English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
matter in hand U موضوع مورد بحث
the matter in hand U موضوع مورد بحث
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
acquisition U جمع آوری داده در مورد یک موضوع
acquisitions U جمع آوری داده در مورد یک موضوع
exchange of instruments of ratification U مبادله اسناد دال بر تصدیق وتصویب موضوع مورد توافق یا تصویب معاهده
purview U میدان دید موضوع مورد بحث
I had no opportunity to discuss the matter . U فرصت نشد که موضوع را مورد بحث قرار بدهم
I foud myself in opposition to my friends on this question . U در مورد این موضوع نظریات مخالفی با دوستانم داشتم
hold court <idiom> U همانند شاه وملکه دربین موضوع مورد بحث عمل کردن
Other Matches
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition U موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
circular U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
cleans U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
area of operational interest U منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
texts U موضوع
propositioned U موضوع
point U موضوع
propositioning U موضوع
text U موضوع
propositions U موضوع
afair U موضوع
motifs U موضوع
subject U موضوع
subjected U موضوع
proposition U موضوع
subjecting U موضوع
motif U موضوع
subjects U موضوع
questioned U موضوع
questions U موضوع
question U موضوع
matter U موضوع
matters U موضوع
mattering U موضوع
mattered U موضوع
themes U موضوع ها
subjects U موضوع ها
topics U موضوع ها
objected U موضوع
subject [topic] U موضوع
topic U موضوع
objecting U موضوع
object U موضوع
plotless U بی موضوع
topics U موضوع
direct objects U موضوع
topic U موضوع
indirect objects U موضوع
head U موضوع
issue U موضوع
theme U موضوع
themes U موضوع
issues U موضوع
issued U موضوع
criteria U موضوع
objects U موضوع
neither here nor there <idiom> U بیربط به موضوع
postulating U اصل موضوع
postulates U اصل موضوع
businesses U موضوع تجارت
issue U موضوع شماره
a horse of another colour [different colour] U موضوع علیحده
case U موضوع حالت
What is it all about ? U موضوع چیست ؟
cases U موضوع حالت
recitation U تعریف موضوع
subject matter U موضوع اصلی
recitations U تعریف موضوع
fair game <idiom> U موضوع تهاجم
decade U ده موضوع یا رویداد
problems U معما موضوع
What's up? U موضوع چه است؟
problem U معما موضوع
subject matter U مطلب موضوع
What's the matter? U موضوع چیه؟
irrelevant U خارج از موضوع
business U موضوع تجارت
What's wrong? U موضوع چه است؟
What's going on? U موضوع چه است؟
What is the matter? U موضوع چه است؟
What is happening? U موضوع چه است؟
What gives? U موضوع چه است؟
issue U موضوع دعوی
decades U ده موضوع یا رویداد
issued U موضوع شماره
issued U موضوع دعوی
issues U موضوع شماره
issues U موضوع دعوی
What's on? U موضوع چه است؟
What's cooking? U موضوع چه است؟
sides of the question U اطراف موضوع
it is a question of money U موضوع بسته به
What's behind all this? U موضوع چه است؟
side issues U موضوع فرعی
side issue U موضوع فرعی
subjects U رعایا موضوع
indirect objects U موضوع منظره
subjects U شیی موضوع
sign position U موضوع علامت
lemma U مقدمه موضوع
subjecting U رعایا موضوع
object U موضوع منظره
affaire d'honneur U موضوع شرافتی
at issue U موضوع بحث
subduce U موضوع کردن
subject and predicate U موضوع و محمول
subject of debate U موضوع دعوی
side show U موضوع فرعی
objects U موضوع منظره
res ipsa loquitur U موضوع گویاست
objecting U موضوع منظره
in contestation U موضوع بحث
beside the question U خارج از موضوع
in question U موضوع بحث
objected U موضوع منظره
universe of discourse U موضوع بحث
direct objects U موضوع منظره
objective complement U مکمل موضوع
postulated U اصل موضوع
grievance U موضوع شکایت
matter on hand U موضوع بحث
postulate U اصل موضوع
subject U شیی موضوع
off the track U از موضوع پرت
out of question U خارج از موضوع
subjecting U شیی موضوع
subjected U رعایا موضوع
monomaniac U دیوانه یک موضوع
not to point U بیرون از موضوع
subjected U شیی موضوع
subject U رعایا موضوع
not to the point U خارج از موضوع
privity U موضوع محرمانه
object of worship U موضوع پرستش یاستایش
reagent U موضوع ازمایش روانی
question in dispute U موضوع متنازع فیه
obiter dictum U خارج از موضوع دعوی
plot U موضوع اصلی توط ئه
plots U موضوع اصلی توط ئه
remind me ofit U ان موضوع را بخاطرمن بیاورید
it is a question of money U موضوع پول است
plotted U موضوع اصلی توط ئه
causes U موضوع منازع فیه
permit goods coveredby U کالای موضوع پروانه
i a with you on that matter U من در ان موضوع با شماموافق هستم
embroglio U گیر موضوع غامض
donnee U موضوع داستان یا درام
subjecting U مبحث موضوع مطالعه
subjected U مبحث موضوع مطالعه
name of the game <idiom> U قسمت اصلی یک موضوع
red herring <idiom> U از موضوع اصلی دورکردن
lowdown <idiom> U لپ مطلب ،حقیقت موضوع
dawn on <idiom> U روشن شدن (موضوع)
That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) . U ربطی به موضوع ندارد
The topic of our discussion . The subject of our talk (argument). U موضوع بحث وصحبت ما
subject U مبحث موضوع مطالعه
cause U موضوع منازع فیه
causing U موضوع منازع فیه
contenting U موضوع یک برنامه یا متن
The contrary was proved. U عکس موضوع ثابت شد
subjects U مبحث موضوع مطالعه
stick to the point U از موضوع خارج نشوید
deviate from the main subject U از موضوع خارج شدن
that is a matter of habit U موضوع عادت است
that is not the question U موضوع این نیست
the matter is perplexed U موضوع درهم است
the tax in question U مالیات موضوع بحث
contested area U منطقه موضوع اختلاف
thematic apperception test U ازمون اندریافت موضوع
topicality U موضوع موردبحث روز
bet U موضوع شرط بندی
bets U موضوع شرط بندی
at stake U نامعلوم موضوع بحث
vexata questio U موضوع متنازع فیه
there U دراین موضوع انجا
content U موضوع یک برنامه یا متن
monographs U رساله درباره یک موضوع
monograph U رساله درباره یک موضوع
It deals with ... U موضوع در باره ... است.
gambits U بذله موضوع بحث
It dawned on me. U بعدش من [آن موضوع را] فهمیدم.
gambit U بذله موضوع بحث
text book U کتاب اصلی دریک موضوع
the reverse of the medal U طرف یا جنبه دیگر موضوع
to expatiate on a subject U راجع یک موضوع زیادگویی کردن
get wise to something/somebody <idiom> U درمورد موضوع محرمانه فهمیدن
drag in <idiom> U پا فشاری روی موضوع دیگری
star turn U موضوع مهم وقابل توجه
tags U حروف شناسایی فایل یا یک موضوع
tag U حروف شناسایی فایل یا یک موضوع
relational database U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
relational database management system U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
matter of mutual interest U موضوع دارای سود دوجانبه
extrajudicial U بدون ارتباط به موضوع دعوی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com