English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
procreator U موجد سازنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pertubative U اشفته سازنده مضطرب سازنده
procreation U موجد
lactogenic U موجد شیر
crystalliferous U موجد بلور
spermatogenetic U موجد نطفه
swooper U موجد خسارت
avant-garde U پیشرو و موجد
avant garde U پیشرو و موجد
corrosive U موجد زنگ
tremolant U موجد لرزش
unifier U موجد وحدت
unitive U موجد اتحاد
abstractive U موجد تجرد
biogenic U موجد موجود زنده
fathering U موجد بوجود اوردن
fathered U موجد بوجود اوردن
father U موجد بوجود اوردن
pox U موجد ابله درپوست
fathers U موجد بوجود اوردن
spermatogonium U سلول موجد تخم
tort U عمل موجد ضمان قهری
torts U عمل موجد ضمان قهری
troublemakers U موجد زحمت ودردسر اشوبگر
troublemaker U موجد زحمت ودردسر اشوبگر
thunderbird U الاگزنه استرالیایی مرغ افسانهای موجد رعدوبرق
teliospore U جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
manufacturers U سازنده
constituent U سازنده
instrumentalists U سازنده
builder U سازنده
manufacturer U سازنده
builders U سازنده
producers U سازنده
producer U سازنده
constituents U سازنده
wright U سازنده
fomative U سازنده
fabricator U سازنده
fabricant U سازنده
constructor U سازنده
concoctor U سازنده
instrumentalist U سازنده
compositor U سازنده
components U سازنده
constructive U سازنده
maker U سازنده
compositors U سازنده
component U سازنده
makers U سازنده
irradiative U روشن سازنده
composers U سازنده مصنف
composer U سازنده مصنف
lutist U سازنده عود
manifestative U اشکار سازنده
manufacturer's agent U نماینده سازنده
manufacturers' agent U نماینده سازنده
melodist U سازنده ملودی
interceptive U جدا سازنده
dissipative U پراکنده سازنده
distractive U پریشان سازنده
elucidatory U روشن سازنده
enslaver U بنده سازنده
fabricator U سازنده وسایل
inveigler U گمراه سازنده
film developer U سازنده فیلم
suppressor U موقوف سازنده
incorporator U یکی سازنده
qualifiers U ملایم سازنده
presentive U مجسم سازنده
qualifier U ملایم سازنده
suppressive U موقوف سازنده
factor U سازنده فاکتور
components U جزء سازنده
vitiator U تباه سازنده
component U جزء سازنده
supersessive U لغو سازنده
subjugator U مطیع سازنده
purificative U پا سازنده تطهیری
qualificatory U محدود سازنده
refrigerative U خنک سازنده
refrigrative U خنک سازنده
renovator U باز نو سازنده
separative U جدا سازنده
sonneteer U سازنده غزل
factors U سازنده فاکتور
spoiler U فاسد سازنده
dispossessor U بی بهره سازنده
deific U خدا سازنده
lubricated U روان سازنده
lubricates U روان سازنده
lubricating U روان سازنده
builders U موسس سازنده
ingredient U عنصر سازنده
ingredients U عنصر سازنده
procreation U سازنده زایش
lubricate U روان سازنده
computer manufacturer U سازنده کامپیوتر
coordinative U متناسب سازنده
alterative U دگرگون سازنده
depletive U تهی سازنده
lubricants U روان سازنده
lubricant U روان سازنده
assuror U مطمئن سازنده
restrictive U محدود سازنده
builder U موسس سازنده
assurer U مطمئن سازنده
manufacturers U تولید کننده سازنده
ideologue U سازنده ایده ئولوژی
compositions U نسبت اجزای سازنده
boiler maker U سازنده دیگ بخار
boilermaker U سازنده دیگ بخار
manufacturer's software U نرم افزار سازنده
reflective U بازتابنده منعکس سازنده
mitigatory U سبک سازنده مخفف
procurer U فراهم سازنده جاکش
diallist U سازنده ساعت افتابی
compositions U نسبت اجزاء سازنده
producer advertising U تبلیغ توسط سازنده
paper stainer U سازنده کاغذهای دیواری
manufacturer U تولید کننده سازنده
original equipment manufacturer U سازنده تجهیزات اصلی
metrist U سازنده نظم وشعر
purificatory U پاک سازنده تطهیری
wright U کارگر سازنده نجار
formative U ترکیب کننده سازنده
elucidative U تفسیری روشن سازنده
reflectional U بازتابنده منعکس سازنده
indican U ماده سازنده نیل
composition U نسبت اجزاء سازنده
ceramist U سازنده فروف سفالین
toyer U سازنده اسباب بازی
composition U نسبت اجزای سازنده
loathful U دافع بیرغبت سازنده
ceramicist U سازنده فروف سفالین
garnetiferous U دارای لعل موجد لعل
producer U عمل اورنده سازنده باراورنده
self discharging U ازاد سازنده نفس خود
pictorial U تصویر نما مجسم سازنده
producers U عمل اورنده سازنده باراورنده
spoilsman U تباه کننده فاسد سازنده
assimilator U تحلیل برنده همانند سازنده
illusory U گمراه کننده مشتبه سازنده
data general corporation U سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
humiliatingly U پست سازنده خفیف کننده
humiliating U پست سازنده خفیف کننده
wet cooper U سازنده چلیک برای مایعات
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
carver U قلم سنگ تراشی سازنده
detonating U محترق شونده منفجر سازنده
mitigative U سبک سازنده تخفیف دهنده
pastoralist U سازنده شعرهای روستایی چوپان
perversive U گمراه کننده منحرف سازنده
illusive U گمراه کننده مشتبه سازنده
flag waver U مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
borland international U یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
control data corporation U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
motorola U سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
Dec U یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
digital equipment corporation U سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
dry cooper U سازنده چلیک برای خشکه بار
horner U سازنده شانههای شاخی کرنازن شاخ تراش
outriggers U اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
smokescreen U عمل یا حرف گمراه کننده یا مستتر سازنده
leukosis U زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
free issue materials U موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
radio sheck U یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
metencephalon U قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
doa U شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
parbasis U سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
particular lien U حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
third party lease U توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
cost plus contracts U به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
unbundled U اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
disruptive pattern U اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
leukon U عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com