Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
I've shoveled snow all the morning.
U
من تمام صبح برف پارو کردم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
I've run out of petrol.
بنزین تمام کردم.
I expended all my capital on equipment.
U
تمام سرمایه ام راصرف خرید لوازم کردم
What have I done to offend you?
U
من چه کارت کردم؟
[من چطور تو را دلخور کردم؟]
I was keeping my fingers crossed .
U
خدا خدا می کردم ( دعامی کردم )
beta software
U
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminate
U
تمام شدن تمام کردن
terminates
U
تمام شدن تمام کردن
terminated
U
تمام شدن تمام کردن
paddle
U
پارو
paddled
U
پارو
paidle
U
پارو
paddles
U
پارو
paddling
U
پارو
rowlocks
U
جا پارو
oarsmen
U
پارو زن
oars
U
پارو
oarsman
U
پارو زن
oar
U
پارو
rowlock
U
جا پارو
snow shovel
U
پارو
to trample on
U
پارو
shovelling
U
پارو
shovelled
U
پارو
catch
U
پارو به اب
shoveling
U
پارو
oarage
U
پارو
shovels
U
پارو
shoveled
U
پارو
shovel
U
پارو
paddler
U
پارو زن
i hid my self
U
را پنهان کردم
I am freezing ( to death) .
U
از سرمایخ کردم
It slipped my mind.
U
آن را فراموش کردم.
iwas late
U
دیر کردم
I made a mistake . I was wrong.
U
من اشتباه کردم
i knocked at the door
U
دق الباب کردم
eureka
U
>من کشف کردم <
the trusty is that i forgot it
U
فراموش کردم
I am late.
U
من دیر کردم.
i asked him a question
U
پرسشی از او کردم
loom
U
دسته پارو
oars down
U
پارو پایین
double banked boat
U
قایق دو پارو زن
to ply the oar
U
پارو زدن
rowlock
U
ضامن پارو
oars forward
U
پارو به جلو
toss your oars
U
پارو بالا
rowlocks
U
ضامن پارو
ship your oars
U
پارو بیرون
scull
U
پارو زدن
sculls
U
پارو زدن
becket
U
حلقه پارو
rows
U
پارو زدن
rowed
U
پارو زدن
looms
U
دسته پارو
boat your oars
U
پارو به قایق
loomed
U
دسته پارو
oar
U
پارو زدن
oars
U
پارو زدن
single banked boat
U
قایق تک پارو زن
looming
U
دسته پارو
row
U
پارو زدن
sculled
U
پارو زدن
i profited by his advice
از نظر او استفاده کردم
i managed to do it
U
ان کار را درست کردم
i made him go
U
او راوادار به رفتن کردم
I incurred a heavy loss.
U
ضرر زیادی کردم
I invited her to lunch . I stood her a lunch .
U
ناهار مهمانش کردم
i am through with my work
U
ازکارفراغت پیدا کردم
I have a reservation.
من قبلا رزرو کردم.
i made him go
U
او را وادار کردم برود
i a the beauties of nature
U
من از زیبائیهای طبیعت حظ کردم
i was too indulgent to him
U
زیاد به او گذشت کردم
i did that of my own free will
U
این کار را کردم
i forgot all about it
U
به کلی فراموش کردم
Much as I tried , I couldnt do it . I simply couldnt do it .
U
هر چه سعی کردم نشد
i had a quiet read
U
فرصت پیدا کردم
What have I done to offend you?
U
من چطور تو را ناراحت کردم؟
to tug at the oar
U
بزحمت پارو زدن
he rows 0 to the minute
U
او دقیقهای سی پارو میزند
to pull a good oar
U
خوب پارو زدن
pull a good oar
U
خوب پارو زدن
be in the money
<idiom>
U
پول پارو کردن
oarlock
U
جایگاه فلزی پارو
catch
U
بل گرفتن دخول پارو در اب
backwaters
U
برعکس پارو زدن
give way
U
فرمان با هم پارو بزنید
backwater
U
برعکس پارو زدن
to row back
U
به عقب پارو زدن
loomed
U
قسمت میانی پارو
oarsman
U
پارو زن مسابقات قایقرانی
die
U
پارو زدن شدید
double banked boat
U
قایق جفت پارو زن
looms
U
قسمت میانی پارو
oarsmen
U
پارو زن مسابقات قایقرانی
looming
U
قسمت میانی پارو
to pull a lone oar
U
تنها پارو زدن
loom
U
قسمت میانی پارو
I sent him packing.
U
دست به سرش کردم.
[اصطلاح]
i saw him off the premises
U
کردم تا ازعمارت بیرون رفت
i did my best
U
منتهای کوشش خود را کردم
i stated the facts
U
چگونگی را بدانسان که بودبیان کردم
Since I left school.
U
ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
I stayed up reading until midnight.
U
تا نصف شب بیدارماندم ومطالعه کردم
I have entangled myself with the banks .
U
خودم را گرفتار بانک ها کردم
I was a fool ( naïve enough) to believe her .
U
من را بگه که حرفهایش را باور کردم
I thought so.
U
منم همینطور فکر کردم.
If I find the time .
U
اگر وقت کنم ( کردم )
Whichever way I did it ,It came out(turned out)wrong.
