English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
suppressive U موقوف سازنده
suppressor U موقوف سازنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pertubative U اشفته سازنده مضطرب سازنده
suppressed U موقوف
sacred to U موقوف به
consecrated U موقوف
proscriptive U موقوف
insuppresible U موقوف نشدنی
foundation school U اموزشگاه موقوف
ceasing U موقوف کردن
ceasing U موقوف شدن
ceases U موقوف کردن
ceases U موقوف شدن
ceased U موقوف کردن
ceased U موقوف شدن
cease U موقوف کردن
cease U موقوف شدن
suppress U موقوف کردن
suppresses U موقوف کردن
overthrow U موقوف کردن
overthrowing U موقوف کردن
overthrown U موقوف کردن
overthrows U موقوف کردن
abolishable U موقوف شدنی
suppressed U موقوف شده
sacred U خاص موقوف
beneficiary of an endowment U موقوف علیه
break off U موقوف کردن
cesser U موقوف شدن
desuetude U موقوف شدگی
drop track U تعقیب موقوف
overthrew U موقوف کردن
Shut up ! dont inter fere . U فضولی موقوف !
contingent U موکول یا موقوف به
to break off U موقوف کردن
to bring to a stop U موقوف کردن
to put a stop to U موقوف کردن
to fall in to d. U موقوف شدن
to do away with U موقوف کردن
suppression U موقوف سازی
to put an end to U موقوف کردن
to wipe out U موقوف کردن
contingents U موکول یا موقوف به
beneficiary U موقوف علیه
avoid U موقوف کردن
avoiding U موقوف کردن
avoids U موقوف کردن
suppressing U موقوف کردن
beneficiaries U موقوف علیه
sacred to god U موقوف بخدا
avoided U موقوف کردن
suppressor U موقوف کننده
hands-off U دست زدن موقوف
subvert U برانداختن موقوف کردن
hands off U دست زدن موقوف
subverted U برانداختن موقوف کردن
subverting U برانداختن موقوف کردن
verthrow U موقوف سازی انقراض
subverts U برانداختن موقوف کردن
to phase out something U به تدریج موقوف کردن چیزی
suspend U موقوف الاجرا کردن معلق
suspending U موقوف الاجرا کردن معلق
suspends U موقوف الاجرا کردن معلق
prebendal U محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
to ring the knell of anything U موقوف شدن چیزی را اعلام کردن یاجار زدن
prebend U محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
skip it U در رهگیری هوایی یعنی تک راقطع کنید یا تک نکنید یارهگیری موقوف
manufacturer U سازنده
manufacturers U سازنده
producer U سازنده
constituents U سازنده
constituent U سازنده
producers U سازنده
wright U سازنده
fabricator U سازنده
concoctor U سازنده
constructor U سازنده
fabricant U سازنده
fomative U سازنده
builders U سازنده
builder U سازنده
instrumentalists U سازنده
instrumentalist U سازنده
compositors U سازنده
makers U سازنده
components U سازنده
maker U سازنده
compositor U سازنده
constructive U سازنده
component U سازنده
fee tail U تقسیم تناصفی اراضی از طرف مالک ملک موقوف یا حبس شده
enslaver U بنده سازنده
elucidatory U روشن سازنده
incorporator U یکی سازنده
composer U سازنده مصنف
spoiler U فاسد سازنده
qualifiers U ملایم سازنده
subjugator U مطیع سازنده
supersessive U لغو سازنده
lubricate U روان سازنده
composers U سازنده مصنف
lubricants U روان سازنده
lubricant U روان سازنده
fabricator U سازنده وسایل
film developer U سازنده فیلم
sonneteer U سازنده غزل
interceptive U جدا سازنده
inveigler U گمراه سازنده
refrigrative U خنک سازنده
manifestative U اشکار سازنده
refrigerative U خنک سازنده
qualificatory U محدود سازنده
purificative U پا سازنده تطهیری
lubricates U روان سازنده
lubricated U روان سازنده
presentive U مجسم سازنده
lubricating U روان سازنده
renovator U باز نو سازنده
irradiative U روشن سازنده
separative U جدا سازنده
lutist U سازنده عود
manufacturer's agent U نماینده سازنده
manufacturers' agent U نماینده سازنده
melodist U سازنده ملودی
qualifier U ملایم سازنده
procreation U سازنده زایش
procreator U موجد سازنده
factors U سازنده فاکتور
distractive U پریشان سازنده
assurer U مطمئن سازنده
assuror U مطمئن سازنده
builder U موسس سازنده
components U جزء سازنده
alterative U دگرگون سازنده
builders U موسس سازنده
computer manufacturer U سازنده کامپیوتر
ingredients U عنصر سازنده
ingredient U عنصر سازنده
coordinative U متناسب سازنده
dissipative U پراکنده سازنده
factor U سازنده فاکتور
dispossessor U بی بهره سازنده
component U جزء سازنده
depletive U تهی سازنده
deific U خدا سازنده
vitiator U تباه سازنده
restrictive U محدود سازنده
original equipment manufacturer U سازنده تجهیزات اصلی
mitigatory U سبک سازنده مخفف
reflectional U بازتابنده منعکس سازنده
paper stainer U سازنده کاغذهای دیواری
producer advertising U تبلیغ توسط سازنده
procurer U فراهم سازنده جاکش
manufacturer U تولید کننده سازنده
compositions U نسبت اجزاء سازنده
manufacturers U تولید کننده سازنده
composition U نسبت اجزای سازنده
purificatory U پاک سازنده تطهیری
composition U نسبت اجزاء سازنده
metrist U سازنده نظم وشعر
elucidative U تفسیری روشن سازنده
toyer U سازنده اسباب بازی
diallist U سازنده ساعت افتابی
wright U کارگر سازنده نجار
reflective U بازتابنده منعکس سازنده
ideologue U سازنده ایده ئولوژی
indican U ماده سازنده نیل
formative U ترکیب کننده سازنده
ceramist U سازنده فروف سفالین
ceramicist U سازنده فروف سفالین
compositions U نسبت اجزای سازنده
manufacturer's software U نرم افزار سازنده
boilermaker U سازنده دیگ بخار
loathful U دافع بیرغبت سازنده
boiler maker U سازنده دیگ بخار
wet cooper U سازنده چلیک برای مایعات
humiliating U پست سازنده خفیف کننده
humiliatingly U پست سازنده خفیف کننده
spoilsman U تباه کننده فاسد سازنده
detonating U محترق شونده منفجر سازنده
self discharging U ازاد سازنده نفس خود
pastoralist U سازنده شعرهای روستایی چوپان
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
illusive U گمراه کننده مشتبه سازنده
data general corporation U سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
carver U قلم سنگ تراشی سازنده
pictorial U تصویر نما مجسم سازنده
mitigative U سبک سازنده تخفیف دهنده
producer U عمل اورنده سازنده باراورنده
perversive U گمراه کننده منحرف سازنده
producers U عمل اورنده سازنده باراورنده
illusory U گمراه کننده مشتبه سازنده
assimilator U تحلیل برنده همانند سازنده
dry cooper U سازنده چلیک برای خشکه بار
digital equipment corporation U سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
Dec U یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
flag waver U مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
motorola U سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
control data corporation U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
borland international U یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
outriggers U اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com