English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 169 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
subassembly U مونتاژ مقدماتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prolegomenon U مقدماتی کلمات مقدماتی
basic unit training U اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
assembly line U خط مونتاژ
assembled U مونتاژ
assemble U مونتاژ
assembly lines U خط مونتاژ
mounting U مونتاژ
assembly U مونتاژ
assembles U مونتاژ
assembly bench U میز مونتاژ
final assembly U مونتاژ نهایی
assembly fixture U تجهیزات مونتاژ
assmebling scaffold U داربست مونتاژ
assembly shop U کارگاه مونتاژ
assembly tools U ابزار مونتاژ
assembly order U دستور مونتاژ وسایل
engine stand U محل مونتاژ موتور
dismantling U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantles U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantled U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantle U پیاده کردن قطعات مونتاژ
disassembly U عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
This car is assembled in Iran. U این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
fitting shop U کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
clearance fit U اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
introductory U مقدماتی
prelusive U مقدماتی
preparative U مقدماتی
elementarily U مقدماتی
preludial U مقدماتی
preliminaries U مقدماتی
preliminary U مقدماتی
introductive U مقدماتی
precursive U مقدماتی
elementary U مقدماتی
prolegomenous U مقدماتی
first U مقدماتی
elemental U مقدماتی
prolegomenary U مقدماتی
prodromal U مقدماتی
preparatory U مقدماتی
proforma U مقدماتی
rudimental U مقدماتی
tentative U مقدماتی
prolusory U مقدماتی
proem U رساله مقدماتی
forehearth U کوره مقدماتی
introduction to physics U فیزیک مقدماتی
junior high school U دبیرستان مقدماتی
pilot study U بررسی مقدماتی
pilot injection U تزریق مقدماتی
fore exercise U تمرین مقدماتی
elementary gate U دریچه مقدماتی
elementary item U قلم مقدماتی
elimination heat U دوره مقدماتی
perlim U دوره مقدماتی
Travaux preparatoires U کارهای مقدماتی
first cut U برش مقدماتی
rudiment U علوم مقدماتی
propaedeutic U تحصیلات مقدماتی
preliminary treatment U عملیات مقدماتی
proforma invoice U سیاهه مقدماتی
prime color U رنگ مقدماتی
preliminary works U کارهای مقدماتی
prep U مدرسه مقدماتی
preparative U کار مقدماتی
pretest U امتحان مقدماتی
preparatory response U پاسخ مقدماتی
preselection U انتخاب مقدماتی
preliminary test U ازمایش مقدماتی
preliminary negotiations U مذاکرات مقدماتی
propaedeutic U تعلیمات مقدماتی
preceding pass U کالیبر مقدماتی
precompression U تراکم مقدماتی
preheater U گرمکن مقدماتی
preliminary budget U بودجه مقدماتی
preliminary design U طرح مقدماتی
preliminary expenses U هزینههای مقدماتی
prolusion U مقاله مقدماتی
preliminary investigation U بررسی مقدماتی
preselector U سلکتور مقدماتی
economizer U کرمکن مقدماتی
basic U اساسی مقدماتی
preliminary U مقدمات مقدماتی
elementary U مقدماتی پایهای
first aid U کمکهای مقدماتی
prelude U قسمت مقدماتی
interlude U نگهداری مقدماتی
interludes U نگهداری مقدماتی
preliminaries U مقدمات مقدماتی
preliminaries U امتحان مقدماتی
primary U مقدماتی اصلی
preliminaries U دور مقدماتی
primary U ابتدایی مقدماتی
primary U مقدماتی نخستین
preliminary U دور مقدماتی
preliminary U امتحان مقدماتی
basic U مقدماتی اساسی
heats U مسابقه مقدماتی
preparations U اقدام مقدماتی
preparation U اقدام مقدماتی
basic research U تحقیقات مقدماتی
preludes U قسمت مقدماتی
basics U مقدماتی اساسی
basic training U اموزش مقدماتی
basics U اساسی مقدماتی
basic hole U سوراخ مقدماتی
basic course U دوره مقدماتی
bottom blown converter U مبدل دم مقدماتی
responsions U ازمون مقدماتی
heat U مسابقه مقدماتی
elementary algebra U جبر مقدماتی [ریاضی]
rudimentary knowledge U دانش مقدماتی یا نخستین
basic machine unit U واحد دستگاه مقدماتی
fundamental U اصولی مقدماتی اساسی
preparatory students U شاگردان تهیه یا مقدماتی
preselect U انتخاب کردن مقدماتی
reconnaissance U بازدید مقدماتی اکتشاف
supercharge U متراکم کردن مقدماتی
prolusion U اثر هنری مقدماتی
magnetic biasing U مغناطیس گردانی مقدماتی
incipience U وضع مقدماتی ابتدایی
basic bessemer process U فرایند مقدماتی بسمر
basic bessemer converter U مبدل مقدماتی بسمر
pre design estimate U براورد مقدماتی طرح
pre heat U حرارت دادن مقدماتی
pre load U بار کردن مقدماتی
incipincy U وضع مقدماتی ابتدایی
eliminator U برنه در دور مقدماتی
basic combat training U اموزش رزم مقدماتی
black pickling U اسید شویی مقدماتی
basic bessemer steel U فولاد مقدماتی بسمر
strategic reconnaissance U بررسی مقدماتی وضع دشمن
literacy U فهمیدن اصول مقدماتی کامپیوتر
white primary U اخذ اراء مقدماتی حزبی
protocol U مقاوله نامه موافقت مقدماتی
protocols U مقاوله نامه موافقت مقدماتی
flight U بهترین نتیجه دور مقدماتی
basic bessemer pig iron U اهن خام مقدماتی توماس
preliminary budget forecast U پیش بینی مقدماتی بودجه
pretest U امتحان مقدماتی بعمل اوردن
junior college U دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
house of delegates U مجلس مقننه مقدماتی ویرجینیا ومریلند
basic relay post U پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
preparatory U تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
investigates U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
microcontroller U RAM و زبان برنامه نویسی مقدماتی است
investigating U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigated U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigate U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
assemble U یکپارچه کردن مونتاژ کردن
assembled U یکپارچه کردن مونتاژ کردن
attach U مونتاژ کردن ثابت کردن
attaching U مونتاژ کردن ثابت کردن
attaches U مونتاژ کردن ثابت کردن
assembles U یکپارچه کردن مونتاژ کردن
exempt player U بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
juniorate U مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
WordPad U امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد
protocols U خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol U خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
characters U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
premedical U دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
charactristics U مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
basic ration U جیره مقدماتی جیره مبنا
first pickling U اسیدشویی مقدماتی اسیدشویی اولیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com