English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
batch U مین اطلاعات سفید
batches U مین اطلاعات سفید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
watermark U علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermarks U علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
leukon U عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service U سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attribute U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
platina U پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
white with blue stripes U سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
leukocyte U گویچه سفید خون گلبول سفید خون
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
intelligence process U جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
white U سفید
blank cheque U چک سفید
whiter U سفید
minever U خز سفید
miniver U خز سفید
hoary U سفید
chalk U گل سفید
blankest U سفید
alabastrine U سفید
snow-white U سفید
chalks U گل سفید
chalking U گل سفید
white tailed U دم سفید
chalked U گل سفید
sow white U سفید
hoary headed U مو سفید
shiro U سفید
whitest U سفید
blank cheques U چک سفید
silvery U سفید
snowy U سفید
whiting U گچ سفید
blank check U چک سفید
blank U سفید
coif U عرقچین سفید
decolo U سفید کردن
cummin U زیره سفید
snow-white U سفید برفی
cows lungwort U بنک سفید
duenna U گیس سفید
greater plantain U تخم سفید
graybeard U ریش سفید
gray bearded U ریش سفید
gray U سفید شونده
polar bear U خرس سفید
polar bears U خرس سفید
galvanized iron U اهن سفید
gallvanized iron U اهن سفید
blank cheques U سفید مهر
hoary headed U ریش سفید
white f. U پرچم سفید
f. of truce U پرچم سفید
gray U کبود سفید
mulberries U توت سفید
flagtruce U پرچم سفید
mulberry U توت سفید
greensickness U یزقان سفید
chlorosis U یرقان سفید
whitening U ماهی سفید
White Papers U کتاب سفید
river U فاصله سفید
White Paper U کتاب سفید
rivers U فاصله سفید
garnish U پارچه سفید
garnished U پارچه سفید
garnishes U پارچه سفید
galvanised U سفید کردن
doyens U ریش سفید
doyen U ریش سفید
lung U جگر سفید
lungs U جگر سفید
hag U مه سفید حصار
Deans U ریش سفید
Dean U ریش سفید
White House U کاخ سفید
kindling U چوب سفید
whitish U نزدیک به سفید
whitish U تا اندازهای سفید
blank cheque U سفید مهر
galvanises U سفید کردن
galvanising U سفید کردن
galvanize U سفید کردن
alum U زاج سفید
carte blanche U کاغذ سفید
whitest U سفید کردن
whiter U سفید کردن
white U سفید کردن
asphodel U سوسن سفید
blank signed cheque U چک سفید امضاء
blank signed document U سفید امضاء
blankbook U دفترچه سفید
achromatic U سیاه و سفید
abele U سفید دار
galvanizes U سفید کردن
impudent U چشم سفید
kerosene U نفت سفید
carte blanche U کارت سفید
lily U سوسن سفید
lilies U سوسن سفید
white collar U یقه سفید
white-collar U یقه سفید
alabaster U مرمر سفید
aaron's round U بنک سفید
calomel U جیوه سفید
the white house U کاخ سفید
white dwarf U کوتوله سفید
white flag U پرچم سفید
white flame U شعله سفید
white heat U دمای سفید
white lead U سفید اب شیخ
white level U تراز سفید
white matter U ماده سفید
white noise U نوفه سفید
white noise U نویز سفید
white oak U بلوط سفید
white cement U سیمان سفید
white lies U دروغ سفید
white cast iron U چدن سفید
tinplate U اهن سفید
to grow U سفید شدن
unleached U سفید نشده
veratrum U خربق سفید
wall eye U چشم سفید
watcheye U سگ چشم سفید
wheat bread U نان سفید
white beard U ریش سفید
white body U بدنه سفید
white book U کتاب سفید
white pepper U فلفل سفید
white phosphorous U فسفر سفید
white propaganda U تبلیغات سفید
white elephants U فیل سفید
white lie U دروغ سفید
white meat U گوشت سفید
white-tailed deer U آهویدم سفید
bleaching U سفید گری
white wool U پشم سفید
white elephant U فیل سفید
black and white U سیاه و سفید
Afrikaners U سفید پوست
white space U فاصله سفید
white winged U سفید بال
whiteboard U تخته سفید
whitey U مایل به سفید
whitey U سفید پوست
whity U مایل به سفید
whity U سفید پوست
hags U مه سفید حصار
zinc white U سفید اب روی
Afrikaner U سفید پوست
White peacock U طاووس سفید
light bread U نان سفید
blank U ورقه سفید
blank U سفید سفیدی
ice wool U کرک سفید
incandescent light U نور سفید
blankest U ورقه سفید
king's spear U سوسن سفید
kerosine U نفت سفید
neutral spirits U الکل سفید
mullen U بنگ سفید
kerosone U نفت سفید
mullein U بنگ سفید
madonna lily U گل سوسن سفید
lily white U خیلی سفید
leucophlegmasia U التهاب سفید
hoariness U سفید مویی
ragstone U سنگ سفید
habenaria U زر اوند سفید
rose of may U نرگس سفید
monial U تنگ سفید
hellebore U خریق سفید
greybeard U ریش سفید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com