Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
When wI'll the matter come up for discussion ?
U
موضوعی را کی برای بحث مطرح خواهند کرد ؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
The subject under discrssion .
U
موضوعی که مطرح نیست
To discuss a question with someone .
U
موضوعی را با کسی مطرح کردن
rule
[on something]
U
دستور
[در]
[مورد]
[برای]
موضوعی
rule
[on something]
U
حکم
[در]
[مورد]
[برای]
موضوعی
cognizance
U
ابلاغ رسمی حق یا اختیارقانونی برای تعقیب موضوعی از مجاری قضائی
rhetorical question
U
مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
rogue value
U
موضوعی درلیست داده برای نشان اینکه لیست تمام شده است
red herrings
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herring
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
lobbies
U
تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbied
U
تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobby
U
تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
Ultimedia
U
موضوعی در چند رسانهای در IBM که صوت و تصویر و ویدیو و متن را ترکیب میکند و سخت افزار لازم برای اجرا را مشخص میکند
You are wanted at the door.
U
دم در شما را می خواهند
they shall go
U
خواهند رفت
they will go
U
خواهند رفت
when will women have the vote?
U
خواهند داشت
violation will be prosecuted
U
متخلفین تعقیب خواهند شد
All of the workers want to go.
U
تمام کارگران می خواهند بروند
offenders will be punished
U
متخلفین بکیفر خواهند رسید
the same shall succeed
U
انانی که شکیبایی دارندهمان ها کامیاب خواهند شد
The shops will be open daily except Sundays / excluding Sundays / outside of Sundays
[American E]
.
U
مغازه ها به جز یکشنبه ها روزانه باز خواهند بود.
You take the lead and others wI'll follow.
U
تو جلو برو بقیه بدنبالت خواهند آمد
As the debate unfolds citizens will make up their own minds.
U
در طول بحث شهروند ها خودشان تصمیم خواهند گرفت.
Internet
U
- بیت یکتا که کامپیوترهایی که می خواهند به شبکه TCP/IP وصل شوند را مشخص میکند
propounded
U
مطرح
under consideration
U
مطرح
in contemplation
U
مطرح
introduce
U
مطرح کردن
to bring up
U
مطرح کردن
to touch upon
U
مطرح کردن
to touch on
U
مطرح کردن
introduces
U
مطرح کردن
to raise
U
مطرح کردن
introducing
U
مطرح کردن
to come on the tapis
U
مطرح شدن
propound
U
مطرح کردن
to be on the carpet
U
مطرح بودن
table
U
مطرح کردن
tabled
U
مطرح کردن
tables
U
مطرح کردن
introduced
U
مطرح کردن
propounding
U
مطرح کردن
to bring forth
U
مطرح کردن
broacher
U
مطرح کننده
to come up
U
مطرح شدن
bring up
U
مطرح کردن
tabling
U
مطرح کردن
put forward
U
مطرح کردن
set forth for discussion
U
مطرح کردن
kaldor criterion
U
مطرح گردید
considered
U
مطرح شده
lay
U
مطرح کردن
propounds
U
مطرح کردن
come up
U
مطرح شدن
to come upon
U
مطرح شدن
putting
U
مطرح کردن
puts
U
مطرح کردن
put
U
مطرح کردن
lays
U
مطرح کردن
raise a question
U
مطرح کردن سوال
reoccurring
U
دوباره مطرح شدن
reoccurrence
U
دوباره مطرح شدن
pose
U
: مطرح کردن گذاردن
overture
U
کشف مطرح کردن
overtures
U
کشف مطرح کردن
pose a question
U
سوال مطرح کردن
under consideration
U
مطرح شده مطروحه
posing
U
: مطرح کردن گذاردن
to bring up
U
تقدیم یا مطرح کردن
poses
U
: مطرح کردن گذاردن
posed
U
: مطرح کردن گذاردن
race condition
U
حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
to put out of court
U
شایسته مطرح کردن ندانستن
talk out
U
مطرح مذاکره قرار دادن
The badness of the climate is immaterial.
U
بدی آب وهوا مطرح نیست
Money is no object at all .
U
پول اصلا" مطرح نیست
obtrudes
U
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtruding
U
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtruded
U
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtrude
U
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
to put to the issue
U
بطور متنازع فیه مطرح کردن
extrajudicial
U
خارج از موضوع مطرح شده دردادگاه
haze
U
موضوعی
topical
U
موضوعی
locals
U
موضوعی
thematic
U
موضوعی
local
U
موضوعی
pointlessness
U
بی موضوعی
deadlock
U
موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
mistake of fact
U
اشتباه موضوعی
a sensitive subject
[topic]
U
موضوعی حساس
subject index
U
فهرست موضوعی
ignorance of fact
U
جهل موضوعی
To let the cat out of the bag . To spI'll the beans . To give the game away .
U
موضوعی را لو دادن
subject schedule
U
برنامه موضوعی
rehashes
U
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehashed
U
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehash
U
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
to touch upon
[a topic]
U
ذکر کردن
[موضوعی]
To follow up (trace) a matter (case).
