Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
disorderly
U
نامنظم مختل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
infrequent
<adj.>
U
نامنظم
erratic
U
نامنظم
unconventional
U
نامنظم
sporadic
<adj.>
U
نامنظم
haywire
U
نامنظم
irregular
U
نامنظم
randomly
U
نامنظم
random
U
نامنظم
acrostic
U
نامنظم
out of kelter
U
نامنظم
aperiodic
U
نامنظم
tetched
U
مختل
teched
U
مختل
distempered
U
مختل
disturbed
U
مختل
deranged
U
مختل
skew polygon
U
کثیرالاضلاع نامنظم
jerky
U
نامنظم رونده
random test
U
ازمایش نامنظم
erratic block
U
بلوک نامنظم
irregular polymer
U
بسپار نامنظم
statistic copolymer
U
همبسپار نامنظم
by fits and starts
<idiom>
U
به طور نامنظم
irregulars
U
ارتش نامنظم
upsetter
U
مختل کننده
out of kelter
U
خراب مختل
perturbate
U
مختل مضطرب
queer
U
مختل کردن
queerer
U
مختل کردن
queerest
U
مختل کردن
disorganizes
U
مختل کردن
disturb
U
مختل کردن
unsettled
U
اشفته مختل
disturbed
U
مختل شده
undisturbed
U
مختل نشده
undisturbed
U
غیر مختل
disorganizing
U
مختل کردن
kelter
U
بی ترتیب مختل
mentally abnormal
U
مختل المشاعر
off the rails
U
مختل درهم
disorganised
U
مختل کردن
disordered
U
مختل شده
disorganises
U
مختل کردن
disorganising
U
مختل کردن
discombobulate
U
مختل کردن
disorganize
U
مختل کردن
disturbs
U
مختل کردن
poorly graded
U
دانه بندی نامنظم
cross grained
U
دارای رگههای نامنظم
flares
U
باشعله نامنظم سوختن
jitter
U
حرکت نامنظم اتفاقی
flare
U
باشعله نامنظم سوختن
sporadic group
U
گروه نامنظم
[ریاضی]
random wound
U
سیم پیچ نامنظم
disorganizes
U
مختل کردن نظم
disorganising
U
مختل کردن نظم
disrupt
U
مختل کردن کار
disrupting
U
مختل کردن کار
disrupts
U
مختل کردن کار
disorganizing
U
مختل کردن نظم
disorganised
U
مختل کردن نظم
disorganises
U
مختل کردن نظم
to go out of gear
U
مختل شدن ازکارافتادن
disorganize
U
مختل کردن نظم
violate
U
بی حرمت ساختن مختل کردن
violates
U
بی حرمت ساختن مختل کردن
disorder
U
برهم زدن مختل کردن
hampers
U
مانع شدن مختل کردن
violated
U
بی حرمت ساختن مختل کردن
hampering
U
مانع شدن مختل کردن
hamper
U
مانع شدن مختل کردن
hampered
U
مانع شدن مختل کردن
disorders
U
برهم زدن مختل کردن
rain on someone's parade
<idiom>
U
برنامه های دیگران را مختل کردن
critical altitude
U
ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
grout
U
بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
bias
U
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
biases
U
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
randomly
U
حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
random
U
حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
flares
U
روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
buffet
U
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeted
U
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffets
U
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeting
U
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
out of square
U
خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
flare
U
روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
polarity
U
وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
polarities
U
وضعیتی که ترمینالهای مثبت و منفی مختل شوند
cyclopean
U
[معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
to wobble
[rotate unevenly]
U
لنگ بودن
[تاب داشتن]
[به طور نامنظم چرخیدن]
[اصطلاح روزمره]
airbrush
U
یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
anti knock
U
ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
I hate to rain on your parade, but all your plans are wrong.
U
از اینکه کارت را مختل کنم بیزارم، اما برنامه هایت همگی اشتباه هستند.
fracto stratus
U
ابرهای تکه تکه و نامنظم استراتوس
asynchronous transmission
U
اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
disarranging
U
بی ترتیب کردن مختل کردن
disarrange
U
بی ترتیب کردن مختل کردن
unhinges
U
مختل کردن باز کردن
unhinging
U
مختل کردن باز کردن
disarranged
U
بی ترتیب کردن مختل کردن
disarranges
U
بی ترتیب کردن مختل کردن
unhinge
U
مختل کردن باز کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com