Perdic | مورد توجه قرارنگرفته | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	unregarded U	مورد توجه قرارنگرفته

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	objective point U	سمت مورد توجه
	object point U	سمت مورد توجه
	To take into consideration. To consider. U	مورد توجه قراردادن
	polestar U	هادی مورد توجه
	favouritism U	افراد مورد توجه
	receive attention U	مورد توجه واقع شدن
	to receive attantion U	مورد توجه قرار گرفتن
	steal the show <idiom> U	دراجرا مورد توجه بودن
	lionize U	مورد توجه زیاد قرار گرفتن شیر کردن
	area of operational interest U	منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
	skims U	سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
	skimmed U	سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
	skim U	سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
	annotations U	توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
	annotation U	توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
	screamer U	اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
	guild socialism U	سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
	draw attention U	توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
	clean U	کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
	cleanest U	کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
	cleaned U	کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
	cleans U	کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
	favorites U	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
	favourites U	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
	favourite U	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
	questionof interest U	پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
	tendance U	توجه
	unresponsive U	بی توجه
	unconsidered U	بی توجه
	keeps U	توجه
	mindfully U	با توجه
	mindfulness U	توجه
	heedfulness U	توجه
	heedfully U	با توجه
	re U	با توجه به
	turn to U	توجه
	attendance U	توجه
	regard U	توجه
	regarded U	توجه
	regards U	توجه
	care U	توجه
	cares U	توجه
	heeds U	توجه
	heeding U	توجه
	heeded U	توجه
	NB U	توجه!
	re- U	با توجه به
	cared U	توجه
	attendances U	توجه
	attention U	توجه
	attentions U	توجه
	keep U	توجه
	heed U	توجه
	note U	توجه
	listless U	بی توجه
	assiduity U	توجه
	remark U	توجه
	noting U	توجه
	listlessly U	بی توجه
	advertency U	توجه
	remarked U	توجه
	oblivious U	بی توجه
	attentiveness U	توجه
	adverence U	توجه
	notes U	توجه
	remarks U	توجه
	advertence U	توجه
	attention to orders U	توجه
	remarking U	توجه
	inattentive U	بی توجه
	interests U	توجه نظر
	tentless U	بی توجه بی دقت
	observingly U	از روی توجه
	noteworthy U	قابل توجه
	detraction U	کاهش توجه
	considerable U	قابل توجه
	devil may care U	بی توجه به مقام
	considerations U	توجه تامل
	auspice U	حسن توجه
	safe keeping U	حفافت توجه
	consideration U	توجه تامل
	attention to orders U	توجه کنید
	considerations U	توجه مراعات
	attention seeking U	توجه طلب
	attention span U	فراخنای توجه
	remarkable U	جالب توجه
	remarkable U	قابل توجه
	span of attention U	فراخنای توجه
	oyez U	توجه کنید
	tendency U	توجه استعداد
	take care of U	توجه کردن از
	attending U	توجه کردن
	substantial U	قابل توجه
	pay respect to U	توجه داشتن به
	attend U	توجه کردن
	riding high <idiom> U	جالب توجه
	pay attention <idiom> U	توجه کردن
	attention getting U	توجه طلب
	attention deficit U	کاستی توجه
	striking U	قابل توجه
	strikingly U	قابل توجه
	get with it <idiom> U	توجه کردن
	see after U	توجه داشتن به
	self care U	توجه از خود
	tendencies U	توجه استعداد
	Take care of the infant. U	از نوزاد توجه کن
	yummy U	جالب توجه
	perpend U	توجه کردن
	liberal U	جالب توجه
	liberals U	جالب توجه
	interest U	توجه نظر
	Your attention please. U	توجه فرمایید !توجه فرمایید !
	attends U	توجه کردن
	mark U	توجه کردن
	marks U	توجه کردن
	at nurse U	در توجه دایه
	consideration U	توجه مراعات
	unscrupulous U	بی توجه به نیک و بد
	notable U	جالب توجه
	notables U	جالب توجه
	engaging U	جالب توجه
	interesting U	جالب توجه
	caution U	توجه کنید
	caution U	اخطار توجه
	cautioned U	توجه کنید
	cautioned U	اخطار توجه
	to be d. to U	توجه نکردن به
	introversion U	توجه بدرون
	focal point U	کانون توجه
	tent U	توجه کردن
	to drive at U	توجه داشتن به
	polarity U	توجه به قطب
	polarities U	توجه به قطب
	intentness U	سرگرمی توجه
	warnings U	توجه به خط ر ممکن
	warning U	توجه به خط ر ممکن
	noticeable U	قابل توجه
	cautioning U	توجه کنید
	cautioning U	اخطار توجه
	cautions U	توجه کنید
	inattention U	فقدان توجه
	favoured U	طرف توجه
	unwitting U	بی توجه بی هوش
	favours U	توجه مرحمت
	favouring U	توجه مرحمت
	favour U	توجه مرحمت
	favors U	توجه مرحمت
	favoring U	توجه مرحمت
	inattention U	عدم توجه
	on this <adv.> U	با توجه به این
	hereunto <adv.> U	با توجه به این
	look after U	توجه داشتن به
	wistfully U	با دقت و توجه
	notwithstanding U	بدون توجه
	as to that <adv.> U	با توجه به این
	concerning this <adv.> U	با توجه به این
	for this purpose <adv.> U	با توجه به این
	hereto <adv.> U	با توجه به این
	favored U	توجه مرحمت
	notations U	ثبت توجه
	to take keep U	توجه کردن
	to watch over U	توجه کردن
	notices U	توجه اطلاع
	cautions U	اخطار توجه
	noticed U	توجه اطلاع
	nota bene U	قابل توجه
	figure on U	توجه کردن
	notice U	توجه اطلاع
	field of attention U	میدان توجه
	favor U	توجه مرحمت
	welfare U	توجه کردن
	wistfulness U	توجه دقت
	eye catcher U	چیزجالب توجه
	noticing U	توجه اطلاع
	nota bene U	توجه شود
	hypoprosexia U	فقدان توجه
	hypoprosessis U	فقدان توجه
	tents U	توجه کردن
	notation U	ثبت توجه
	regard U	رعایت توجه
	to llok U	توجه کردن
	auspices U	حسن توجه
	regarded U	رعایت توجه
	regards U	رعایت توجه
	assiduity U	توجه و دقت مداوم
	as respects U	با توجه به اینکه اما
	under his majesty's patronage U	با سرپرستی و توجه اعلیحضرت
	uninteresting U	غیر جالب توجه
	chunks U	مقدار قابل توجه
	without respect to the result U	بدون توجه به نتیجه
	attention key U	کلید جلب توجه
	orientating U	توجه بسوی خاور
	orientates U	توجه بسوی خاور
	as respects ... U	درباره ... [با توجه به اینکه... ]
	orientate U	توجه بسوی خاور
	tents U	خیمه زدن توجه
	chunk U	مقدار قابل توجه
	interestingly U	بطور قابل توجه
	attending U	توجه یا رسیدگی کردن
	unco U	جالب توجه عجیب