Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
I am thinking of your own good.
U
من خو بی شما رامی خواهم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sagittarii
U
رامی
docility
U
رامی
obedience
U
رامی
ramie
U
رامی
sagittarius
U
رامی
mansuetude
U
حلم رامی
rummy
U
بازی ورق رامی
canasta
U
نوعی بازی رامی
Even a fool knows this .
U
یک احمق هم این رامی داند
This is precisely ( exactly) what I wanted to know .
U
همین رامی خواستم بدانم
his sight could p darkness
U
بینایی وی تاریکی رامی شکافت
We speake the same language. we are on the same wavelength. we understand each other.
U
زبان همدیگر رامی فهمیم
Water lays the dust.
U
آب گرد وخاک رامی خواباند
My shoes pinch.
U
کفشها پایم رامی زند
What foreign language do you know?
U
کدام زبان خارجی رامی دانید ؟
Do you know the definition (meaning) of this word?
U
تعریف این لغت رامی دانید ؟
His action is in the nature of sour grapes.
U
اززور پسی اینکار رامی کند
slater
U
کسی که پوست خام رامی تراشد
The sun rays dazzle (hit) the eyes.
U
نور آفتاب چشم رامی زند
gin rummy
U
نوعی بازی رامی مخصوص دو نفر
Do you move in high circles ?
U
آیا مقامات عالی رامی شناسید ؟
cribbage
U
یکجور بازی ورق شبیه رامی
Can you reckon the cost of the trip?
U
هزینه سفر رامی توانی حساب کنی ؟
autobiographer
U
کسی که تاریخچه زندگی خود رامی نویسد
wrists
U
قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
wrist
U
قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
trainbearer
U
کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
Several people could be accommodated in this room.
U
چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
peak voltmeter
U
ولتمتری که مقدار برداری رامی سنجد ولتمتر پیک
pellagra
U
یکجور ناخوشی که پوست رامی ترکاندو بساک ه انسانرابدیوانگی می کشاند
epicanthus
U
لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
parbuckle
U
طناب دولاکه بان چلیک یاچیزدیگر رامی غلتانند باطناب غلتاندن
condensation cloud
U
ابر یا بخار غلیظی از قطرات که اطراف گوی اتشین اتمی رامی گیرد
to beg your pardon
U
معذرت می خواهم
to beg your pardon
U
پوزش می خواهم
i shall go
U
خواهم رفت
i shall be
U
خواهم بود
i will go
U
خواهم رفت
excuse me
U
پوزش می خواهم
he said i will come
U
اوگفت خواهم امد
he said he shoued go
U
اوگفت خواهم رفت
Please excuse me .
U
عذرمی خواهم ( ببخشید )
will
U
فعل کمکی "خواهم "
he said
U
گفت خواهم امد
I want to take a couple of days off .
U
یک ردوروز مرخصی می خواهم
wills
U
فعل کمکی "خواهم "
I'd like to reserve ...
می خواهم یک ... رزرو کنم؟
willed
U
فعل کمکی "خواهم "
i will see sbout it
U
من به ان رسیدگی خواهم کرد
I'd like to see Mr. ...
U
من می خواهم آقای ... را ببینم.
he said
U
گفت که خواهم امد
No harm meant!
U
نمی خواهم توهین کنم!
No offence!
U
نمی خواهم توهین کنم!
I'd like a train timetable.
من برنامه حرکت قطارها را می خواهم.
I'd like to cancel my flight.
می خواهم پروازم را لغو کنم.
I'd like to confirm my flight.
می خواهم پروازم را اوکی کنم.
I'd like to see Mr. ...
U
من می خواهم آقای ... را ملاقات کنم.
I'll look into the matter.
U
من موضوع را دنبال خواهم کرد.
I'd like to confirm my flight.
می خواهم پروازم را تائید کنم.
i wish you happiness
U
خوشی یا سعادت شما را می خواهم
I wI'll sign for him .
U
من بجای اوامضاء خواهم کرد
i will return his kindness
U
مهربانی او را تلافی خواهم کرد
I want my steak well done.
U
می خواهم استیکم خوب پخته با شد
i beg your pardon
U
پوزش میخواهم معذرت می خواهم
He owes me some money.
U
از او پول می خواهم (طلب دارم )
I ll pay him back in his own coin .
U
حقش را کف دستش خواهم گذارد
I dont know and I dont want to know .
U
نه می دانم ونه می خواهم بدانم
I'll be at home today .
U
امروز منزل خواهم بود
I'd like to cancel my flight.
می خواهم پروازم را کنسل کنم.
I would like to have something to drink .
U
می خواهم گلویی تازه کنم
head and arm
U
هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
work in progress
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Don't let me keep you.
U
نمی خواهم که خیلی معطلتان کنم.
i will send him my book
U
کتاب خود را برای او خواهم فرستاد
i wish you a happy new year
U
سال نوسعیدی را برای شما می خواهم
I will be instigating
[initiating]
legal proceedings.
U
من دعوی حقوقی را آغاز خواهم کرد.
I would like to
[ undress]
take off my clothes.
U
من می خواهم
[لخت بشوم]
لباسهایم را در بیاورم.
with you
U
بی پرده با شما سخن خواهم گفت
I'll do that.
U
من این کار را انجام خواهم داد.
i will speak to him about it
U
در این خصوص با او صحبت خواهم کرد
I'd like to have a place of my own
[to call my own]
.
U
من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
I'd like to leave my luggage, please.
من می خواهم اسباب و اثاثیه ام را تحویل بدهم.
I wI'll achieve my purpose (goals) quietly.
U
بی سروصدا منظورم راعملی خواهم کرد
I'll think it over.
U
در این خصوص فکر خواهم کرد.
I'd like to book a flight to london.
یک پرواز به لندن می خواهم رزرو کنم.
I would like tovisit ( see, meet ) you more often .
U
می خواهم باز هم بیشتر پیش شما بیایم
I want to get off at St. Paul's.
من می خواهم ایستگاه سانت پالس پیاده شوم.
I wI'll sign for (on behalf of)my brother.
U
از طرف (سوی )برادرم امضاء خواهم کرد
This is just what I want . This is the very thing I want .
U
این دقیقا" همان چیزی است که می خواهم
I'll speak at length on this subject.
U
دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
I wI'll do that all by myself.
U
من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
I wI'll do it on my own responsibility .
U
به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
I want to look at old coins.
U
من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
Talking of Europe ,please allow me …
U
حالا که صحبت از اروپ؟ است اجازه می خواهم ...
I don't want to say anything about that.
U
من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
toolkit software
U
بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
It makes me sick just thinking about it!
U
وقتی که بهش فکر می کنم می خواهم بالا بیاورم!
You have to listen to me.
U
شما باید به من گوش بکنید
[ببینید چی می خواهم بگویم]
.
tomorow morning . I wI'll leavew for london.
U
فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
I'll get you all fixed up.
U
همه چیز را برایتان درست وروبراه خواهم کرد
I want to depart tomorrow morning
[noon, afternoon]
at ... o'clock.
U
من می خواهم فردا صبح
[ظهر شب]
ساعت ... حرکت کنم.
I wI'll go flat out to do it.
U
بهر جان کندنی باشد اینکا رراانجام خواهم داد
I'll call him tomorrow - no, on second thoughts, I'll try now.
U
من فردا با او
[مرد]
تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
One day I want to have a horse of my very own.
U
روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
I wI'll gradually get used to it .
U
یواش یواش عادت خواهم کرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com