Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sib
U
منسوب نسبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
affined
U
منسوب
owing
U
منسوب
attributed
U
منسوب
of kin
U
منسوب
sib
U
منسوب
relative
U
منسوب
relativization
U
منسوب کردن
ecclesiastical
U
منسوب به کلیسا
refers
U
منسوب داشتن
fairness
U
منسوب به پریان
referred
U
منسوب داشتن
dantesque
U
منسوب به دانته
consular
U
منسوب به کنسول
refer
U
منسوب داشتن
strategic
U
منسوب به strategy
kin
U
خویشی منسوب
ammino
U
منسوب به امونیاک
aeolian
U
منسوب به ائولوس
relative plot
U
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
amaranthine
U
منسوب به تاج خروس
capitalistic
U
منسوب به سرمایه داری
agnatic
U
منسوب از طرف پدر
astrophysical
U
منسوب به فیزیک نجومی
auctorial
U
منسوب به نویسنده یا مولف
detrital
U
منسوب به اوار سایشی
adenoidal
U
منسوب به بافت غدهای و لنفاوی
in law
U
خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
iliad
U
داستان حماسی منسوب به هومر
astrological
U
منسوب به علم ستاره شناسی
autonomic
U
منسوب به دستگاه عصبی خودکار
next of kin
U
نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
ulysses
U
اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
adenoid
U
شبیه غده منسوب به بافت غدهای ولنفاوی
Dantesqua
U
[منسوب به دانته احیاگر سبک گوتیک در قرن نوزدهم]
draconic
U
منسوب به اقشزخ قانون گذاراتنی در 621 پیش ازمیلاد
bluestocking
U
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
bluestockings
U
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
odyssey
U
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odysseys
U
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
self relative
U
نسبی
proportional limit
U
حد نسبی
relative
U
نسبی
consanguineous
U
نسبی
relative humidity
U
نم نسبی
relative code
U
کد نسبی
comparatives
U
نسبی
proportional
U
نسبی
respective
U
نسبی
comparative
U
نسبی
whole blood
U
قرابت نسبی
relative harmonic content
U
مانده نسبی
relationship by bood
U
قرابت نسبی
relative humidity
U
رطوبت نسبی
relative movement
U
حرکت نسبی
relative address
U
نشانی نسبی
proportional representation
U
انتخابات نسبی
relative bearing
U
جهت نسبی
relative address
آدرس نسبی
relative compaction
U
تراکم نسبی
relative density
U
چگالی نسبی
relative density
U
دانسیته نسبی
relative dispersion
U
پراکندگی نسبی
relative error
U
خطای نسبی
relative bearing
U
گرای نسبی
relative importance
U
اهمیت نسبی
relative precision
U
دقت نسبی
self relative address
U
نشانی نسبی
sanguinity
U
قرابت نسبی
relative term
U
لفظ نسبی
relative prices
U
قیمتهای نسبی
relativism
U
نسبی نگری
relativeness
U
نسبی بودن
relative wind
U
باد نسبی
relative solubility
U
انحلالپذیری نسبی
relative viscosity
U
گرانروی نسبی
relative solvation
U
حلالپوشی نسبی
relative value
U
مقدار نسبی
stranger in blood
U
غیر نسبی
relative permitivity
U
گذردهی نسبی
relative income
U
درامد نسبی
relative jurisdiction
U
صلاحیت نسبی
relative location
U
ترتیب نسبی
relative majority
U
اکثریت نسبی
relative maximum
U
ماکزیمم نسبی
relative maximum
U
حداکثر نسبی
relative minimum
U
می نیمم نسبی
relative minimum
U
حداقل نسبی
relative motion
U
حرکت نسبی
relative nullity
U
بطلان نسبی
relative permeability
U
نفوذپذیری نسبی
relative velocity
U
سرعت نسبی
proportional tax
U
مالیات نسبی
comparative costs
U
هزینههای نسبی
ipsative score
U
نمره نسبی
genealogical
U
نسبی شجرهای
ipsative scale
U
مقیاس نسبی
specific gravities
U
چگالی نسبی
emissivity
U
تابش نسبی
distortion factor
U
مانده نسبی
blood relationship
U
خویشاوندی نسبی
blood relationship
U
قرابت نسبی
relationship by blood
U
خویشاوندی نسبی
relationship by blood
U
قرابت نسبی
consanguinity
U
قرابت نسبی
comparative advantage
U
برتری نسبی
comparative advantage
U
مزیت نسبی
comparative cover
U
پوشش نسبی
relativity
U
فرضیه نسبی
fractional error
U
خطای نسبی
persons related to another by descent
U
اقارب نسبی
persons related to another by parentage
U
اقارب نسبی
relative
U
خودی نسبی
proportional liability partnership
U
شرکت نسبی
specific gravity
U
چگالی نسبی
relative frequency
U
بسامد نسبی
Spanish knot
U
گره اسپانیایی
[این گره بدور یک نخ تار زده شده و به آفریقا منسوب می باشد.]