U
موضوعی را دنبال کردن
put (something or someone) out of one's head (mind)
<idiom>
U
به موضوعی فکر نکردن
have to do with
<idiom>
U
پیرامون موضوعی بودن
ventilation
U
بادگیری طرح موضوعی
a matter of relative importance
U
موضوعی با اهمیت نسبی
to grasp an idea
U
موضوعی رادرک کردن
object oriented graphics
U
نگاره سازی موضوعی
extras
U
موضوعی که زیادی است
extra-
U
موضوعی که زیادی است
extra
U
موضوعی که زیادی است
to approach
[a topic]
U
ذکر کردن
[موضوعی]
To raise a question . To bring up a matter .
U
موضوعی رامطرح کردن
To drag out an affair . To go on and on .
موضوعی را کش دادن
[بدرازا کشاندن]
To smell out something.
U
از موضوعی بو بردن (اطلاع یافتن )
the question referred to above
U
موضوعی که در بالا بدان اشاره شد
ring a bell
<idiom>
U
یک مرتبه موضوعی را به خاطر آوردن
to rule on something
U
حکم کردن در موضوعی
[قانون]
to e. a person an a subject
U
کسی را در موضوعی راهنمایی کردن
to over a subject
U
موضوعی را با خنده بحث کردن
To deliberately fudge the issue . To gloss it over .
U
موضوعی را ماست مالی کردن
to sit
U
درباره موضوعی جلسه کردن
To emborider(embellish) a subject .
U
به موضوعی شاخ وبرگ دادن
nial a line to the counter
U
کذب موضوعی را ثابت کردن
object oriented programming language
U
زبان برنامه نویسی موضوعی
softest
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
soft
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
submission
U
موضوعی رابه داوری ارجاع کردن
to backtrack
<idiom>
<verb>
U
عقب کشیدن
[از موضوعی در مقابل حریف]
to row back
<idiom>
<verb>
U
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
to row back
<idiom>
<verb>
U
عقب کشیدن
[از موضوعی در مقابل حریف]
to backtrack
<idiom>
<verb>
U
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
expert
U
شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
experts
U
شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
rogatory commission
U
موضوعی را ازمحکمهای به دادگاه دیگراحاله کردن
superfix
U
تکرار مرتب ومداوم موضوعی درسخن
to argue for
[against]
something
U
بطرفداری از
[برضد ]
موضوعی استدلال کردن
ignorance of the face is a good defence
U
جهل موضوعی دفاع محسوب میشود
to get a general idea of something
U
فهمیدن موقعیتی
[موضوعی]
به طور کلی
to paint a rosy picture of something
U
امیدوارانه به چیزی
[موضوعی]
نگاه کردن
to argue the case for
[against]
something
U
بطرفداری از
[برضد ]
موضوعی استدلال کردن
to harp on a subject
U
زیادموضوعی راطول دادن به موضوعی چسبیدن
seminars
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
seminar
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
talk out
U
بوسیله بحث شفاهی موضوعی را روشن کردن
electronic
U
موضوعی که عنوان چند رسانهای را شرح میدهد
to linger on a subject
U
روعی موضوعی درنگ کردن یامعطل شدن
point of honour
U
موضوعی که شرف ادمی وابسته بان است
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
U
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside
U
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
terminator
U
موضوعی در لیست داده که انتهای فایل را نشان میدهد
to put somebody in a backwater
U
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner
U
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
assistance
U
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
selector
U
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
selectors
U
وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
to drag in a subject
U
موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
approval
U
توافقنامهای که نشان میدهد یک موضوعی به طور رسمی پذیرفته شده است
approval
U
متنی که نشان میدهد یک موضوعی به طور رسمی پذیرفته شده است
lay
U
قرار دادن طرح کردن مطرح کردن توط ئه چیدن
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
lays
U
قرار دادن طرح کردن مطرح کردن توط ئه چیدن
cross action
U
در CL حالتی است که یک طرف عین دعوایی را که طرف متقابل درموضوع واحد علیه او مطرح کرده
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
presentation graphics
U
گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
entity
U
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
entities
U
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
make a diplomatic representation
U
به دولتی تذکر دادن یا توجه دولتی را به موضوعی جلب کردن
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
discussed
U
مطرح کردن گفتگو کردن
discussing
U
مطرح کردن گفتگو کردن
discusses
U
مطرح کردن گفتگو کردن
discuss
U
مطرح کردن گفتگو کردن
hold forth
U
مطرح کردن سخنرانی کردن
moot
U
مطرح کردن دادخواهی کردن
microsoft
U
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
dismissing
U
منفصل کردن موضوعی را مختومه کردن
dismiss
U
منفصل کردن موضوعی را مختومه کردن
dismisses
U
منفصل کردن موضوعی را مختومه کردن
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategies
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
what is the matter
U
جه خبر است چه موضوعی است چیست چه شده است
narrative
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
c
U
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
narratives
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
Ackerman's function
U
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recalls
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalled
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
bins
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
no show
U
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
bin
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com