English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
number forward U مهاجمان تک رو پشت خط تجمع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
backfield line U خطی که یک یارد پشت خط تجمع مهاجمان قرار دارد
Other Matches
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
overload U اجتماع مهاجمان
overloaded U اجتماع مهاجمان
overloads U اجتماع مهاجمان
balanced line U تعادل تعداد مهاجمان در وسط
tunnels U فاصله بین مهاجمان دو تیم درتجمع
maul U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
mauled U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
mauling U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
mauls U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
tunnel U فاصله بین مهاجمان دو تیم درتجمع
tunneling U فاصله بین مهاجمان دو تیم درتجمع
tunneled U فاصله بین مهاجمان دو تیم درتجمع
tunnelled U فاصله بین مهاجمان دو تیم درتجمع
congestion U تجمع
accumulations U تجمع
accumulation U تجمع
aggregation U تجمع
forming up U تجمع
public meeting U تجمع
association U تجمع
associations U تجمع
assembly U تجمع
assembling area U منطقه تجمع
capital agglomeration U تجمع سرمایه
traffics U تجمع مدافعان
trafficking U تجمع مدافعان
swarmer U تجمع کننده
assembly area U منطقه تجمع
rendezvous area U منطقه تجمع
line official U داور خط تجمع
furunculosis U تجمع چندکورک
hive U مرکز تجمع
collecting point U منطقه تجمع
accumulation point U نقطه تجمع
traffic U تجمع مدافعان
trafficked U تجمع مدافعان
turout U تجمع پرسنل
pigmentation U تجمع رنگدانه ها در بافتها
concentration camps U منطقه تجمع اسرا
concentration camp U منطقه تجمع اسرا
loose forward U مهاجم تک رو پشت خط تجمع
rendezvous area U منطقه تجمع موقت
pipe the side U تجمع گارد احترام
unlawful assembly U تجمع غیر قانونی
coagulation U تجمع مواد در یک ناحیه
line backer U مدافع پشتیبان خط تجمع
rallying points U محل تجمع مجدد
dust laden U تجمع گرد وغبار
rallying point U محل تجمع مجدد
line backing U دفاع پشت خط تجمع
association U تداعی معانی تجمع
associations U تداعی معانی تجمع
boat rendezvous area U منطقه تجمع قایقها
hiked U گرفتن توپ درشروع تجمع
hike U گرفتن توپ درشروع تجمع
hikes U گرفتن توپ درشروع تجمع
hiking U گرفتن توپ درشروع تجمع
pipe the side U فرمان تجمع گارد احترام
coil up U تجمع ستون در راحت باش
sick call U تجمع برای رفتن به بهداری
hydrothorax U تجمع مایع در حفره جنب
casual water U تجمع موقتی اب روی زمین
broken field U محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
bomb cemetery U محل تجمع بمبهای فاسد
sacking U حمله به مهاجم پشت خط تجمع
dummy U گول زدن حریف در تجمع
dummies U گول زدن حریف در تجمع
recall U دستور تجمع قوا دادن
recalled U دستور تجمع قوا دادن
recalls U دستور تجمع قوا دادن
riot U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
to recall the troops from Mali U دستور تجمع قوا را از کشورمالی دادن
prisoner of war cage U محل تجمع اولیه اسرای جنگی
hookup U تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی
huddle U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddling U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
convoy assembly port U بندر محل تجمع ستون موتوری
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
huddles U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
flare U پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
snap U روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
huddled U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
flares U پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
snapping U روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
riots U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
rioting U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
snaps U روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
rioted U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
snapped U روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
nail U حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
forming up U تجمع و سازمان دادن یکان جمع شدن
gabfest U تجمع غیر رسمی جهت گفتگوهای عمومی
nailed U حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
spermathecal U کیسه محل تجمع منی درحشرات ماده
spermatheca U کیسه محل تجمع منی درحشرات ماده
nails U حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
assembly order U دستورتعمیر دستور جمع شدن درنقطه تجمع
encroaching U قرار دادن غیرمجاز بدن جلوتراز خط تجمع
cosmopolis U شهر بین المللی مرکز تجمع نژادهای مختلف
ashless dispersant oil U نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
standoff half U بازیگر میانی پشت خط تجمع برای دریافت توپ
wing forward U هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
accretion هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
blind side U سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
ball back U ضربه تصادفی با پا به توپ که از مرز بیرون برود ومنتج به تجمع شود
sacked U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sack U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacks U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
glaciology U علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
square in U پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
coalition U در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalitions U در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
scrambles U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
vlsi U مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
marshalling U تجمع جمع شدن دور هم مجتمع شدن یکانها در عملیات اب خاکی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
rallying points U محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
rallying point U محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
medical assemblage U مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
quick count U کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
rallied U تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
collective fire U تجمع اتش جنگ افزارها اتش جمع
rally U تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallies U تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
concentration area U منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
capitalization U تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com