U
هر طور کردم غلط درآمد
i repaid his kindress in kind
U
مهربانی او را عینا` تلافی کردم
i provided for his safety
U
وسائل سلامت او را فراهم کردم
the trusty is that i forgot it
U
حقیقا امراینست که فراموش کردم
i did all in my power
U
انچه در توانم بود کردم
the two books are a like
با هردو یک جور معامله کردم
I had a long talk with him.
U
با ایشان مفصلا" صحبت کردم
finish
U
بیرون اوردن پارو در هر بار از اب
catch a crab
U
تصادفا پارو را داخل اب کردن
finishes
U
بیرون اوردن پارو در هر بار از اب
have money to burn
<idiom>
U
پول از پارو بالا رفتن
scull
U
حرکت قایق در اب به وسیله پارو
thole
U
چوب یا میله اهرم پارو
sculls
U
حرکت قایق در اب به وسیله پارو
sculled
U
حرکت قایق در اب به وسیله پارو
back wash
U
حرکت اب در نتیجه پارو زدن
I weighed myself today .
U
امروز خودم را کشیدم ( وزن کردم )
I had a hell of a time to fix the engine.
U
پدرم درآمد موتور رادرست کردم
I reckoned him as my friend.
U
اورا دوست خود حساب می کردم
I have settled all my accounts.
همه حساب هایم را صاف کردم
Upon reflection , I realized that …
U
دوباره که فکر کردم متوجه شدم که ...
i did it for show
U
برای نمایش یا فاهر ان کاررا کردم
I stayed in concealment until the danger passed.
U
خودم را پنهان کردم با خطر گذشت
i waved him nearer
U
با دست اشاره کردم که نزدیکتر بیا
i made him my proxy
U
او رااز جانب خود وکیل کردم
i am & out
U
پنج لیره اشتباه حساب کردم
I found a hair in the soup .
U
توی سوپ یک موبود (پیدا کردم )
i did it only for your sake
U
تنها به خاطرشما این کار را کردم
i gave up the idea
U
ازان خیال صرف نظر کردم
paddles
U
پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
paddled
U
پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
paddle
U
پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
butting
U
حلقه چرمی دور دستگیره پارو
paddling
U
پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
I areraged six hours a day.
روی هم رفته روزی شش ساعت کار کردم.
i owe for all my books
U
پول همه کتابهای خود راقرض کردم
I ran away lest I should be seen .
U
فرار کردم رفتم که مبادا دیده بشوم
I shared out the money among four persons.
U
پول را بین چهار نفر قسمت کردم
I stand corrected.
U
من اشتباه کردم.
[همه چیز را که گفتم پس می گیرم.]
I stamped on the spider .
U
عنکبوت رابا پایم کوبیدم ( وله کردم )
Did I say anything different?
U
مگر من چیز دیگری گفتم
[ادعا کردم]
؟
I played every trick in the book .
U
هر کلکی را که فکر کنی سوار کردم ( زدم )
I have been deceived in you .
U
درمورد تو گول خورده بودم ( آن نبودی که فکر می کردم )
I have thought long and hard about it.
U
خیلی عمیق و دراز مدت درباره اش فکر کردم.
The news shocked me.
U
این خبر مرا تکان داد (هول کردم )
I was a thoussand tomans out of pocket in that transaction.
U
د رآن معامله هزارتومان هم از جیب دادم ( ضرر کردم )
I accidentally locked myself out of the house.
U
من به طور تصادفی خانه ام را روی خودم قفل کردم.
feather
U
تیغه پارو راافقی در اب بردن و پاروزدن با مقاومت کم اب و هوا
i thanked him for his trouble
U
برای زحمتی که کشیده بود ازاو سپاس گزاری کردم
i lost my a
U
دار و ندار خود را گم کردم همه چیز از دستم رفت
pushaway
U
غلطاندن گوی بولینگ از جلوبدن حرکت پارو با دورشدن تیغه از قایق
shelling
U
قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shell
U
قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shells
U
قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
Short of replacing the engine, I have tried everything to fix the car.
U
به غیر از تعویض موتور برای تعمیر ماشین من همه کاری را تلاش کردم .
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
I worked ten hours a day this week and my boss bit my head off for not doing my share of the work!
U
من این هفته روزی ده ساعت کار کردم، اما رئیسم بخاطر کم کاری توبیخم کرد!
strikes
U
فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
strike
U
فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
lap
U
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped
U
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed
U
چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
panoramas
U
تمام نما اینه تمام نما
panorama
U
تمام نما اینه تمام نما
full track
U
تمام شنی خودرو تمام شنی
i thought of you
U
جای شما را خالی کردم همواره فکر شما را میکردم
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
scratches
U
سریع پارو زدن موج سواربرای رسیدن به موج خطاکردن
scratch
U
سریع پارو زدن موج سواربرای رسیدن به موج خطاکردن
scratching
U
سریع پارو زدن موج سواربرای رسیدن به موج خطاکردن
scratched
U
سریع پارو زدن موج سواربرای رسیدن به موج خطاکردن
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
i attmpted to sing
U
کوشش کردم که بخوانم خواستم بخوانم
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
all night
U
در تمام شب
off
U
تمام
completing
U
تمام
full-face
U
تمام رخ
completes
U
تمام
completed
U
تمام
full face
U
تمام رخ
It's over.
U
تمام شد.
complete
U
تمام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com