Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rhomb
U
منشور شش وجهی دارای وجوه متوازی الاضلاع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parallelogram
U
متوازی الاضلاع
rhombus
U
متوازی الاضلاع
parallelograms
U
متوازی الاضلاع
rhombuses
U
متوازی الاضلاع
parallelogram of velocities
U
متوازی الاضلاع سرعتها
parallelogram of forces
U
متوازی الاضلاع نیروها
parallelogram law of vectors
U
قاعده متوازی الاضلاع بردارها
rhomboid
U
متوازی الاضلاع شبیه لوزی
trisoctahedron
U
کثیر الاضلاع 42 وجهی
inequilateral
U
دارای پهلوهای نابربر مختلف الاضلاع
mercator projection
U
نقشه برجسته نمای دارای نصف النهارات متوازی
wage fund theory of wages
U
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
lattice design
U
طرح شبکه ای
[این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
Medici Mamluk rug
U
قالی مدیسه مملوک
[این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
Lori Pambak motif
U
ترنج لری
[پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
parallelled
U
متوازی
paralleled
U
متوازی
paralleling
U
متوازی
parallels
U
متوازی
parallel
U
متوازی
parallelling
U
متوازی
equilateral
U
متساوی الاضلاع
prism
U
منشور
printing ink
U
منشور
prisms
U
منشور
odor prism
U
منشور بو
collateral measures
U
اقدامت متوازی
parallelepiped
U
متوازی السطوح
connected measures
U
اقدامت متوازی
fund
U
وجوه
funded
U
وجوه
funds
U
وجوه
equilateral figure
U
شکل متساوی الاضلاع
spherical polygon
U
کثیر الاضلاع کروی
prismoid
U
منشور وار
olfactory prism
U
منشور بویایی
trigonal prism
U
منشور مثلثی
analyzer prism
U
منشور کافنده
nicol prism
U
منشور نیکول
atlantic charter
U
منشور اتلانتیک
prismoidal
U
شبیه منشور
quadratic
U
منشور قائم
littrow prism
U
منشور لیترو
cornu prism
U
منشور کورنو
edict of emancipation
U
منشور ازادی
parallelepiped
U
حجم متوازی السطوح
trust fund
U
وجوه سپرده
pension funds
U
وجوه بازنشستگی
outs
U
وجوه پرداختی
emergency fund
U
وجوه اضطراری
relief fund
U
وجوه اعانه
reserve fund
U
وجوه ذخیره
reserve fund
U
وجوه اندوخته
wage funds
U
وجوه دستمزد
depreciation allowances
U
وجوه استهلاکی
coffers
U
خزانه وجوه
coffer
U
خزانه وجوه
cash flow
U
گردش وجوه
sinkin fund
U
وجوه استهلاکی
contingency fund
U
وجوه احتیاطی
trust funds
U
وجوه امانی
common purse
U
وجوه عمومی
provident fund
U
وجوه احتیاطی
capital fund
U
وجوه سرمایه
cash flows
U
وجوه در گردش
equilateral
U
[طاق های متساوی الاضلاع]
equiangular triangle
U
مثلث متساوی الاضلاع
[ریاضی]
polygons
U
چند گوشه کثیر الاضلاع
equilateral triangle
U
مثلث متساوی الاضلاع
[ریاضی]
polygon
U
چند گوشه کثیر الاضلاع
charters
U
منشور اجازه نامه
chartered
U
منشور اجازه نامه
chartering
U
منشور اجازه نامه
charter of the united nations
U
منشور ملل متحد
charter
U
منشور اجازه نامه
rectangular prism
U
منشور مستطیل القاعده
covenant of the league of nations
U
منشور جامعه ملل
rectangular antiprism
U
ضد منشور مستطیل القاعده
inflow of foreign funds
U
ورود وجوه خارجی
trust fund
U
وجوه متراکم شده
loanable funds
U
وجوه وام دادنی
face centered cubic
U
مکعب مراکز وجوه پر
trust fund
U
وجوه پس انداز شده
equilateral quadrilateral
U
چهار ضلعی متساوی الاضلاع
[ریاضی]
rhombus
U
چهار ضلعی متساوی الاضلاع
[ریاضی]
hexagram
U
شکل مرکب از دو مثلث متساوی الاضلاع
covenants
U
منشور عقد بستن تعهد
covenant
U
منشور عقد بستن تعهد
magna carta
U
فرمان کبیر منشور بزرگ
fcc lattice
U
شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
face centered cubic lattice
U
شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
fund
U
تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
loanable funds
U
وجوه قابل عرضه به بازار پول
funded
U
تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
camera lucida
U
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
hatched moulding
U
گچ بری که عبارت است ازدورشته خطهای متوازی که همدیگر راقطع کر
trihedral
U
سه وجهی
trimorphous
U
سه وجهی
