English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
havens U مناطق امن دریایی
maritime aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
submarine sanctuaries U مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
reserved area U مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
intelligence summary U خلاصه وضعیت اطلاعاتی
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
arid erosion U فرسایش مناطق خشک فرسایش مناطق کم اب
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
arctic regions U مناطق قطبی
association areas U مناطق ارتباطی
avernus U مناطق جهنمی
cultivated areas U مناطق مزروعی
hazardous locations U مناطق خطر
tropical U مناطق حاره
pantropical U واقع در مناطق حاره
color zones U مناطق گیرنده رنگ
cateran U اهل مناطق مرتفع
humid tropics U مناطق حاره مرطوبی
hinterlands U مناطق داخلی کشور
hinterland U مناطق داخلی کشور
pantropic U واقع در مناطق حاره
culture U عوارض شهری مناطق شهرنشین
underdeveloped areas U مناطق عقب مانده و کم پیشرفت
cultures U عوارض شهری مناطق شهرنشین
culturing U عوارض شهری مناطق شهرنشین
gap filler U رادارمخصوص پوشش مناطق باز
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
zonation U طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی
poaches U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poached U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poach U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
havens U مناطق امن از نظر عبور و مروردریایی
rain forest U جنگل انبوه مناطق گرم و پرباران
liberated U مناطق ازاد شده ازاشغال دشمن
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
williwa U وزش ناگهانی باد یا هوای سرد در مناطق کوهستانی
coverage index U کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
exfiltration U خارج کردن عده ها از مناطق تحت کنترل دشمن
terai U کلاه لبه پهن نمدی سفیدپوستان مناطق حاره
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
jaywalkers U پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalker U پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
supertropical bleach U نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
automatic terminal information service U ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
intelligence summary U خلاصه اطلاعاتی
statement of service U خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
polar regions U مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
status U کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
status U ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
Brontide U نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
turtle border U حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
summaries U خلاصه وضعیت
summary U خلاصه وضعیت
tree of life U درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
status U یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
extract U چکیده خلاصه وضعیت
extracted U چکیده خلاصه وضعیت
extracts U چکیده خلاصه وضعیت
extracting U چکیده خلاصه وضعیت
device U کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
devices U کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
Kurdish rug U فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
summary of monthly statement U خلاصه صورت وضعیت ماهیانه
square design U طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
materiel history U خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
daily position summary U خلاصه وضعیت محل کشتیهادر روی اب
daily movement summary U خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
filikli U [نوعی فرش با پرز بلند و نسبتا زبر و خشن و بیشتر از جنس پشم بز که در مناطق عشایری ترکیه و آذربایجان شوروی بافته شده، گره ها بدور نخ تار زده شده و کل فرش پس از اتمام بافت رنگرزی می شود.]
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
Zipper selvage U حاشیه زیپ شکل [در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
thalassic U دریایی
marines U دریایی
maritime U دریایی
naval U دریایی
sharks U سگ دریایی
benthic U ته دریایی
dogfish U سگ دریایی
nautical U دریایی
pelagian U دریایی
marine U دریایی
thalaesic U دریایی
seas U دریایی
sea U دریایی
shark U سگ دریایی
sea born U دریایی
salty U دریایی
sea pier U سد دریایی
saltiest U دریایی
saltier U دریایی
notice to mariner U اگهی دریایی
lanterns U چراغ دریایی
navy time U ساعت دریایی
on shore winds U باد دریایی
lantern U چراغ دریایی
submarines U زیر دریایی
cruise U سفر دریایی
notice to mariner U اعلان دریایی
nix U حوری دریایی
notice to mariner U اعلامیه دریایی
tidal wave U سیلاب دریایی
blockages U محاصره دریایی
navy time U وقت دریایی
neptunian U ابی دریایی
rips U گرداب دریایی
blockages U ممانعت دریایی
blockage U محاصره دریایی
sea flower U شقایق دریایی
naval establishment U تاسیسات دریایی
naval forces U نیروی دریایی
naval forces U نیروهای دریایی
sea frontiers U مرزهای دریایی
naval establishment U قسمت دریایی
seapower U قدرت دریایی
seawall U دیوار یا سد دریایی
sea elephant U فیل دریایی
sea duty U ماموریت دریایی
naval port U بندر دریایی
submarine U زیر دریایی
blockage U ممانعت دریایی
naval war U جنگ دریایی
armadas U نیروی دریایی
naval stores U کالای دریایی
sea dog U گاو دریایی
sea dog U خوک دریایی
naval support U پشتیبانی دریایی
rock sucker U مارماهی دریایی
rover U دزد دریایی
sea power U کشور دریایی
pigboat U زیر دریایی
light house U فار دریایی
sea mail U پست دریایی
pharos U فانوس دریایی
sea locust U ملخ دریایی
pelagic U دریایی دریانشین
pelagian U جانور دریایی
paravane U اژدرمخرب دریایی
sea plane U هواپیمایی دریایی
porpoise U گراز دریایی
armada U نیروی دریایی
sea marks U علامات دریایی
sea anemone U شقایق دریایی
sea bass U گرگ دریایی
sea monster U هیولای دریایی
sea nymph U حوری دریایی
sea nymph U پری دریایی
sea cow U گاو دریایی
sea cucumber U راب دریایی
porpoises U گراز دریایی
sea rover U دزد دریایی
ossifrage U عقاب دریایی
siren U حوری دریایی
ocean manifest U بارنامه دریایی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com