Mohtasham design
U
طرح محتشمی
[اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.]
a matter of relative importance
U
موضوعی با اهمیت نسبی
relativity of knowledge
U
نسبی بودن دانش
strain
U
تغییر شکل نسبی
relative refractory period
U
دوره بی پاسخی نسبی
relativize
U
بصورت نسبی در اوردن
true air speed
U
سرعت نسبی هواپیما
relative value of pieces
U
ارزش نسبی سوارها
strains
U
افزایش طول نسبی
relative supersaturation
U
ابر سیری نسبی
strains
U
تغییر شکل نسبی
strain
U
افزایش طول نسبی
sound level
U
شدت نسبی صوت
employment rate
U
میزان نسبی اشتغال
purchasing power parity
U
نرخ نسبی مبادله
relative dielectric constant
U
ثابت دی الکتریک نسبی
relative coding
U
برنامه نویس نسبی
relative coding
U
برنامه نویسی نسبی
relative income hypothesis
U
فرضیه درامد نسبی
relative addressing
U
نشان دهی نسبی
relative addressing
U
نشانی دهی نسبی
relative coordinate system
U
دستگاه مختصات نسبی
of relative importance
U
دارای اهمیت نسبی
relative bearing
U
سمت نسبی ناو
relative deformation
U
تغییر شکل نسبی
cultural relativism
U
نسبی نگری فرهنگی
relativity
U
فلسفه نسبیه نسبی بودن
linear strain
U
تغییر شکل نسبی خطی
lateral strain
U
تغییر شکل نسبی جانبی
simple strain
U
تغییر طول نسبی ساده
recession
U
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
recessions
U
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
strain at failure
U
افزایش طول نسبی درگسیختگی
increase of strain
U
افزایش تغییر طول نسبی
differential susceptibility and permeabi
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
bulk strain
U
تغییر شکل نسبی حجمی
bel
U
واحد شدت نسبی توان
elastic strain
U
تغییر شکل نسبی ارتجاعی
california bearing ratio
U
توان باربری نسبی کالیفرنیا
coefficient of relative efficiency organ
U
ضریب نسبی کارایی سازمان
comparative ve
U
اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
cold straining
U
تغییر بعد نسبی در حالت سرد
stress strain curve
U
منحنی تنش به افزایش طول نسبی
difference chart
U
جدول تعیین سمت و برد نسبی
elasticity of factor substitution
U
وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
stress strain diagram
U
نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
strain energy
U
انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
strain hardening
U
سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
superaerodynamics
U
ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
adjustable proportional module
U
نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
limiting speed
U
بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
rotor incidence
U
زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
grade
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grades
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
critical angle of attack
U
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
palmette
U
گل شاه عباسی
[این گل در طرح ها ختائی نقش اصلی را دارد منسوب به طراحان دوره صفویه بوده و عده ای آن را شبیه نیلوفر آبی می دانند. بصورت پنج پر، هشت پر و دوازده پر به همراه برگ ها و گلبرگ ها است.]
tristimulus values
U
مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
ram
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
relative income hypothesis
U
براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
rammed
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rams
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
sailwing
U
هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
pitch control
U
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
Gabbeh
U
گبه
[با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
vertical take off and landing
U
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
Mina-khani design
U
طرح میناخانی
[این طرح منسوب به شخصی به همین نام و اهل تبریز است. گل های بزرگ بکار رفته بصورت قرینه و بندی کل متن را در بر گرفته و بوسیله شبکه های لوزی شکل یا الماسی شکل به یکدیگر متصل می شوند.]
conservation
[darn]
U
مرمت و رفوگری فرش که بیشتر بصورت عمل مکانیکی بوده و جهت جلوگیری از پیشرفت خرابیو اصلاح نسبی خسارت وارد شده صورت می گیرد
Khotan rug
U
فرش ختن
[این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
brinell hardness
U
سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
pragmatism
U
مصلحت گرایی روش فکری منسوب به ویلیام جیمز امریکایی که درمقابل تعریفی که فلسفه مابعدالطبیعه از حقیقت میکند به این شرح " مطابقت ذهن با واقعیت خارجی "تعریف جدیدی وضع نموده است به این شکل " ان چه درعمل مفید افتد حقیقت است "
relative humidity
U
رطوبت نسبی
[مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
lenz' law
U
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
loom time
U
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
voluntary manslaughter
U
قتل غیر عمد با سوء نیت نسبی عبارت از حالتی است که قاتل در اثر غلبه هیجان و غلیان احساسات مرتکب قتلی شودکه در ان رکن عمد به طورکامل موجود نیست و در عین حال قتل غیر عمد هم محسوب نمیشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com