English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ignore U نادیده پنداشتن
ignored U نادیده پنداشتن
ignores U نادیده پنداشتن
ignoring U نادیده پنداشتن
towink at U نادیده پنداشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ignore U نادیده پنداشتن چشم پوشیدن
ignored U نادیده پنداشتن چشم پوشیدن
ignores U نادیده پنداشتن چشم پوشیدن
ignoring U نادیده پنداشتن چشم پوشیدن
Other Matches
imagined U پنداشتن
counted U پنداشتن
deems U پنداشتن
counting U پنداشتن
counts U پنداشتن
suppose U پنداشتن
supposes U پنداشتن
supposing U پنداشتن
count U پنداشتن
deeming U پنداشتن
to get the idea U پنداشتن
coneive U پنداشتن
deemed U پنداشتن
deem U پنداشتن
imagine U پنداشتن
imagines U پنداشتن
imagining U پنداشتن
wis U پنداشتن
presupposes U پیش پنداشتن
presupposed U پیش پنداشتن
presuppose U پیش پنداشتن
take U خوردن پنداشتن
takes U خوردن پنداشتن
presupposing U پیش پنداشتن
make nothing of U هیچ پنداشتن
underestimated U ناچیز پنداشتن
underestimate U ناچیز پنداشتن
underestimating U ناچیز پنداشتن
to make noyhing of U هیچ پنداشتن
think nothing of U هیچ پنداشتن
underestimates U ناچیز پنداشتن
assumes U فرض کردن پنداشتن
to take for serious U جدی گرفتن یا پنداشتن
assume U فرض کردن پنداشتن
equate U برابرگرفتن مساوی پنداشتن
equates U برابرگرفتن مساوی پنداشتن
equated U برابرگرفتن مساوی پنداشتن
disbelieved U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieve U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieves U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
to toy with something U باچیزبازی کردن چیزیرایازیچه پنداشتن
disbelieving U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
unseen U نادیده
unobserved U نادیده
to play with something U چیزیرا بازیچه پنداشتن بچیزی ور رفتن
scotomization U نادیده گیری
to slip off or away U نادیده رفتن
to skips over U نادیده گذستن از
the invisible U خدای نادیده
pass off U نادیده گرفتن
overslaugh U نادیده گذشتن
dissembling U نادیده گرفتن
disregarded U نادیده گرفتن
disregards U نادیده گرفتن
disregarding U نادیده گرفتن
disregard U نادیده گرفتن
dissemble U نادیده گرفتن
dissembled U نادیده گرفتن
dissembles U نادیده گرفتن
to let something slip U چیزی را نادیده گرفتن
To turn a blind eye to something. To overlook something. U چیزی را نادیده گرفتن
contralateral neglect U نادیده انگاری دگرسو
unheeded U بیاهمیت نادیده بیتفاوت
to turn a blind eye to something U چیزی را نادیده گرفتن
to pass over U نادیده رد شدن ازپهلو
To overlook. To turn a blind eye. U چشم پوشیدن (نادیده گرفتن )
blinks U نادیده گرفته نگاه مختصر
overleap U جستن از روی نادیده گذشتن از
maskable U آنچه نادیده گرفتنی است
blinked U نادیده گرفته نگاه مختصر
blink U نادیده گرفته نگاه مختصر
skipped U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
pass by U از پهلوی چیزی رد شدن نادیده انگاشتن
skip U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
skips U نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
slurred U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurs U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurring U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slur U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
buckets U فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bucket U فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
disable U دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
disables U دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
disabling U دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
noise U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
noises U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
skip U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skips U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
remark U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarks U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarking U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
remarked U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
rem U عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
end U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ended U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ends U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
interrupt U خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupting U خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupts U خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com