Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
strips
U
موسس خانواده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rule the roost
<idiom>
U
عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
organizer
U
موسس
organizers
U
موسس
promoter
U
موسس
promoters
U
موسس
founder
U
موسس
foundered
U
موسس
foundering
U
موسس
institutor
U
موسس
founders
U
موسس
organisers
U
موسس
founding fathers
U
موسس
establisher
U
موسس
originators
U
موسس
originator
U
موسس
founding father
U
موسس
instaurator
U
موسس
fathering
U
موسس
fathered
U
موسس
father
U
موسس
fathers
U
موسس
foundering
U
موسس شرکت
founders
U
موسس شرکت
generators
U
دینام موسس
entrepreneur
U
موسس شرکت
builder
U
موسس سازنده
founder
U
موسس شرکت
entrepreneurs
U
موسس شرکت
provine
U
موسس ورقه
author
U
نویسنده موسس
generator
U
دینام موسس
builders
U
موسس سازنده
foundered
U
موسس شرکت
founders
U
برپا کننده موسس
foundering
U
برپا کننده موسس
foundered
U
برپا کننده موسس
founder
U
برپا کننده موسس
grounder
U
موسس ضربتی که کسی یا چیزی رابزمین می اندازد
menage
U
خانواده
clan
U
خانواده
gens
U
خانواده
wife
U
خانواده
clans
U
خانواده
ilk
U
خانواده
family
U
خانواده
household
U
خانواده
households
U
خانواده
families
U
خانواده
cruciferae
U
خانواده چلیپاییان
crustaceous
U
خانواده خرچنگ
culex
U
خانواده پشه
culicidae
U
خانواده پشه
ecomania
U
بیزاری از خانواده
nation
U
خانواده طایفه
extended family
U
خانواده گسترده
family budget
U
بودجه خانواده
family expenditure
U
هزینه خانواده
bring home the bacon
<idiom>
U
نانآور خانواده
consanguine family
U
خانواده هم خون
arachnida
U
خانواده کارتنه
batrachia
U
خانواده غوکان
family doctor
U
پزشک خانواده
circuit family
U
خانواده مداری
citrus
U
خانواده مرکبات
family doctors
U
پزشک خانواده
clannishness
U
خانواده پرستی
clansman
U
عضو خانواده
computer family
U
خانواده کامپیوتر
conjugal family
U
خانواده زن و شوهری
family law
U
حقوق خانواده
family of computers
U
خانواده کامپیوترها
family structure
U
ساخت خانواده
subfamily
U
خانواده فرعی
lanthanide series
U
خانواده لانتانیدها
sheik
U
رئیس خانواده
matronymic family
U
خانواده مادرنامی
member of a family
U
عضو خانواده
motorola 000 family
U
خانواده موتورولا
mustelidea
U
خانواده سمور
schizogenic family
U
خانواده اسکیزوفرنی زا
patriarchate
U
ریاست خانواده
patronymic family
U
خانواده پدرنامی
the girls
U
دخترهای یک خانواده
crustacea
U
خانواده خرچنگ
to maintain one's family
U
خانواده خود را
family therapy
U
خانواده درمانی
zinnia
U
خانواده گل اهاری
font family
U
خانواده فونت
gas family
U
خانواده گاز
type font
U
خانواده حروف
turnix
U
خانواده بلدرچین
goodman
U
بزرگ خانواده
turnicidae
U
خانواده بلدرچین
home visit
U
بازدید خانواده
penates
U
خدایان خانواده
broken home
U
خانواده گسیخته
patriarch
U
رئیس خانواده
horseflesh
U
خانواده اسب
crustacean
U
خانواده خرچنگ
matriarch
U
رئیسه خانواده
sheiks
U
رئیس خانواده
familial
U
مربوط به خانواده
patriarchs
U
رئیس خانواده
paterfamilias
U
بزرگ خانواده
nuclear family
U
خانواده هستهای
matriarchs
U
رئیسه خانواده
broken homes
U
خانواده گسیخته
accipitres
U
خانواده لاشخوران
nuclear families
U
خانواده هستهای
crustaceans
U
خانواده خرچنگ
paterfamilias
U
سالار خانواده
apiaceae
U
خانواده چتریان
actinide series
U
خانواده اکتینیدها
nations
U
خانواده طایفه
sheikhs
U
رئیس خانواده
royalties
U
از خانواده سلطنتی
sheikh
U
رئیس خانواده
royalty
U
از خانواده سلطنتی
family planning
U
تنظیم خانواده
pyralidid
U
خانواده بزرگی ازپروانه ها
lobelia
U
خانواده گیاهان لوبلیا
salicaceous
U
وابسته به خانواده بید
patriarch
U
رئیس خانواده یا طایفه
royalties
U
اعضای خانواده سلطنتی
materfamilas
U
مادر خانواده کدبانو
saltbush
U
خانواده گیاهان قازایاغی
royalty
U
اعضای خانواده سلطنتی
napoleonic
U
وابسته به خانواده ناپلئون
lady beetle
U
سوسک خانواده Coccinellidae
lady bird
U
سوسک خانواده Coccinellidae
nabid
U
خانواده کک و ساس و حشرات
nabidae
U
