English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
liberal school U مکتب ازادی اقتصادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
economic liberalism U مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
Other Matches
manchester school U مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
liberal school U مکتب اقتصادی کلاسیک
keynesian economics U مکتب اقتصادی کینز
economic freedom U ازادی اقتصادی
free enterprise U ازادی اقتصادی
laissez faire U ازادی مطلق اقتصادی
orthodox school U مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
e c e U کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
monetary school U مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
neo keynesians U اقتصاددانان جدید کینزی گروهی که نظریات اقتصادی انها بر خلاف نظریات طرفداران مکتب پولی است
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
mathematical school U مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
monetarists U طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
emancipation proclamation U اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] U حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
economic aggregates U مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
economic imperialism U جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
business cycle U دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
quarterly journal of economics U مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
economic and social council U شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
economic order quantity U کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
autarky U خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
school U مکتب
schools U مکتب
ism U مکتب
banking school U مکتب بانکداری
cabalism U مکتب حروفیون
monetary school U مکتب پولی
roman school U مکتب رفائیل
mesmerism U مکتب مسمر
salpetriere school U مکتب سالپتریر
mathematical school U مکتب ریاضی
freudism U مکتب فروید
freudianism U مکتب فروید
neoclassical school U مکتب نئوکلاسیک
raphael school U مکتب رفائیل
vienna school U مکتب وین
cynicism U مکتب کلبیون
historcicism U مکتب تاریخی
protectionism U مکتب حمایتی
wurzburg school U مکتب وورتسبورگ
orthodox school U مکتب کلاسیک
operationism U مکتب عملی
operationalism U مکتب عملی
utilitarianism U مکتب انتفاعی
cult U مکتب تفکر
cults U مکتب تفکر
cartesianism U مکتب دکارت
zurich school U مکتب زوریخ
nancy school U مکتب نانسی
cynism [rare] [cynicism] U مکتب کلبیون
egalitarianism U مکتب مساوات
imagism U مکتب تخیل
schools U مکتب نحله
lamarckism U مکتب لامارک
austrian school U مکتب اتریشی
association school U مکتب تداعی
lamarckianism U مکتب لامارک
eclecticism U مکتب التقاطی
Impressionism U مکتب تجسم
Classicism U مکتب کلاسیسم
materialism U مکتب مادیت
schools U مکتب دبستان
leipzig school U مکتب لایپزیک
existentialism U مکتب اگزیستانسیالیزم
manchester school U مکتب منچستر
school U مکتب نحله
school U مکتب دبستان
school U پیروان یک مکتب اموزشگاه
humanism U مکتب اصالت انسان
realists U پیرو مکتب realism
realist U پیرو مکتب realism
romanticism U مکتب هنری رومانتیک
institutionalism U مکتب اصالت نهاد
school U مکتب علمی یافلسفی
semiotic U مکتب علائم رمزی
schools U پیروان یک مکتب اموزشگاه
nihilist U معتقد به مکتب nihilism
classical economics U مکتب کلاسیک در اقتصاد
schools U مکتب علمی یافلسفی
semeiotic U مکتب علائم رمزی
individualism U مکتب اصالت فرد
Pre-Raphaelites U مکتب پیش رافائلی
cubism U مکتب کوبیسم درنقاشی
monetarism U مکتب پول گرایی
monetarism U مکتب اصالت پول
imagism U مکتب شعر جدید
Pre-Raphaelite U مکتب پیش رافائلی
sects U مکتب فلسفی بخش
sect U مکتب فلسفی بخش
egalitarianism U مکتب تساوی طلب
egalitarianism U مکتب مساوات بشر
hedonism U مکتب رفاه طلبی
neoplatonism U مکتب افلاطونیون جدید
protectionism U مکتب طرفدار حمایت
Art Nouveau U مکتب هنری آرنوو
schoolmaster U نافم مدرسه مکتب دار
acatalepsy U موضوع غیرقابل درک مکتب
academies U مکتب وروش تدریس افلاطونی
academies U مکتب انجمن ادباء و علماء
academy U مکتب انجمن ادباء و علماء
kailyard school U مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
academy U مکتب وروش تدریس افلاطونی
cubist U وابسته به مکتب هنری کوبیسم
analytic U مربوط به مکتب یا فلسفهء تحلیلی
analytical U مربوط به مکتب یا فلسفهء تحلیلی
schoolmasters U نافم مدرسه مکتب دار
hedge school U مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
cubistic U وابسته به مکتب هنری کوبیسم
dialectical idealism U مکتب جدلی ایده الی
monetarist U هوادار مکتب پول گرایی
Pre-Raphaelites U وابسته به این مکتب و نقاشان آن
Pre-Raphaelite U وابسته به این مکتب و نقاشان آن
manumission U ازادی
enfranchisement U ازادی
release U ازادی
liberties U ازادی
liberation U ازادی
released U ازادی
openness U ازادی
releases U ازادی
liberty U ازادی
looseness U ازادی
freedom U ازادی
options U ازادی
indpendence U ازادی
insubjection U ازادی
independence U ازادی
liberal U ازادی
freeness U ازادی
liberals U ازادی
immunity U ازادی
liberticide U ازادی کش
emancipation U ازادی
freedoms U ازادی
option U ازادی
large n U ازادی
symbolism U نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
Pre-Raphaelites U مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
truants U شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
bald style U روش و مکتب ساده وبی لطافت
Pre-Raphaelite U مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
monetrarist keynesian debate U بحث طرفداران مکتب پولی وکینزی
hegelianism U مکتب فلسفی هگل فیلسوف المانی
cynics U بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
cynic U بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
truant U شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
liberator U ازادی بخش
edict of emancipation U منشور ازادی
paroled U ازادی مشروط
freedom to choose U ازادی در انتخاب
elbow room U ازادی عمل
liberty of the press U ازادی مطبوعات
liberty party U حزب ازادی
statue of liberty U مجسمه ازادی
emancipatory U ازادی بخش
paroles U ازادی مشروط
catholicity U ازادی فکر
freehand U ازادی در تصمیم
parole U ازادی مشروط
the champion of liberty U مدافع ازادی
market freedom U ازادی بازار
laissez-faire U ازادی تجارت
civil liberty U ازادی مدنی
civil liberties U ازادی مدنی
liberators U ازادی بخش
market freedom U ازادی تجاری
freedom of the press U ازادی نگارش
paroling U ازادی مشروط
freedom of the press U ازادی مطبوعات
probation U ازادی بقیدالتزام
elbowroom U ازادی عمل
degrees of freedom U درجات ازادی
freedom of seas U ازادی دریاها
freedom of experssion U ازادی بیان
relief U فراغت ازادی
manumit U ازادی بخشیدن
freehand U ازادی عمل
freedom of trade U ازادی تجارت
freedom of enterprise U ازادی تجارت
medal of freedom U مدال ازادی
advantages accruning from U ازادی مطبوعات
toleration U ازادی ازادگی
probation U ازادی مشروط
conditional discharge U ازادی مشروط
probational U ازادی بقیدالتزام
freedom of belief U ازادی عقیده
degree of freedom U درجه ازادی
manumission U ازادی برده
habeas corpus U حکم ازادی
liberally U ازادی خواهانه
freedom of choice U ازادی انتخاب
free will U ازادی اراده
behaviorism U مکتب روانشناسی برمبنای رفتار و ادراکات فرد
latitudes U ازادی عمل وسعت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com