
U
الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
bacchic ornament
U
[وابسته به باکوس خدای میگساری و شراب در روم]
Cupid
U
خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
Trinity
U
سه گانگی
[معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد]
[تثلیث]
cupids
U
خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
bacchic
U
وابسته به باکوس خدای میگساری و پرستش او مستانه و پرهیاهو
grandparent
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large
U
چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparents
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam
U
مادر بزرگ ننه بزرگ
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
apolline
U
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
siva
U
خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
smaller
U
بزرگ نه
macro
U
بزرگ
long ton
U
تن بزرگ
doyennes
U
زن بزرگ
bulky
U
بزرگ
bulkier
U
بزرگ
small
U
بزرگ نه
bulkiest
U
بزرگ
eminent
U
بزرگ
majuscule
U
بزرگ
graves
U
بزرگ
grave
U
بزرگ
majuscular
U
بزرگ
massive
U
بزرگ
massively
U
بزرگ
headman
U
بزرگ
headmen
U
بزرگ
magacephalic
U
بزرگ سر
extensive
U
بزرگ
macrocephalic
U
بزرگ سر
megapod
U
بزرگ پا
hugeous
U
بزرگ
mightier
U
بزرگ
mightiest
U
بزرگ
mighty
U
بزرگ
voluminous
U
بزرگ
biggest
U
بزرگ
full bottomed
U
بزرگ
egregious
U
بزرگ
decuman
U
بزرگ
considerably large
U
بس بزرگ
canis majoris
U
سگ بزرگ
canis major
U
سگ بزرگ
bigger
U
بزرگ
bandog
U
سگ بزرگ
immane
U
بزرگ
gravest
U
بزرگ
doyenne
U
زن بزرگ
smallest
U
بزرگ نه
of a large size
U
بزرگ
large sized a
U
بزرگ
large sized
U
بزرگ
gate
U
در بزرگ
gates
U
در بزرگ
dignified
U
بزرگ
great
U
بزرگ
king size
U
بزرگ
great-
U
بزرگ
greatest
U
بزرگ
adult
U
بزرگ
adults
U
بزرگ
majestic
U
بزرگ
big
U
بزرگ
swith
U
بزرگ
swingeing
U
بزرگ
grossed
U
بزرگ
wallopings
U
بزرگ
gross
U
بزرگ
propylon
U
در بزرگ
large
U
بزرگ
grosser
U
بزرگ
larger
U
بزرگ
majoring
U
بزرگ
vast
U
بزرگ
grossing
U
بزرگ
grossest
U
بزرگ
stour
U
بزرگ
extra
U
بزرگ
extra-
U
بزرگ
extras
U
بزرگ
grosses
U
بزرگ
paternal grandmother
U
نه نه بزرگ
nonus
U
بزرگ
spanking
U
بزرگ
highs
U
بزرگ
jumbo
U
بزرگ
enormous
U
بزرگ
largest
U
بزرگ
jumbos
U
بزرگ
highest
U
بزرگ
vasty
U
بزرگ
spankings
U
بزرگ
walloping
U
بزرگ
majored
U
بزرگ
high
U
بزرگ
major
U
بزرگ
blundering
U
اشتباه بزرگ
blunders
U
اشتباه بزرگ
zoom
U
بزرگ کردن
paterfamilias
U
بزرگ خانواده
on a grand scale
<adv.>
U
در مقیاس بزرگ
platters
U
بشقاب بزرگ
foyer
U
راهرو بزرگ
achievement
U
کار بزرگ
magnification
U
بزرگ نمایی
alcove
U
طاقچه بزرگ
magnifications
U
بزرگ نمایی
platter
U
بشقاب بزرگ
zoomed
U
بزرگ کردن
zooms
U
بزرگ کردن
archfiend
U
دیو بزرگ
archbshop
U
اسقف بزرگ
archduchess
U
دوشس بزرگ
archduke
U
دوک بزرگ
a large car
U
یک اتومبیل بزرگ
archenemy
U
دشمن بزرگ
archpriest
U
کشیش بزرگ
argosy
U
کشتی بزرگ
bring up
<idiom>
U
بزرگ کردن
avous
U
پدر بزرگ
arch fiend
U
دیو بزرگ
arch enemy
U
دشمن بزرگ
mausoleum
U
ارامگاه بزرگ
mausoleums
U
ارامگاه بزرگ
aggrandise
U
بزرگ کردن
aggrandise
U
بزرگ شدن
aggrandize
U
بزرگ کردن
antrum
U
غار بزرگ
grand father
U
پدر بزرگ
distends
U
بزرگ کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com