Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
regionalism
U
منطقه سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lap
U
منطقه پاک سازی مین
lapped
U
منطقه پاک سازی مین
sweep
U
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
Other Matches
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area
U
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuary
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
run up area
U
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
area of military significant fallout
U
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
airspace reservation
U
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
haven submarine
U
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
polynia
U
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
leave area
U
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
area oriented
U
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area
U
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row
<idiom>
U
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
crossing area
U
منطقه گذار منطقه پایاب
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
remotest
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sectors
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
remote
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
kill area
U
منطقه خطر منطقه تلفات
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging
U
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
axial route
U
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
line crosser
U
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
demolition target
U
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
demilitarization
U
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
demolition guard
U
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
island bases
U
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
island
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
intersectional service
U
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
area assessment
U
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
air surface zone
U
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
local
<adj.>
U
منطقه ای
zone
U
منطقه
shingles
U
منطقه
belted
U
منطقه
belts
U
منطقه
belt
U
منطقه
territories
U
منطقه
locale
U
منطقه
locales
U
منطقه
sector
U
منطقه
sectors
U
منطقه
district
U
منطقه
districts
U
منطقه
block
U
منطقه
blocked
U
منطقه
zones
U
منطقه
area
U
منطقه
areas
U
منطقه
blocks
U
منطقه
separation zone
U
منطقه حد
territory
U
منطقه
regional
<adj.>
U
منطقه ای
region
U
منطقه
regions
U
منطقه
zones
U
منطقه عمل
the frigid zone
U
منطقه منجمده
torrid zone
U
منطقه حاره
assembly area
U
منطقه تجمع
trains area
U
منطقه بنه
zones
U
منطقه ناحیه
life zone
U
منطقه حیاتی
critical region
U
منطقه بحرانی
lethal area
U
منطقه تلفات
zones
U
منطقه دفاعی
target area
U
منطقه هدف
the frigid zone
U
منطقه افسرده
tensile zone
U
منطقه کششی
attack zone
U
منطقه حمله
frontcourt
U
منطقه حمله
attacting zone
U
منطقه دروازه
goal area
U
منطقه دروازه
crossing area
U
منطقه عبور
zodiac
U
منطقه البروج
lethal area
U
منطقه کشندگی
lay-bys
U
منطقه توقف
zone
U
منطقه دفاعی
position area
U
منطقه مواضع
defensive
U
منطقه دفاع
living area
U
منطقه زندگی
lodgment area
U
منطقه استقرار
vital area
U
منطقه حیاتی
hachuring
U
منطقه هاشورزده
frigid zone
U
منطقه منجمده
high pressure area
U
منطقه پر فشار
weaving section
U
منطقه تقاطع
weaving section
U
منطقه همبری
box
U
منطقه پنالتی
boxes
U
منطقه پنالتی
blind zone
U
منطقه کور
zone
U
منطقه عمل
zone
U
منطقه ناحیه
lay-by
U
منطقه توقف
lay by
U
منطقه توقف
free zone
U
منطقه ازاد
pits
U
منطقه فرود
beatten zone
U
منطقه مضروبه
prohibited zone
U
منطقه ممنوعه
defense sector
U
منطقه پدافندی
pit
U
منطقه فرود
buffer zones
U
منطقه تامین
assembling area
U
منطقه تجمع
forward area
U
منطقه جلو
feasible region
U
منطقه امکانپذیر
safe area
U
منطقه امن
aeration zone
U
منطقه هواگیر
dead area
U
منطقه بیروح
area command
U
فرماندهی منطقه
area fire
U
تیر منطقه
sphere of influence
U
منطقه نفوذ
observing sector
U
منطقه دیدبانی
kill area
U
منطقه کشندگی
kill zone
U
منطقه کشتاردشمن
landing area
U
منطقه فرود
area interdiction
U
ممانعت در منطقه
area of fire
U
منطقه اتش
service area
U
منطقه سرویس
sector of fire
U
منطقه اتش
firing area
U
منطقه تیراندازی
sector of search
U
منطقه کاوش
seepage area
U
منطقه نفوذ
seepage area
U
منطقه تراوش
defended area
U
منطقه زیرپدافند
zine of saturation
U
منطقه اشباع
sensitive zone
U
منطقه حساس
defense zone
U
منطقه پدافند
alternate aerodrome
U
منطقه فرودیدکی
saturated zone
U
منطقه اشباع
joint zone
U
منطقه مشترک
safe area
U
منطقه بی خطر
area of influence
U
منطقه نفوذ
area of influence
U
منطقه اثر
area security
U
تامین منطقه
rendezvous area
U
منطقه تجمع
area study
U
بررسی منطقه
area support
U
پشتیبانی منطقه
exclusion area
U
منطقه ممنوعه
regional address
نشانی منطقه ای
danger area
U
منطقه خطرناک
danger area
U
منطقه خطر
sectors
U
منطقه واگذاری
sector
U
منطقه واگذاری
to move
[across]
U
[از]
[منطقه ای]
رد شدن
strike zone
U
منطقه خط سیر
residental quarter
U
منطقه مسکونی
area search
U
کاوش منطقه
area of operation
U
منطقه عملیات
landing zone
U
منطقه فرود
area of responsibility
U
منطقه مسئولیت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com