Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
magneto ohmmeter
U
میگر برای سنجش مقاومت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
measuring technique
U
متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
calipers
U
پرگار برای سنجش
acre
U
برای سنجش زمین
acres
U
برای سنجش زمین
magneto generator
U
میگر
magneto
U
میگر
megneto crank
U
محور میگر
california tests of personality
U
ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
software mointor
U
برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
series resistance
U
مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
instrument for absolute measurement
U
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
tachistoscope
U
دستگاه تصویرافکنی سریع برای سنجش حافظه وتوجه
cetane rating
U
اشل عددی برای سنجش میزان بهسوزی سوختهای موتورهای دیزل
tack weld
U
وسیلهای برای سنجش ونمایش سرعت شفت گردنده جوش موقتی
fly casting
U
مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
critical build up resistance
U
مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
gauging rod
U
میل سنجش) میلی است که مامور رسومات برای اندازه گرفتن عمق نوشاب
backed bow
U
کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
cone penetrometer
U
وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
utilitarianism
U
بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
scalar
U
توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
ppi gauge
U
معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
varistor
U
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
U
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
impedance
U
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance
U
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
calendaring
U
قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
insulation resistance
U
مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
compressive strength
U
قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
resilience
U
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
grid bias resistance
U
مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
reluctivity
U
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
grid suppressor
U
مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
vat dyeing
U
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
assessments
U
سنجش
assays
U
سنجش
g
U
سنجش
measure
U
سنجش
evalution
U
سنجش
assessment
U
سنجش
scaling
U
سنجش
scalar
U
سنجش
ponderingly
U
با سنجش
measurment
U
سنجش
evaluations
U
سنجش
degress of comparison
U
سنجش
ponders
U
سنجش
appraisal
U
سنجش
poneration
U
سنجش
appraisals
U
سنجش
ponderation
U
سنجش
deliberations
U
سنجش
pondering
U
سنجش
deliberation
U
سنجش
evaluation
U
سنجش
measurements
U
سنجش
measurement
U
سنجش
ponder
U
سنجش
assay
U
سنجش
pondered
U
سنجش
ponderable
U
قابل سنجش
measuring transductor
U
ترانسدوکتور سنجش
volumetric analysis
U
سنجش حجمی
meters
U
وسیله سنجش
meter
U
وسیله سنجش
measuring switch
U
کلید سنجش
emergency measure
U
سنجش اضطراری
ponderability
U
سنجش پذیری
pulmometry
U
سنجش گنجایش شش
comparison
U
تطبیق سنجش
measurable
U
سنجش پذیر
assays
U
ازمایش سنجش
accuracy to gage
U
دقت سنجش
graduated steel straight edge
U
شینه سنجش
rating
U
سنجش توان
voltage measuring
U
سنجش ولتاژ
comparisons
U
تطبیق سنجش
voltage measuring
U
سنجش فشارالکتریکی
market appraisal
U
سنجش بازار
ratings
U
سنجش توان
clocked
U
با سنجش زمان
frequency measurement
U
سنجش فرکانس
sociometry
U
سنجش افکاراجتماعی
measuring thermocouple
U
ترموکوپل سنجش
measuring technique
U
تکنیک سنجش
measuring technique
U
روش سنجش
assay
U
ازمایش سنجش
precision measurment
U
سنجش دقیق
measuring system
U
سیستم سنجش
high accuracy measurement
U
سنجش دقیق
measuring sensitivity
U
حساسیت سنجش
depth measurement
U
سنجش گودی
measuring thermocouple
U
عنصرحرارتی سنجش
measuring unit
U