hesahedral
U
شش وجهی
planar
U
دو وجهی
hexahedron
U
شش وجهی
biform
U
دو وجهی
tetrahedral
U
چهار وجهی
holohedron
U
تمام وجهی
facial isomer
U
ایزومر وجهی
facial isomer
U
همپار وجهی
polyhedral
U
چند وجهی
trisoctahedron
U
بلور42 وجهی
tetrahedron
U
چهار وجهی
icosahedron
U
بیست وجهی
trimorph
U
سه شکلی سه وجهی
icosahedron
U
بلوربیست وجهی
dehedral angle
U
زاویه دو وجهی
hexagram
U
ستاره شش وجهی
triangular conflict
U
تعارض سه وجهی
octagons
U
هشت وجهی
pentagonal
U
پنج وجهی
octagon
U
هشت وجهی
octahedron
U
هشت وجهی
dodecahedron
U
دوازده وجهی
octahedral
U
هشت وجهی
saving
U
خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
provident fund
U
وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
octahedral holes
U
حفرههای هشت وجهی
distorted tetrahedron
U
چهار وجهی واپیچیده
monocapped octahedron
U
هشت وجهی تک کلاهکی
closo packed hexagonal space lattice
U
شبکه فضایی شش وجهی
pentagonal
U
جسم پنج وجهی
unitas multiplex
U
واحد چند وجهی
polyhedron
U
جسم چند وجهی
pentahedron
U
شکل پنج وجهی
hemihedral
U
بشکل نصفه وجهی
polyhedron
U
جسم چند وجهی کثیرالوجوه
pentahedron
U
جسم جامد پنج وجهی
end centered unit cell
U
سلول واحد دو وجهی متقابل پر
plastomer
U
اجسام چند وجهی سخت وجامد
mmpi
U
شخصیت سنج چند وجهی مینه سوتا
crowding out effect
U
اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
toll thorough
U
وجهی که بابت گذشتن ازمعابر عمومی یا شاهراههاپرداخت میشود
conjunctive mood
U
وجهی ازفعل که درجزای شرط یا قید بکار می رود
toll traverse
U
وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
wharfage
U
وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی
ransom
U
وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
ransoms
U
وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
burse
U
بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
reserves
U
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserving
U
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserve
U
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
bulb angle
U
جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
tenderest
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tender
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
legal reserves
U
مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
tendered
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendering
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
unesco (= united nations educational
U
ه افزایش احترام ملل نسبت به عدالت و حکومت قانون وحقوق انسانی و ازادیهای اساسی انچنان که موردتصویب منشور ملل متحد است بشود
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
retaining fee
U
وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
Jaldar
U
[نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
quatrefoil
U
چهار وجهی
[این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
hex-column
U
طرح ستونی شش وجهی
[طرح سه ترنجی که بیشتر در قراچه آذربایجان و شیروان قفقاز بافته شده و متن اصلی آن را سه ترنج شش گوش در بر می گیرد.]
pin money
U
وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
medallion
U
ترنج
[نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
collateral
U
پهلو به پهلو متوازی
polyhedric
U
چند وجهی چند سطحی
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
ransom
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransoms
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
turret motife
U
طرح شیروان
[این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
Lesghi star
U
ستاره لسگی
[این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic
U
دارای ید
bilabiate
U
دارای دو لب
fraught with
U
دارای
trilinear
U
دارای سه خط
footy
U
دارای پا
odoriferous
U
دارای بو
glochidiate
U
دارای مو
three legged
U
دارای سه پا
three-legged
U
دارای سه پا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com