Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
livestock
U
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
live stock
U
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ranches
U
در مرتع پرورش احشام کردن
ranch
U
در مرتع پرورش احشام کردن
foliage plant
U
گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
beef cattle
U
گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
standard bred
U
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
sericulture
U
پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
stocked
U
مواشی پیوندگیر
stock
U
مواشی پیوندگیر
automatic data processing system
U
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
education
U
پرورش اموزش و پرورش
chattels
U
احشام
averia
U
احشام
cattles
U
احشام
rabbitry
U
محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
cattle
U
احشام واغنام
dairy breed
U
احشام لبنیاتی
dairy cattle
U
احشام لبنیاتی
wrangler
U
گرد اورنده احشام
Twenty head of cattle .
U
بیست رأس گاو ( احشام )
wrangle
U
گرد اوری وراندن احشام
wrangled
U
گرد اوری وراندن احشام
wrangles
U
گرد اوری وراندن احشام
wrangling
U
گرد اوری وراندن احشام
ranches
U
مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
ranch
U
مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
intelligence process
U
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
cultivation
U
پرورش
floriculture
U
پرورش گل
nurturing
U
پرورش
pedagogy
U
پرورش
cultures
U
پرورش
culturing
U
پرورش
nurtures
U
پرورش
nurtured
U
پرورش
fosterage
U
پرورش
nurture
U
پرورش
breeding
U
پرورش
culture
U
پرورش
upbringing
U
پرورش
nourishment
U
پرورش
training
پرورش
self culture
U
پرورش نفس
self cultivation
U
پرورش نفس
character training
U
پرورش منش
pisciculture
U
پرورش ماهی
fostering
U
پرورش دادن
fostered
U
پرورش دادن
foster
U
پرورش دادن
breeding
U
پرورش حیوانات
bring up
U
پرورش دادن
fosters
U
پرورش دادن
unbred
U
پرورش نیافته
ostreiculture
U
پرورش صدف
process
U
پرورش دادن
processes
U
پرورش دادن
data processing
U
پرورش اطلاعات
mariculture
U
پرورش دریازیان
aviculture
U
پرورش مرغ
germiculture
U
پرورش میکروب
ser
U
پرورش نوغان
silviculture
U
پرورش جنگل
swannery
U
محل پرورش قو
body-building
U
پرورش اندام
p.exercise
U
پرورش بدنی
mental discipline
U
پرورش ذهنی
body building
U
پرورش اندام
education
U
اموزش و پرورش
animal husband
U
پرورش جانوران اهلی
piscicultural
U
مربوط به پرورش ماهی
education department
U
اداره آموزش و پرورش
educational
U
مربوط به اموزش و پرورش
f.education
U
پرورش واموزش دختران
nature nurture controversy
U
مجادله سرشت- پرورش
viniculture
U
پرورش انگور شراب
manpower development
U
پرورش نیروی انسانی
calf machine
U
دستگاه پرورش عضله
apiculture
U
پرورش زنبور عسل
poulterer
U
پرورش دهنده طور
special education
U
اموزش و پرورش استثنایی
guardian by nurture
U
قیم بعلت پرورش
rosarian
U
پرورش دهنده گل سرخ
educationists
U
کارشناس اموزش و پرورش
comparative education
U
اموزش و پرورش تطبیقی
child rearing practices
U
شیوههای پرورش کودک
educationists
U
متخصص اموزش و پرورش
educationalist
U
کارشناس اموزش و پرورش
educationalists
U
کارشناس اموزش و پرورش
silviculturist
U
ویژه گر پرورش جنگل
educationist
U
کارشناس اموزش و پرورش
ser
U
پرورش کرم ابریشم
educationist
U
متخصص اموزش و پرورش
culture of bees
U
پرورش یا تربیت زنبور
falconer
U
پرورش دهنده شاهین
falconers
U
پرورش دهنده شاهین
upbringing
U
روش اموزش و پرورش بچه
haute ecole
U
پرورش اسب در سطح عالی
apiarian
U
مربوط به پرورش زنبور عسل
apiarist
U
پرورش دهندهء زنبور عسل
beekeeper
U
پرورش دهندهء زنبور عسل
hennery
U
مزرعه یا محل پرورش مرغ
sericultural
U
وابسته به پرورش کرم ابریشم
sericulturist
U
پرورش دهنده کرم ابریشم
incubators
U
محل پرورش اطفال زودرس
incubator
U
محل پرورش اطفال زودرس
thremmatology
U
علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
wooler
U
جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
apicultural
U
مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
orthogenesis
U
اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
inbreed
U
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
green thumbed
U
کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
alma mater
U
مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
linebreeding
U
پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
general grant
U
کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
automatic data processing
U
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
microsoft
U
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
develop
U
بسط دادن پرورش دادن
develops
U
بسط دادن پرورش دادن
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategy
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
recalls
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
c
U
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
narrative
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
Ackerman's function
U
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recalled
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narratives
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
teacloths
U
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
revenue tax
U
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
bins
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bin
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
no show
U
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
iil
U
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
teacloth
U
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
permanent
U
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
cat
U
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cats
U
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
potatoes and point
U
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
gather shot
U
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
double
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
intubation
U
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
auto
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
grammars
U
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
bread and point
U
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
open
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opened
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
cold test
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
scratching
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
HTTP
U
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
scratches
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
redundancies
U
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
scratched
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratch
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
feedback
U
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
grammar
U
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
cold thrust
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
autos
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
doubled
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
FDDI
U
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
personal
U
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
redundancy
U
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
wiring
U
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
straight line coding
U
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
Kaleida Labs
U
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
haze
U
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
pork barrel
U
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
precision
U
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
turnaround time
U
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
invitation
U
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
diagnostics
U
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
invitations
U
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
VidCap
U
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
executive information system
U
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
beta range
U
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
U
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
labor of love
<idiom>
U
انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
cues
U
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
compiler
U
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
writes
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
weight belt
U
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
cue
U
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
keystroke
U
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
hybrid circuit
U
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
multiple
U
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
phoneme
U
برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
write
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
conferencing
U
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
z buffer
U
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com