Perdic | میزی سفرهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 18 (1 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	mensal U	میزی سفرهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	layer binding U	دورپیچی سفرهای
	flat top antenna U	انتن سفرهای
	bench press U	پرس میزی
	table set U	دستگاه میزی
	variety saw U	اره میزی
	hematuria U	خون میزی
	dial feed press U	پرس میزی گردان
	spindle molder U	دستگاه فرز میزی
	circular saw bench U	اره کمانهای میزی
	painful urination U	دش میزی [سوزش ادرار] [پزشکی]
	dysuria U	دش میزی [سوزش ادرار] [پزشکی]
	toilet cover U	رو میزی برای میز ارایش
	knife board U	میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
	console table U	میزی که پایههای کج داردوبه دیوارتکیه میدهند
	extensiontable U	میزی که میتوان دوطرف انراکشیدوقسمتی درمیان ان گذاشت
	planer U	دستگاه رنده نجاری میزی ماشین صفحه تراش دروازهای
	music stands U	میزی که نت های موسیقی را روی آن گذاشته و جلو نوازنده قرار میدهند

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)