English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 13 (0 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dispositions U مواضع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
position area U منطقه مواضع
consolidation of position U تحکیم مواضع
consolidation of position U تکمیل ارایش مواضع
break through U نفوذکردن در مواضع دشمن
air evacuation U تخلیه مواضع از راه هوا
withdrawals U تخلیه مواضع ازراه هوا
withdrawal U تخلیه مواضع ازراه هوا
crawl trench U سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
long leg U یکی از مواضع توپگیر پشت میله ها
roving gun U توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions . U توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
roll back U به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com