English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Watch your health! U مواظب سلامتی خودت باش!
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Take care of yourself! U مواظب خودت باش !
Watch yourself up on the roof. U مواظب خودت روی پشت بام باش.
Bye and take care of yourself! [leaving phrase] U خداحافظ و مواظب خودت باش! [عبارت هنگام ترک ]
It is for yours for keeps . U پیش خودت بماند ( مال خودت )
Cheers! [British E] U به سلامتی!
Cheerio! U به سلامتی!
peace U سلامتی
CHEERS U به سلامتی
recoveries U سلامتی
recovery U سلامتی
clean bill of health <idiom> U گواهی سلامتی
health centre U مرکز سلامتی
back on one's feet <idiom> U به بهترین سلامتی رسیدن
wellbeing U سلامتی و خوشی خوشبختی
health impairing U مضر برای سلامتی
to propose a person U سلامتی کسیرا گفتن
She always ignores her health. U هیچوقت بفکر سلامتی اش نیست
Exercize is good for the health. U ورزش برای سلامتی خوب است
valetudinarianism U احساس ضعف و سستی وسواس سلامتی
Look out! U مواظب باش !
valetudinary U کسیکه نسبت به سلامتی و تندرستی خودوسواسی است
valetudinarian U کسیکه نسبت به سلامتی و تندرستی خودوسواسی است
lucidity U اشکاری دوره سلامتی وهوشیاری روشن بینی
to guard against danger مواظب خطر بودن
to watch children U مواظب بچه ها بودن
Watch the child ! U مواظب بچه باش !
Mind what you're doing! [Be careful!] U احتیاط کن [مواظب باش ] !
Be careful ! U احتیاط کن ( مواظب باش )!
keep an eye on things. U مواظب جریان باش
thyself U خودت
I've got to watch what I eat. U باید مواظب رژیمم باشم.
Be careful not to burn the meat . U مواظب باش گوشت رانسوزانی
Be carefull not to spI'll the food . U مواظب باش غذاهارانریزی زمین
Be carfull not to breathe a word . U مواظب باش نفست درنیاید
Be carful of your health . U متوجه ( مواظب ) سلامتت باش
Mind your head! U مواظب سرت باش! [که به جایی نخورد]
Don't be ridiculous! U خودت را مسخره نکن!
It's your own fault. U تقصیر خودت است.
Dont be sI'lly . U خودت را لوس نکن
Could you watch my bag [for me] until I get back? U آیا می توانی مواظب کیف من باشی تا من بر گردم؟
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects. U در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
Why did you give away your business patern ? U چرا شریک خودت را لو دادی ؟
mind your own business U درفکر کار خودت باش
You yourself said so. U تو خودت این حرف رازدی
I dare you tell her yourself . U اگر مردی خودت به او بگو؟
Roll the blanket round yourself. U پتو رابدور خودت بپیچ
Don't act like you were clueless! U خودت را به کوچه علی چپ نزن!
I've got to watch what I eat. U من باید مواظب به آنچه می خورم باشم. [که چاق نشوم]
Pick on someone your own size. U برو با هم قدهای خودت طرف بشو
It is your concern and yours alone. It is entirely up to you. U خودت می دانی وخودت ( خوددانی وخود )
I dare you to tell him yourself . U اگر راست میگه خودت به اوبگه
Dont let on that you know. U بروی خودت نیاور که موضوع رامیدانی
Get a move on! U خودت را تکان بده! [اصطلاح روزمره]
Dont let yourself get into bad habits. U به چیز های بد خودت راعادت نده
Please oblige us by your presence . U با تشریف فرمایی خودت بر مامنت بگذارید
So dont try to device yourself . U سعی نکن خودت را گول بزنی
You asked for it. You had it coming. U حقت بود ( خودت تقصیر داشتی )
It wI'll be a feather in your cap . U هر گلی بزنی بسر خودت زدی
It is yours for keeps . U این برای همیشه پیش خودت باشد
Dont sidetrack the issue. U خودت را به کوچه علی چپ نزن ( وانمود به ندانستن )
You yourself suggested it , didt you ? U مگر خودت نبودی که این پیشنهاد رادادی ؟
You are roasting yourself in front of the fire . U خودت را جلوی آتش که داری کباب می کنی
You are going to gain weight. if you let yourself go. U اگر جلوی خودت را نگیری چاق می شوی
It is for your own ears. U پیش خودت بماند ( بکسی چیزی نگه )
I'll cook your goose !I'll fix you good and proper ! U آشی برایت بپزم که خودت حظ کنی ( درمقام تهدید )
rob the cradle <idiom> U دوست شدن یا ازدواج با کسی که از خودت جوانتر است
If you try to cheat the bank, you wil be digging your own grave. U اگر سعی کنی بانک را گول بزنی، با دست خودت گورت را کنده ای.
Can you watch the dog for us this weekend? U آیا شماها می توانید آخر این هفته مواظب این سگ باشید؟
to mind U مراقب بودن [مواظب بودن] [احتیاط کردن]
If so, you've only yourself to blame. U اگر چنین است، پس فقط تقصیر خودت است.
Act your age [and not your shoe size] ! U به سن خودت رفتار بکن ! [مثل بچه ها رفتار نکن !]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com