Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (41 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mainline
U
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlined
U
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlines
U
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlining
U
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shoot up
<idiom>
U
مواد را از راه تزریق مصرف کردن
narcotic drugs
U
مواد مخدر
drug trafficker
U
قاچاقچی مواد مخدر
drug trafficking
U
قاچاق مواد مخدر
drug addiction
U
اعتیاد به مواد مخدر
nobbles
U
نزریق مواد مخدر به اسب
nobbled
U
نزریق مواد مخدر به اسب
nobbling
U
نزریق مواد مخدر به اسب
drug pushers
U
توزیع کنندگان مواد مخدر
nobble
U
نزریق مواد مخدر به اسب
acid house
U
نوعی موسیقی رقص کهاصولا با استفاده از مواد مخدر توهمزا همراه است
to frisk
[a person]
U
دست روی بدن کسی کشیدن
[در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر]
hypodermic injection
U
تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
stuperfacient
U
مخدر دارویاعامل مخدر
artery
U
شاهرگ
arteries
U
شاهرگ
carotidal artery
U
شاهرگ
carotidal
U
شاهرگ
syringe
U
تزریق کردن
syringes
U
تزریق کردن
injected
U
تزریق کردن
injects
U
تزریق کردن
perfuse
U
تزریق کردن
injecting
U
تزریق کردن
spraying
U
تزریق کردن
spray
U
تزریق کردن
inject
U
تزریق کردن
sprays
U
تزریق کردن
sprayed
U
تزریق کردن
immit
U
تزریق کردن
aortas
U
شریان بزرگ شاهرگ
aorta
U
شریان بزرگ شاهرگ
nervure
U
رگه اصلی شاهرگ
needle
U
با سوزن تزریق کردن
needled
U
با سوزن تزریق کردن
needling
U
با سوزن تزریق کردن
iodize
U
یود تزریق کردن
needles
U
با سوزن تزریق کردن
flame spray
U
تزریق کردن شعلهای
transfuse
U
رسوخ یافتن در تزریق کردن در
throwin
U
در دنده انداختن تزریق کردن
ptomaine
U
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
instil
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instils
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instill
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilling
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instills
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilled
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
durable material
U
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate
U
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
narcotic
U
مخدر
stupefacient
U
مخدر
narcitic
U
مخدر
mineralize
U
مواد معدنی جمع کردن
drug
U
داروی مخدر
dopes
U
ماده مخدر
narcotic
U
ماده مخدر
drugs
U
داروی مخدر
drugging
U
داروی مخدر
drugged
U
داروی مخدر
narcotics
U
داروهای مخدر
dope
U
ماده مخدر
narcitic
U
داروی مخدر
neurotoxic
U
مخدر اعصاب
latensify
U
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
cure meat
U
نمک سود کردن مواد غذایی
stupefier
U
مخدر تخدیر کننده
dopes
U
اگاهی داروی مخدر
narcotin
U
جوهر مخدر افیون
narcotism
U
اثر داروی مخدر
opiate
U
مخدر تکسین دهنده
dope
U
اگاهی داروی مخدر
opiates
U
مخدر تکسین دهنده
keying material
U
مواد موردلزوم برای رمز کردن کلمات
stupefactive
U
مخدر دارویاعامل مخدرگیج سازی
to drug somebody
U
به کسی داروی مخدر دادن
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
lion heart
U
مواد فلزی که درنتیجه قال کردن معدن بدست می ایدوتااندازهای ناپاک است
degreasing
U
پاک کردن مواد روغنی به وسیله ضد چربی کم کردن چربی
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
target materials
U
مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
bacteriolysis
U
مواد شیمایی جهت جلوگیری از رشد باکتری خصوصا برای انبار کردن فرش بیش از سه ما ه
grader
U
ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
low level injection
U
تزریق کم
mud grouting
U
تزریق گل
jab
[British]
[colloquial]
U
تزریق
jab
[colloquial]
U
تزریق
transfusions
U
تزریق
sprays
U
تزریق
shot
U
تزریق
shots
U
تزریق
injection
U
تزریق
intinction
U
تزریق
transfusion
U
تزریق
infusions
U
تزریق
injective function
U
تزریق
injections
U
