English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
beatten zone U منطقه مورد اصابت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
area of operational interest U منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
effective pattern U منطقه اصابت موثر
impact area U منطقه اصابت گلوله ها
grand slams U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slam U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
contested area U منطقه مورد نزاع
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area U منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
sanctuaries U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
airspace reservation U منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
service area U منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
run up area U منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
area of military significant fallout U منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
polynia U منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
concentration area U منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom> U منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented U بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
remotest U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
crossing area U منطقه گذار منطقه پایاب
sectors U منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area U منطقه خطر منطقه تلفات
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
cleanest U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
axial route U مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
demolition target U منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
line crosser U فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
accessing U اصابت
accesses U اصابت
hits U اصابت
hitting U اصابت
hit U اصابت
access U اصابت
impingement U اصابت
accessed U اصابت
impacts U اصابت گلوله
hitting U اصابت گلوله
hits U اصابت موفقیت
hits U اصابت گلوله
hit U اصابت موفقیت
hit U اصابت گلوله
impact U اصابت گلوله
hit ratio U نسبت اصابت
thunderstroke U اصابت صاعقه
onset U هجوم اصابت
impact pressure U فشار اصابت
line of impact U خط اصابت گلوله
impact point U نقطه اصابت
shots U اصابت کرده
hitting U اصابت موفقیت
point of impact U نقطه اصابت
shot U اصابت کرده
surface of impact U سطح اصابت
direct hits U اصابت مستقیم
impact area U محل اصابت
direct hit U اصابت مستقیم
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
demolition guard U نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
attacked U اصابت یا نزول ناخوشی
angle of incidence U زاویه اصابت گلوله
point of impact U محل اصابت گلوله
burst U محل اصابت گلوله
bursts U محل اصابت گلوله
attacks U اصابت یا نزول ناخوشی
biting angle U کوچکترین زاویه اصابت
impacts U اصابت اثر شدید
impact U اصابت اثر شدید
strike U اصابت اعتصاب کردن
strikes U اصابت اعتصاب کردن
impact registration U ثبت مرکز اصابت
center of impact registration U ثبت مرکز اصابت
attack U اصابت یا نزول ناخوشی
impact point U محل اصابت گلوله
impact pressure U نیروی اصابت فشار ترکش
patterns U نقشه طرح اصابت گلوله ها
hitting U اصابت کردن به هدف زدن
hits U اصابت کردن به هدف زدن
impacts U با شدت اصابت کردن ضربت
impact U با شدت اصابت کردن ضربت
hit U اصابت کردن به هدف زدن
the lot fell upon me U قرعه بنام من اصابت کرد
single shot hit probability U احتمال اصابت یک گلوله به هدف
vertical probable error U خطای اصابت قائم گلوله
pattern U نقشه طرح اصابت گلوله ها
surface of impact U سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
impact registration U ثبت تیر بروش مرکز اصابت
absolute deviation U انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
direct hits U گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
direct hit U گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
islands U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
bull's eye U قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bull's-eyes U قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bomb impact plot U بردن محل اصابت بمب روی نقشه
intersectional service U قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
course line shot U تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
set forward U جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
fluke U یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
flukes U یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area assessment U ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air surface zone U منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
contact burst preclusion U ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
skittle U که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
bilateral spotting U دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
dud probability U درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
hit U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
electroluminescent U صفحه نمایش مسط ح و سبک که از دو قطعه شیشه پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط لایه نازک گاز که در صورت سیگنال الکتریکی به آن اصابت کند روشن میشود
sector U منطقه
locales U منطقه
regional <adj.> U منطقه ای
sectors U منطقه
region U منطقه
area U منطقه
areas U منطقه
territories U منطقه
belt U منطقه
territory U منطقه
districts U منطقه
district U منطقه
block U منطقه
blocked U منطقه
zone U منطقه
separation zone U منطقه حد
blocks U منطقه
regions U منطقه
belts U منطقه
belted U منطقه
locale U منطقه
zones U منطقه
local <adj.> U منطقه ای
shingles U منطقه
seepage area U منطقه نفوذ
lodgment area U منطقه استقرار
tropical U منطقه استوایی
regionalism U منطقه سازی
lethal area U منطقه تلفات
contiguous zone U منطقه مجاور
contact area U منطقه اخذتماس
contact area U منطقه تماس
cone of silence U منطقه کور
communication zone U منطقه مواصلات
life zone U منطقه حیاتی
living area U منطقه زندگی
low pressure U منطقه کم فشار
middle latitude U منطقه معتدله
infiltrate U نفوذ به منطقه
dead spot U منطقه ساکت
sector of fire U منطقه اتش
zine of saturation U منطقه اشباع
saturated zone U منطقه اشباع
dead area U منطقه بیروح
safe area U منطقه بی خطر
safe area U منطقه امن
danger zone U منطقه خطر
sector of search U منطقه کاوش
demilitarized zone U منطقه غیرنظامی
defended area U منطقه زیرپدافند
defiladed area U منطقه پوشیده
service area U منطقه سرویس
demilitarized zone U منطقه بی طرف
sensitive zone U منطقه حساس
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com