خانواده کک و ساس و حشرات
canine
U
وابسته به خانواده سگ سگ مانند
born in the purpule
U
عضو خانواده سلطنتی
family planning
U
برنامه ریزی خانواده
mangrove
U
خانواده شاه پسند
mangroves
U
خانواده شاه پسند
to return to the fold
[family]
U
به خانواده خود برگشتن
acalephe
U
خانواده گزنه دریایی
acarina
U
خانواده کرم جرب
wear the pants in a family
<idiom>
U
رئیس خانواده بودن
cetaceous
U
وابسته به خانواده بال
apiaceous
U
وابسته به خانواده چتریان
He left his family in Europe .
U
خانواده اش را دراروپ؟ گذاشت
cycas
U
گیاه از خانواده سیکاس
family man
U
مرد خانواده - دوست
viverrine
U
خانواده گربه زباد
family men
U
مرد خانواده - دوست
family size
U
تعداد افراد خانواده
family planning programs
U
برنامههای تنظیم خانواده
ganoidei
U
خانواده سگ ماهی مینافلسان
patriarchs
U
رئیس خانواده یا طایفه
urticaceous
U
وابسته به خانواده گزنه
bakuninism
U
اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
Tahmasb
U
شاه تهماسب
[پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
pteridophyte
U
گیاهان اوندی خانواده سرخس
tudor
U
خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
to provide for one's family
U
خوارباربرای خانواده خودتهیه کردن
santalaceous
U
وابسته به تیره یا خانواده صندل
styloipodium
U
ته خامه گیاهان خانواده هویج
stuart
U
خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
A curse has been laid on the family .
U
خانواده لعنت شده یی است
pteridophyta
U
گیاهان اوندی خانواده سرخس
habit family hierarchy
U
سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
feverweed
U
دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
leguminous
U
وابسته به خانواده پروانه اسایان
clannishly
U
مانند یک خانواده یاقبیله دراتحاد
convolvulaceous
U
وابسته به خانواده نیلوفرپیچ پیچکی
gadoid
U
وابسته به خانواده ماهی روغن
plantagenet
U
خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
crocodilian
U
وابسته به خانواده تمساح یانهنگ
cimex
U
سرخک خانواده ساس وسرخک
gasteropod
U
حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
vestal
U
روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
ferula
U
خانواده انقوزه وشقاقل و رازیانه ومانندانها
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family .
U
مادر بزرگمان مرد خانواده است
Generosity runs in the family.
U
سخاوت دراین خانواده ارثی است
koala
U
کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
koalas
U
کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
I am the bread winner of the family .
U
نان آور خانه ( خانواده ) هستم
sequoia
U
سرخ چوب که ازدختان خانواده کاج
maccabees
U
خانواده میهن پرستان مکابی یهود
aaron's beard
U
گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
one of the most respected families
U
یکی از خانواده های بسیار محترم شمرده
pocket borough
U
حوزه انتخاباتی تحت نفوذ یک نفر یا یک خانواده
He did it for the sake of his family .
U
محض خاطر خانواده اش این کاررا کرد
paulownia
U
جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
albatrosses
U
یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
albatross
U
یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
rush
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
he is a shame to his family
U
ننگ یامایه رسوایی خانواده خود میباشد
rushed
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushing
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
lancastrian
U
در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
fagaceous
U
وابسته به خانواده الش وزان وبلوط یاشاه بلوط
There seems to be a jinx on that family.
U
به نظر می رسد که این خانواده جادو شده است.
Afro-
پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند.
rhythm method
U
روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
fleur de lis
U
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lys
U
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com