تزریق ها
mud injection
U
تزریق گل
spray
U
تزریق
sprayed
U
تزریق
spraying
U
تزریق
infusion
U
تزریق
grout hole
U
چاه تزریق
grouting galleries
U
مجاری تزریق
grout curtain
U
پرده تزریق
drilled grout hole
U
چاه تزریق
drilled grout hole
U
سوراخ تزریق
cement grouting
U
تزریق سیمان
injection of money
U
تزریق پول
blanket grouting
U
تزریق سطحی
vaccinophobia
U
تزریق هراسی
grouting gallery
U
دالان تزریق
guns
U
دستگاه تزریق
gun
U
دستگاه تزریق
blast injection engine
U
موتور تزریق دم
chemical consolidation
U
تزریق شیمیایی
grout hole
U
سوراخ تزریق
chemical grouting
U
تزریق شیمیایی
spary gun
U
تلمبه تزریق
injection efficiency
U
بازده تزریق
perfusion
U
تزریق وریدی
clay grouting
U
تزریق خاک رس
fule injection
U
تزریق سوخت
injector
U
تزریق کننده
injection grid
U
شبکه تزریق
pilot injection
U
تزریق مقدماتی
injection level
U
سطح تزریق
gas injection
U
تزریق بنزین
injection point
U
نقطه تزریق
injector valve
U
سوپاپ تزریق
injection capacity
U
فرفیت تزریق
spartter
U
تزریق کننده
inspirator
U
تزریق کننده
metal spraying
تزریق فلزی
chemical injection
U
تزریق شیمیایی
intake well
U
چاه تزریق
spary gun
U
پیستوله تزریق
injector
U
الت تزریق
spartter loss
U
تلف تزریق
hypo
U
تزریق زیر جلدی
transfusion
U
رسوخ تزریق خون
petrol injection motor
U
موتور تزریق بنزینی
injection timing
U
تنظیم مقدار تزریق
petrol injection pump
U
پمپ تزریق بنزین
grouting
U
تزریق دوغاب سیمان
gas injection method
U
روش تزریق گاز
injector pump
U
پمپ تزریق سوخت
hypodermic
U
تزریق زیر جلدی
grease injector
U
تزریق کننده گریس
metal spray gun
U
تلمبه تزریق فلز
fuel injection system
U
سیستم تزریق سوخت
injection
U
داروی تزریق کردنی
concrete gun
U
دستگاه تزریق بتن
hypodermics
U
تزریق زیر جلدی
jetting tube
U
لوله تزریق در حفاری
airless solid injection
U
تزریق بدون کمپرسور
grouted alluvium
U
ابرفت تزریق شده
transfusions
U
رسوخ تزریق خون
tamping
U
بستن مواد مشتعل کننده به دور خرج کیپ کردن خرج
sadden
U
[مواد افزودنی به پاتیل رنگ جهت تیره کردن رنگ مورد نظر]
transfusable
U
قابل تزریق در جسم دیگری
transfusible
U
قابل تزریق در جسم دیگری
hypo
U
سوزن تزریق زیر جلدی
blast furnace gun
U
وسیله تزریق کوره بلند
grout stop
U
اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
insulate
U
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates
U
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulating
U
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
low level injection efficiency
U
ضریب بهره تزریق در سطح پایین
hypodermic
U
سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
wet take off
U
برخاستن از زمین با استفاده از مکانیزم تزریق اب
hypodermics
U
سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
hyodermic needle
U
سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
injector
U
وسیله تزریق افشانک سوخت پاش
emulsion injection
U
تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
injection engine
U
ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
contra injection
U
تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
wet rating
U
توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
grout curtain
U
لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
slow pill
U
ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
alumetize
U
الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
scopolamine
U
ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
fuze
U
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
provisions
U
مواد
material
U
مواد
materials
U
مواد
supplies
U
مواد
air metering force
U
نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
glacial drift
U
مواد یخرفته
intromission
U
مواد الحاقی
testing of materials
U
ازمایش مواد
producer's goods
U
مواد تولیدی
printed
U
مواد چاپی
suspended load
U
مواد غوطه ور
accessory substances
U
مواد فرعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com