عضو سنجش
font metric
U
سنجش فونت
method of measurment
U
روش سنجش
comparative measurement
U
سنجش مقایسهای
comparative measurement
U
سنجش قیاسی
metage
U
حق سنجش قپانداری
colorimetry
U
سنجش رنگ
datum line
U
خط مبنای سنجش
measuring junction
U
نقطه سنجش
delib erator
U
سنجش کننده
measurment
U
سنجش اندازه
measuring voltage
U
فشار سنجش
measuring unit
U
واحد سنجش
measuring relay
U
رله سنجش
measuring period
U
مدت سنجش
measuring diaphragm
U
دیافراگم سنجش
measuring point
U
نقطه سنجش
measuring period
U
دوره سنجش
indirect measurement
U
سنجش غیرمستقیم
measuring diaphragm
U
ممبران سنجش
measuring method
U
اسلوب سنجش
measuring error
U
خطای سنجش
measuring junction
U
محل سنجش
measuring generator
U
مولد سنجش
measuring current
U
جریان سنجش
measuring position
U
محل سنجش
measuring cable
U
کابل سنجش
surveyor's chain
U
زنچیر سنجش
biometrics
U
زیست سنجش
incommensurable
U
سنجش ناپذیر
measuring rectifier
U
یکسوکننده سنجش
measuring range
U
ناحیه ی سنجش
measuring circuit
U
مدار سنجش
measuring coil
U
بوبین سنجش
measuring range
U
حیطه سنجش
measuring frequency
U
فرکانس سنجش
pulmometer
U
الت سنجش گنجایش شش
aerometry
U
سنجش غلظت هوا
assay
U
عیار گرفتن سنجش
limit gage
U
وسیله سنجش تلرانس
precision measuring equipment
U
تجهیزات سنجش دقیق
assays
U
عیار گرفتن سنجش
eudiometry
U
سنجش اکسیژن هوا
the estimative faculty
U
قوه سنجش یا براورد
measure
U
مقایسه کردن سنجش
thermal resolution
U
حداقل سنجش حرارت
means test
U
سنجش استطاعت مالی
mile
U
مقیاس سنجش مسافت
means tests
U
سنجش استطاعت مالی
miles
U
مقیاس سنجش مسافت
instrumentation
U
کاربرد وسائل سنجش
optical measuring system
U
سیستم سنجش نوری
imponderability
U
عدم قابلیت سنجش
mileage
U
سنجش برحسب میل
barometry
U
سنجش فشار هوا
scruple
U
واحد سنجش چیزجزئی
perimetry
U
سنجش میدان دید
bel
U
یگان سنجش صوت
measuring thermocouple
U
زوج فلزحرارتی سنجش
photomrtry
U
سنجش شدت روشنایی
quantifiable
U
قابل سنجش یا تعیین
milage
U
سنجش برحسب میل
tangible benefits
U
سودهای قابل سنجش
insulation measurement
U
سنجش و ازمایش ایزولاسیون
pixing the coin
U
سنجش عیار سکه
coductivity cell
U
پیل سنجش رسانندگی
clocked input
U
ورودی با سنجش زمان
clocked flip flop
U
الاکلنگ با سنجش زمان
transversal
U
سنجش ارزش برحسی معیارنوینی
butyrometer
U
الت سنجش چربی شیر
Parts-per notation
U
بخش در یکای سنجش
[مهندسی]
rain gage
U
وسیله سنجش میزان بارندگی
harmonometer
U
الت سنجش هم اهنگی صداها
incommensurability
U
عدم تقارن سنجش ناپذیری
cohesiometer
U
دستگاه سنجش چسبندگی خاک
pyrometer
U
الت سنجش گرمای زیاد
moving coil measuring mechanism
U
مکانیزم سنجش قاب گردان
transit compass
U
الت سنجش گوشههای افقی
transvaluation
U
سنجش ارزش برحسب معیارجدیدی
sociometry
U
سنجش روابط افراد جامعه
chronograph
U
الت سنجش فواصل زمانی
manometer
U
الت سنجش فشار خون
dynameter
U
اسباب سنجش قوه دوربین
piezometer
U
دستگاه سنجش شدت انفجار
roentgen
U
واحد سنجش تشعشع اتمی
barometric
U
وابسته به سنجش فشار هوا
barometrical
U
وابسته به سنجش فشار هوا
exposure meter
U
دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
pneumercator
U
شاغول سنجش ارتفاع مایعات
vinometer
U
الت سنجش الکل شراب
pluviometric
U
مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
sequencer
U
اسباب سنجش توالی وتسلسل
ceilometer
U
وسیله سنجش ارتفاع ابر
ergograph
U
دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
tensometer
U
الت سنجش نیروی کشش وفشارگازوبخار
pneumatoneter
U
الت سنجش گنجایش تنفس ریه
pneumatometer
U
الت سنجش هوایی که در یک دم به شش فرو میرود
tromometer
U
الت سنجش زمین لرزههای جزئی
raking
U
دستگاه سنجش خطای برد توپ
fluviometer
U
الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
rakes
U
دستگاه سنجش خطای برد توپ
radiosonde
U
بالن مخصوص سنجش هوادر هواسنجی
rake
U
دستگاه سنجش خطای برد توپ
fluviograph
U
الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
acrometer
U
دستگاه سنجش وزن مخصوص روغن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com