Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
incorrect
U
نادرست یا به همراه خطا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
attributes
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributing
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attribute
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
peer to peer network
U
شبکه همراه به همراه
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
imprecise
U
نادرست
crooked
U
نادرست
spurious
U
نادرست
in error
<adj.>
U
نادرست
wrongful
U
نادرست
sinister
U
کج نادرست
trumped-up
U
نادرست
dishonest
U
نادرست
false code
U
کد نادرست
inconsecutive
U
نادرست
infirmly
U
نادرست
false
U
نادرست
out of trim
U
نادرست
out of a
U
نادرست
out of order
U
نادرست
phony
U
نادرست
inexact
U
نادرست
amiss
U
نادرست
erroneous
U
نادرست
inaccurate
U
نادرست
unsafe
U
نادرست
trumped up
U
نادرست
phonies
U
نادرست
phoneys
U
نادرست
foul
U
نادرست
fouled
U
نادرست
fouler
U
نادرست
inconsequent
U
نادرست
false
<adj.>
U
نادرست
impure
U
نادرست
phoney
U
نادرست
unfairly
U
نادرست
unfair
U
نادرست
foulest
U
نادرست
fouls
U
نادرست
untrue
U
نادرست خائن
by indirection
U
با وسائل نادرست
paralogism
U
قیاس نادرست
unsound
U
ناخوش نادرست
foul bill of lading
U
بارنامه نادرست
mistranslation
U
ترجمه نادرست
false code
U
رمز نادرست
inaccurately
U
بطور نادرست
errors
U
عقیده نادرست
error
U
عقیده نادرست
fallacy of composition
U
تعمیم نادرست
inexactly
U
بطور نادرست
jackleg
U
ناشی نادرست
distractor
U
گزینه نادرست
false
U
ساختگی نادرست
miscue
U
ضربه نادرست
mispronounciation
U
تلفظ نادرست
missatement
U
گفته نادرست
heterography
U
املای نادرست
false information
U
اطلاعات نادرست
mispronunciation
U
تلفظ نادرست
false information
U
خبر نادرست
wrongfully
U
بطور نادرست
misinformation
U
خبر نادرست
chucks
U
پرتاب نادرست
wrong answers
U
پاسخهای نادرست
wrong information
U
اطلاعات نادرست
mispronunciations
U
تلفظ نادرست
chuck
U
پرتاب نادرست
vicious
U
بدطینت نادرست
inaccurate
U
نادرست یا غلط
misconstruction
U
تعبیر نادرست
misconstruction
U
تفسیر نادرست
foul play
U
کار نادرست
chucked
U
پرتاب نادرست
misconstructions
U
تعبیر نادرست
misconstructions
U
تفسیر نادرست
improper
U
نامناسب نادرست
true false questions
U
پرسشهای درست- نادرست
lies
U
سخن نادرست گفتن
lied
U
سخن نادرست گفتن
lie
U
سخن نادرست گفتن
foozle
U
بدساختن ضربت نادرست
malfunctioned
U
نادرست عمل کردن
mininformation
U
اطلاع یا خبر نادرست
malfunctions
U
نادرست عمل کردن
paralpgize
U
قیاس نادرست ساختن
unfair trade practice
U
اعمال تجاری نادرست
sigmatism
U
تلفظ نادرست حرف " س "
malfunction
U
نادرست عمل کردن
wild cat
U
بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
off base
<idiom>
U
غیر دقیق ،نادرست
prismatic spectacles
U
عینک نادرست نما
misallocation of resources
U
تخصیص نادرست منابع
suggestio falsi
U
افهار و اعلام نادرست
an i calculation
U
حساب نادرست یا غیر دقیق
false starts
U
اغاز نادرست خطا در شروع
mal
U
خطا نادرست و متقلبانه را می رساند
wide of the mark
<idiom>
U
از هدف به دور بردن ،نادرست
paralogist
U
کسیکه قیاس نادرست میسازد
ungrammatical
U
مخالف ایین دستور نادرست
false start
U
اغاز نادرست خطا در شروع
skew
U
میزان کردن چیزی به صورت نادرست
skews
U
میزان کردن چیزی به صورت نادرست
logical
U
معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر
skewing
U
میزان کردن چیزی به صورت نادرست
boolean operation
U
یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
ambiguities
U
خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
out of square
U
خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
Everybody condemned his foolish behaviour .
U
همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند
ambiguity
U
خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
zero
U
1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
zeroes
U
1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
zeros
U
1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
contamination
U
ذخیره کردن اطلاعات در جای نادرست در حافظه
accompanied by
U
همراه
participants
U
همراه
participant
U
همراه
accompanying
U
همراه
along
U
همراه
on
U
همراه
mid
U
همراه با
mid-
U
همراه با
comrade
U
همراه
comrades
U
همراه
bundled
U
همراه
secondary planet
U
همراه
company
U
همراه
companies
U
همراه
attendants
U
همراه
in company with
U
همراه
attendant
U
همراه
to fight with the enemy
U
همراه = با
non concurrent
U
نا همراه
concomitant
U
همراه
acologte
U
همراه
semantics
U
خطای ناشی از استفاده از نشانه نادرست در یک دستور برنامه
grammatical error
U
استفاده نادرست از قواعد زمان برنامه نویسی کامپیوتر
spasmodic
U
همراه با انقباضات
accompanying supplies
U
تدارکات همراه
go along
U
همراه رفتن
to go along
U
همراه شدن
to accompany
U
همراه شدن
bon voyage
U
خدا به همراه
good luck to you
U
خدا به همراه
come along with me
U
همراه من بیائید
indiental music
U
موزیک همراه
compeer
U
قرین همراه
spasmodically
U
همراه با انقباضات
door bundle
U
بار همراه
unaccompanied
U
بدون همراه
associated sound
U
صدای همراه
to keep company with
U
همراه بودن با
Accompanied by. Together with .
U
به اتفاق (همراه )
to come along
U
همراه امدن
on one's coat-tails
<idiom>
U
همراه کس دیگر
sick headache
U
سردرد همراه با
accompanying cargo
U
بار همراه
accompanier
U
همراه مصاحب
accommpanying element
U
عنصر همراه
accompanying fire
U
اتش همراه
accompanying sound
U
صدای همراه
unbundled
U
غیر همراه
accompany
U
همراه بودن
accompanied
U
همراه بودن
escorted
U
همراه بدرقه
escorting
U
همراه بدرقه
escorts
U
همراه بدرقه
fraught
U
دارا همراه
attends
U
همراه بودن
attending
U
همراه بودن
convoys
U
همراه رفتن
companion
U
همراه همدم
convoy
U
همراه رفتن
attend
U
همراه بودن
escort
U
همراه بدرقه
accompanies
U
همراه بودن
mis
U
پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
logical
U
خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود
grafts
U
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
hazards
U
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
graft
U
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
grafted
U
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
hazard
U
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
mis-
U
پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
debounce
U
جلوگیری از محسوس بسته شدنهای نادرست یا جعلی یک کلید یا سوئیچ
hazarding
U
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarded
U
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
NOR function =
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
neither nor function
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
frauds
U
دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
fraud
U
دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
cancel
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancelling
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com