English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9134 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
suppression U موقوف سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
verthrow U موقوف سازی انقراض
Other Matches
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
consecrated U موقوف
proscriptive U موقوف
sacred to U موقوف به
suppressed U موقوف
overthrown U موقوف کردن
suppressing U موقوف کردن
overthrow U موقوف کردن
sacred to god U موقوف بخدا
suppressed U موقوف شده
overthrowing U موقوف کردن
overthrows U موقوف کردن
suppressive U موقوف سازنده
to bring to a stop U موقوف کردن
abolishable U موقوف شدنی
beneficiary U موقوف علیه
sacred U خاص موقوف
suppressor U موقوف سازنده
contingents U موکول یا موقوف به
contingent U موکول یا موقوف به
break off U موقوف کردن
drop track U تعقیب موقوف
suppressor U موقوف کننده
desuetude U موقوف شدگی
beneficiary of an endowment U موقوف علیه
to break off U موقوف کردن
to do away with U موقوف کردن
suppresses U موقوف کردن
to put a stop to U موقوف کردن
cease U موقوف شدن
cease U موقوف کردن
ceased U موقوف شدن
ceased U موقوف کردن
ceases U موقوف شدن
ceases U موقوف کردن
ceasing U موقوف شدن
ceasing U موقوف کردن
to put an end to U موقوف کردن
beneficiaries U موقوف علیه
to wipe out U موقوف کردن
insuppresible U موقوف نشدنی
to fall in to d. U موقوف شدن
overthrew U موقوف کردن
suppress U موقوف کردن
cesser U موقوف شدن
avoid U موقوف کردن
avoided U موقوف کردن
avoiding U موقوف کردن
avoids U موقوف کردن
foundation school U اموزشگاه موقوف
Shut up ! dont inter fere . U فضولی موقوف !
subvert U برانداختن موقوف کردن
hands-off U دست زدن موقوف
hands off U دست زدن موقوف
subverting U برانداختن موقوف کردن
subverts U برانداختن موقوف کردن
subverted U برانداختن موقوف کردن
to phase out something U به تدریج موقوف کردن چیزی
suspends U موقوف الاجرا کردن معلق
suspending U موقوف الاجرا کردن معلق
suspend U موقوف الاجرا کردن معلق
prebend U محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
prebendal U محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
to ring the knell of anything U موقوف شدن چیزی را اعلام کردن یاجار زدن
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
skip it U در رهگیری هوایی یعنی تک راقطع کنید یا تک نکنید یارهگیری موقوف
fee tail U تقسیم تناصفی اراضی از طرف مالک ملک موقوف یا حبس شده
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
neutralize track U هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
zero supperssion U موقوف کردن صفرها جایگزینی صفرهای ماقبل یک عدد با جای خالی به طوریکه صفرها در موقعیت چاپ عددفاهر نشوند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
dock U جاخالی کردن موقوف کردن
to make an end of U موقوف کردن تمام کردن
to mend or end U اصلاح کردن یا موقوف کردن
docked U جاخالی کردن موقوف کردن
docks U جاخالی کردن موقوف کردن
insupressive U پامال نشدنی موقوف نشدنی
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
discontinued U بس کردن موقوف کردن
discontinues U بس کردن موقوف کردن
discontinuing U بس کردن موقوف کردن
discontinue U بس کردن موقوف کردن
retortion U خم سازی
retortion U کج سازی
repk lection U پر سازی
padding U له سازی
local anasthesia U سر سازی
bridgework U پل سازی
stylization U مد سازی
bridge building U پل سازی
individualizes U تک سازی
pavement U کف سازی
individualized U تک سازی
individualize U تک سازی
flection U خم سازی
individualises U تک سازی
individualised U تک سازی
compaction U تو پر سازی
idolization U بت سازی
individualising U تک سازی
deflexion U خم سازی
individualizing U تک سازی
pavements U کف سازی
individuation U تک سازی
individualization U تک سازی
truncation U بی سر سازی
flooring U کف سازی
decryption U اشکار سازی
deep foundation U پی سازی در عمق
defeasance U باطل سازی
aromatization U معطر سازی
aromatization U عطر سازی
denaturation U مصنوعی سازی
deconditioning U ناشرطی سازی
debilitation U ناتوان سازی
deallocation U ازاد سازی
deactivation U بی اثر سازی
activation barrier U سد فعال سازی
anonymization U گمنام سازی
afforestment U جنگل سازی
anabiosis U زنده سازی
divestment U بی بهره سازی
divestiture U برهنه سازی
divestiture U بی بهره سازی
withdrawal U رها سازی
acidification U اسید سازی
manifestation U اشکار سازی
manifestations U اشکار سازی
dilution U رقیق سازی
die shop U حدیده سازی
die making U حدیده سازی
detersion U پاک سازی
derichment U رقیق سازی
discolourment U بدرنگ سازی
deprival U بی بهره سازی
activation U فعال سازی
denudation U برهنه سازی
bonification U به سازی محیط
arrefication U رقیق سازی
cartwright's shop U دوچرخه سازی
coking period U زمان کک سازی
de energize U بی برق سازی
coking time U زمان کک سازی
compaction U فشرده سازی
compactions U فشرده سازی
computer simulation U شبیه سازی
canalization U کانال سازی
canalization U ابراه سازی
canalization U مجرا سازی
coking chamber U اطاقک کک سازی
capital building U سرمایه سازی
cavitation U حفره سازی
ceiling construction U سقف سازی
channelization U ترعه سازی
channelization U مجرا سازی
channelization U تنگه سازی
christianization U عیسوی سازی
carnification U گوشت سازی
carcassing U اسکلت سازی
carbonize U کربن سازی
capitalization U سرمایه سازی
calico printing U چیت سازی
calcination U اهک سازی
cabinetwork U مبل سازی
bellfounding U زنگ سازی
belittlement U کم ارزش سازی
bedevilment U شیطان سازی
beadwork U تسبیح سازی
de escalation U محدود سازی
balladry U تصنیف سازی
atomization U ریز سازی
road construction U جاده سازی
road building U جاده سازی
asphalt paving U جاده سازی
dazzlement U خیره سازی
Recent search history Forum search
1A successful man is one who can lay a firm foundation with the bricks that other throw at him
3midas touch
1Other factors can introduce poor conditioning.
1Given that the admittance matrix will not be full, further savings in storage requirements can be made.
1Regulatory label
1There are two other modeling formalisms worth highlighting in the context of LPV systems.
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
0جمع کننده کامل برای جمع دو عدد 4 بیتی BCD
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com