Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
crash
U
ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashed
U
ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashes
U
ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashing
U
ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
crashingly
U
ناخوانده وارد شدن صدای بلند یا ناگهانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clap
U
صدای ناگهانی
clapping
U
صدای ناگهانی
clapped
U
صدای ناگهانی
claps
U
صدای ناگهانی
spike
[in a curve/development etc.]
U
پالس بسیار بلند و ناگهانی
[در نمودار تکاملی و غیره]
cracks
U
را بصدا دراوردن تولید صدای ناگهانی وبلندکردن
crack
U
را بصدا دراوردن تولید صدای ناگهانی وبلندکردن
buzzes
U
صدای بلند
screeched
U
صدای بلند
screech
U
صدای بلند
buzzed
U
صدای بلند
buzz
U
صدای بلند
loudly
U
با صدای بلند
din
U
صدای بلند
screeches
U
صدای بلند
screeching
U
صدای بلند
fortissimo
U
صدای بلند
row de dow
U
صدای بلند
buzzing
U
صدای بلند
vociferant
U
با صدای بلند
buzzes
U
ایجاد صدای بلند
turn down
<idiom>
U
کم کردن صدای بلند
At the top of ones voice .
U
با صدای هرچه بلند تر
whomp
U
صدای ضربت بلند
stentorophonic
U
دارای صدای بلند
sopranos
U
ششدانگ صدای بلند
soprano
U
ششدانگ صدای بلند
buzzing
U
ایجاد صدای بلند
buzzed
U
ایجاد صدای بلند
buzz
U
ایجاد صدای بلند
laughter
U
صدای خنده بلند
talk up
U
با صدای بلند حرف زدن
whang
U
با صدای بلند زدن کوبیدن
whomp
U
با صدای بلند ضربت زدن
whooping
U
صدای بلند مثل سرفه
vociferate
U
با صدای بلند ادا کردن
whoops
U
صدای بلند مثل سرفه
whoop
U
صدای بلند مثل سرفه
loudmouthed
U
وراج دارای صدای بلند
whooped
U
صدای بلند مثل سرفه
banging
U
صدای بلند یا محکم چتر زلف
bangs
U
صدای بلند یا محکم چتر زلف
bang
U
صدای بلند یا محکم چتر زلف
banged
U
صدای بلند یا محکم چتر زلف
buzzers
U
وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
buzzer
U
وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
to blast something
U
با صدای خیلی بلند بازی کردن
[آلت موسیقی]
countertenors
U
خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
countertenor
U
خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
poop
U
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poops
U
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
voice
U
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
voicing
U
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
voices
U
وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
slamming
U
صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slam
U
صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slammed
U
صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
slams
U
صدای بستن دروامثال ان باصدای بلند دررا با شدت بهم زدن بهم کوفتن
ambivalence
U
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive
U
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurry
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurries
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
intrudingly
U
ناخوانده
unbidden
U
ناخوانده
uninvited
U
ناخوانده
intrusive
U
ناخوانده
uncalled
U
ناخوانده
crasher
U
ناخوانده
obtrusiveness
U
دخول ناخوانده
gate crasher
U
میهمان ناخوانده
forbidding
U
دافع ناخوانده
an uncalled-for remark
U
نکته ای ناخوانده
gatecrasher
U
مهمان ناخوانده
obtrusion
U
دخول ناخوانده
gatecrashers
U
مهمان ناخوانده
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurts
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurting
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurt
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
inbearing
U
ناخوانده حاضر خدمت
uncalled for
U
غیر ضروری ناخوانده
uncalled-for
U
غیر ضروری ناخوانده
obtrusively
U
بطور سرزده ناخوانده
clackvalve
U
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
It is improper to go there uninvited.
U
ناخوانده رفتن با آنجا صحیح نیست
touts
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
wake up
U
کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد
dirndl
U
نوعی دامن بلند با کمر بلند
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
U
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
synthesisers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
i had scarely arrived
U
تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
chortled
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong
U
صدای ساده وتنها صدای بسیط
phut
U
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortling
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
skirl
U
صدای زیر صدای نی انبان
twanged
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus
U
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
tu-whit tu-whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
thumping
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkled
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
all at once
<idiom>
U
ناگهانی
instantaneous
U
ناگهانی
on the spur of the moment
<idiom>
U
ناگهانی
snap
U
ناگهانی
snapped
U
ناگهانی
snaps
U
ناگهانی
snapping
U
ناگهانی
surprise attack
U
تک ناگهانی
precipitates
U
ناگهانی
spontaneity
U
ناگهانی
strike
U
تک ناگهانی
strikes
U
تک ناگهانی
abrupt
U
ناگهانی
sudden
U
ناگهانی
precipitating
U
ناگهانی
precipitated
U
ناگهانی
precipitate
U
ناگهانی
he acted from impluse
U
نیروی ناگهانی یا
fright
U
ترس ناگهانی
twitched
U
تکان ناگهانی
twitch
U
انقباض ناگهانی
flare up
U
غضب ناگهانی
twitches
U
تکان ناگهانی
twitching
U
تکان ناگهانی
flare up
U
اشتعال ناگهانی
twitch
U
تکان ناگهانی
twitched
U
انقباض ناگهانی
canvassing
U
حمله ناگهانی
twitching
U
انقباض ناگهانی
twitches
U
انقباض ناگهانی
frights
U
ترس ناگهانی
in one's tracks
<idiom>
U
ناگهانی ،بیدرنگ
power surge
U
برق ناگهانی
bump
U
تکان ناگهانی
saltation
U
جنبش ناگهانی
saltus
U
انتقال ناگهانی
accidents
U
مصیبت ناگهانی
accident
U
مصیبت ناگهانی
sudden stoppage
U
توقف ناگهانی
nosediving
U
افت ناگهانی
supervention
U
اتفاق ناگهانی
nosedives
U
افت ناگهانی
nosedived
U
افت ناگهانی
nosedive
U
افت ناگهانی
brainwave
U
الهام ناگهانی
xenogenesis
U
خلق ناگهانی
switcheroo
U
تغییر ناگهانی
peripeteia
U
تغییر ناگهانی
opportunity target
U
هدف ناگهانی
walk out
<idiom>
U
ناگهانی رفتن
shoot up
<idiom>
U
ناگهانی بلندکردن
hit-and-run
<idiom>
U
تاثیر ناگهانی
all of a sudden
<idiom>
U
به طور ناگهانی
lunging
U
حمله ناگهانی
canvass
U
حمله ناگهانی
canvassed
U
حمله ناگهانی
canvasses
U
حمله ناگهانی
lunges
U
حمله ناگهانی
lunged
U
حمله ناگهانی
lunge
U
حمله ناگهانی
gust
U
باد ناگهانی
gusts
U
باد ناگهانی
irruption
U
ایجاد ناگهانی
brainwaves
U
الهام ناگهانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com