English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
class interests U منافع طبقاتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
invisible hand U فرد در تعقیب منافع شخصی خود بطورخودکار به حداکثر کردن منافع جامعه کمک میکند
multi-storey car park U پارکینگ طبقاتی
class structure U ساخت طبقاتی
class mobility U تحرک طبقاتی
class distinctions U اختلاف طبقاتی
class struggle U مبارزه طبقاتی
class system U نظام طبقاتی
earnings U منافع
perquisite U منافع
perquisites U منافع
revenue U منافع
conflict of interest U برخورد منافع
conflict of interest U تضاد منافع
pure interest U منافع خالص
spillover benefits U منافع خارجی
tangible benefits U منافع مرئی
windfall gains U منافع اتفاقی
economic interest U منافع اقتصادی
fictious dividened U منافع موهوم
fictitious dividens U منافع موهوم
public interest U منافع عمومی
public benefits U منافع عمومی
private benefits U منافع خصوصی
net benefits U منافع خالص
mutual interests U منافع مشترک
harmony of interests U سازگاری منافع
harmony of interests U هماهنگی منافع
public interest U منافع عامه
union U اشتراک منافع
benefit spillovers U نشر منافع
capital gains U منافع سرمایهای
unions U اشتراک منافع
vested interests U منافع مقرره
vested interest U منافع مقرره
undistributed earnings U منافع تقسیم نشده
social security benefits U منافع تامین اجتماعی
separable accretions and benefits U نمائات و منافع منفصله
self regard U حفظ منافع شخصی
rent U مال الاجاره منافع
solidarity U اشتراک منافع ومسئولیتها
gains from trade U منافع حاصل از تجارت
undistributed earnings U منافع توزیع نشده
beneficial ownership U مالکیت به نسبت منافع
vesture U منافع و نمائات زمین
emblements U منافع حاصله از زمین
windfall gains U منافع باد اورده
valuation of benefits U ارزش گذاری منافع
tangible benefits U منافع مشهود فواید عینی
the profits and accretions which are an U منافع و نمائات متصله مال
emblements U منافع حاصله اززمین مزروعی
it is p to our interests U برای منافع مازیان اوراست
measurement of benefits and costs U اندازه گیری منافع و هزینه ها
original and derivative estate U اصل مال یا نمائات یا منافع ان
explees U اجاره بها یا منافع زمین
protection and indemnity club U باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
pray in aid U دعوی مطالبه منافع ناشی ازمحتویات یک سند
shifting use U مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
severalty U مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
p&l club U club indemnity protectionand باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
saving U خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
fabianism U نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
apportionment U افراز سرشکن کردن هزینه به چندسال به نسبت منافع حاصله در هر سال
profits a prendre U درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
intervener U در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
lease U در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
leases U در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
pork barrel U برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
unfriendly act هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
dedication U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedications U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
contra preferentum rule U درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
consuls U نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consul U نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
terming U مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
term U مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
termed U مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
capital gain U منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
totalitarianism U سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com