Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sub judice
U
مورد مطالعه دادگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
karyosystematice
U
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
ideologist
U
ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
structuralism
U
بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
tenderest
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendered
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendering
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tender
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
feasability study
U
مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
judge advocate
U
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharges
U
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharge
U
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance
U
تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts
U
دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause
U
احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
parquet
U
محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
purging a contempt of court
U
جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
manadamus
U
حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
remanet
U
احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
writs
U
دستور دادگاه حکم دادگاه
summary court
U
دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
writ
U
دستور دادگاه حکم دادگاه
arrests
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
clean
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
studying
U
مطالعه
offhandedly
U
بی مطالعه
extemporarily
U
بی مطالعه
study
U
مطالعه
studies
U
مطالعه
perusal
U
مطالعه
extemporal
U
بی مطالعه
etude
U
مطالعه
reading
U
مطالعه
readings
U
مطالعه
off hand
U
بی مطالعه
offhanded
U
بی مطالعه
studied
U
از روی مطالعه
impromptu
U
بی مطالعه تصنیف
surveys
U
مطالعه مجمل
portable standard
U
چراغ مطالعه
praxeology
U
مطالعه رفتارانسان
system study
U
مطالعه سیستم
study habits
U
عادتهای مطالعه
unstudied
U
مطالعه نشده
studios
U
اطاق مطالعه
studio
U
اطاق مطالعه
check
U
مطالعه کردن
surveyed
U
مطالعه مجمل
lucubration
U
مطالعه سخت
dissect
[analyse]
U
مطالعه کردن
explore
U
مطالعه کردن
evaluate
U
مطالعه کردن
bolt
[examine]
U
مطالعه کردن
determine
U
مطالعه کردن
enquire into
U
مطالعه کردن
examine
U
مطالعه کردن
inspect
U
مطالعه کردن
investigate
U
مطالعه کردن
motion study
U
مطالعه ی حرکت
look into
U
مطالعه کردن
scrutinize
U
مطالعه کردن
survey
U
مطالعه کردن
at sight
U
بی مطالعه قبلی
assay
U
مطالعه کردن
analyze
[American]
U
مطالعه کردن
analyse
[British]
U
مطالعه کردن
study
U
مطالعه کردن
survey
U
مطالعه مجمل
feasibility study
U
مطالعه امکانپذیری
feasibility study
U
مطالعه امکان سنجی
teppetology
U
مطالعه ریشه ای فرش
metallography
U
مطالعه الیاژهای فلزی
ethnography
U
مطالعه علمی نژادها
well read
U
اهل مطالعه و تحقیق
subjected
U
مبحث موضوع مطالعه
thought out
U
سنجیده مطالعه شده
geologic survey
U
مطالعه زمین شناسی
teleology
U
مطالعه حکمت غایی
criminology
U
مطالعه علمی جرم
thought-out
U
سنجیده مطالعه شده
to study out
U
با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
myrmecologyt
U
مطالعه علمی مورچگان
well-read
U
اهل مطالعه و تحقیق
to pore
[over; on]
U
به مطالعه دقیق پرداختن
analyzing
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyzes
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyzed
U
جزئیات را مطالعه کردن
analysing
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyses
U
جزئیات را مطالعه کردن
analysed
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyse
U
جزئیات را مطالعه کردن
psychognosy
U
مطالعه عمیق روانی
psychognosis
U
مطالعه عمیق روانی
subject
U
مبحث موضوع مطالعه
subjecting
U
مبحث موضوع مطالعه
subjects
U
مبحث موضوع مطالعه
self study
U
مطالعه پیش خود
demography
U
مطالعه مهاجرت جمعیت
cella
U
[اتاق مطالعه ی راهبها]
ethnology
U
علم مطالعه نژادها و اقوام
gastroenterology
U
مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
income and expenditure approach
U
مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
integrate circuit technology
U
مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
adjustable lamp
چراغ مطالعه قابل تنظیم
reconsiders
U
مجددا درامری مطالعه کردن
reconsider
U
مجددا درامری مطالعه کردن
sight-reading
U
بدون مطالعه قبلی خواندن
studies
U
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
sight-reads
U
بدون مطالعه قبلی خواندن
reconsidering
U
مجددا درامری مطالعه کردن
geophysical survey
U
مطالعه خواص فیزیکی زمین
reconsidered
U
مجددا درامری مطالعه کردن
study
U
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
sight-read
U
بدون مطالعه قبلی خواندن
studying
U
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
sinology
U
مطالعه ادبیات ورسوم چین
extemporised
U
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporises
U
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporize
U
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
optics
U
علم مطالعه در خواص نور
extemporized
U
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizes
U
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
to make a study of something
U
چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
extemporizing
U
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
faunist
U
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
geopolitics
U
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
toponymy
U
مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
flexible arm lamp
U
چراغ مطالعه قابل انعطاف
methods of economic study
U
روشهای مطالعه علم اقتصاد
sight read
U
بدون مطالعه قبلی خواندن
extemporising
U
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
capability study
U
مطالعه امکان انجام کار
articulated machine lamp
U
چراغ مطالعه با گردن تاشو
humanist
U
مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
angiology
U
مطالعه عروق خونی و لنفی
consumer research
U
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
rheological
<adj.>
U
علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
symbology
U
مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
protohistory
U
مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
to poreone's eyes out
U
چشم را از بسیاری مطالعه خسته کردن
theogony
U
مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
geologize
U
مطالعه علم زمین شناسی کردن
semitics
U
مطالعه زبان وادبیات وتاریخ سامی
skimmer
U
الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
endocrinology
U
علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
commodity approach
U
بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
Ekistics
U
[دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
dysgenics
U
مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
booklore
U
علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
bookworms
U
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
crystallography
U
کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
bookworm
U
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
helminthology
U
مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
She laid the book aside .
U
کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
group dynamics
U
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
speleology
U
مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
glottochronology
U
مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
theogonic
U
وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
bioastronautics
U
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
Ergonomics
U
[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
mock up
U
مدلی باندازه طبعی وکامل برای مطالعه وازمایش
pragmatics
U
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
gestalt psychology
U
مطالعه قوه ادراک و رفتار از نقطه نظرواکنش شخصی در برابرامورکلی
morphophonemics
U
مبحث مطالعه صور مختلف یاتصاریف مختلفه یک لغت یاریشه
epizootology
U
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology
U
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
impromptu
U
کاری که بی مطالعه و بمقتضای وقت انجام دهند بالبداهه حرف زدن
epizootiology
U
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
casework
U
مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
input output analysis
U
تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
dendrochronology
U
دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
After dinner he likes to retire to his study.
U
پس از شام او
[مرد]
دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
historcicism
U
فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
courthouse
U
دادگاه
court division
U
دادگاه
courthouses
U
دادگاه
courtroom
U
دادگاه
tribunals
U
دادگاه
tribunal
U
دادگاه
forum
U
دادگاه
court of justice
U
دادگاه
judgement seat
U
دادگاه
judgement hall
U
دادگاه
forums
U
دادگاه
courts
U
دادگاه
court of law
U
دادگاه
courtrooms
U
دادگاه
court
U
دادگاه
geopolitic
U
علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
cybernetics
U
مطالعه ومقایسه بین دستگاه عصبی خودکارکه مرکب ازمغز واعصاب میباشدبادستگاه الکتریکی ومکانیکی فرمانشناسی
prsbytery
U
دادگاه شرعی
court of appeal
U
دادگاه استان
courts of appeal
U
دادگاه پژوهش
courts of appeal
U
دادگاه استیناف
court of appeal
U
دادگاه استیناف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com