English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blink microscope U میکروسکوپ چشمک زن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
microscope U میکروسکوپ
microscopii U میکروسکوپ
microscopium U میکروسکوپ
microscopes U میکروسکوپ
electronic microscope U میکروسکوپ الکترونی
interference micriscope U میکروسکوپ انترفرنس
electron microscope U میکروسکوپ الکترونی
high power microscope U میکروسکوپ پر قدرت
scanning tunneling microscope U میکروسکوپ تونل زنی پویشی
s.t.m U microscope scanningtunneling میکروسکوپ تونل زنی پویشی
flickers U چشمک زن
blinker U چشمک زن
palpebrate U چشمک زن
ocellus U چشمک
twinkling U چشمک
eyewink U چشمک
sign flasher U چشمک زن
flashers U چشمک زن
flicker U چشمک زن
flickered U چشمک زن
flasher U چشمک زن
blink U چشمک
twinkles U چشمک
winker U چشمک زن
twinkler U چشمک زن
blinks U چشمک
blinked U چشمک
twinkle U چشمک
twinkled U چشمک
simperer U چشمک زن
blinker U چراغ چشمک زن
blinker U علامت چشمک زن
flashing light U چراغ چشمک زن
nictitate U چشمک زدن
nict U چشمک زدن
strobotron U لامپ چشمک زن
stroboscopic tube U لامپ چشمک زن
the stars twinkle U چشمک میزنند
group flashing light U چشمک زن دستهای
quick flashing light U چشمک زن تند
blinking U چشمک زنی
winks U چشمک زدن
blink U چشمک زدن
blinds U چراغ چشمک زن
winking U چشمک زدن
twinkle U چشمک زدن
winked U چشمک زدن
twinkles U چشمک زدن
wink U چشمک زدن
blinded U چراغ چشمک زن
blind U چراغ چشمک زن
winkle U چشمک زدن
blinked U چشمک زدن
winkles U چشمک زدن
twinkled U چشمک زدن
flashing light U نور چشمک زن
blinks U چشمک زدن
scintillation U چشمک زدن ستارگان
winks U چشمک اغماض کردن
interrupted quick flashing light U چشمک زن تند مقطع
interrupted flashing light U چراغ چشمک زن منقطع
winking U چشمک اغماض کردن
winked U چشمک اغماض کردن
alternating light U چراغ چشمک زن متغیر
wink U چشمک اغماض کردن
twinkling U چشمک زدن ستاره
blind U چشمک زدن علامت دادن
blinded U چشمک زدن علامت دادن
blinds U چشمک زدن علامت دادن
bats U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
bat U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
batted U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
The lights of the aircraft were blinking. U چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
blinker U چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
aldis lmap U چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
refresh rate U تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
anti collision light U چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
starlight U نور ضعیف نور چشمک زن
sparkles U جرقه زدن چشمک زدن
sparkled U جرقه زدن چشمک زدن
sparkle U جرقه زدن چشمک زدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com