Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
junk bozrd
U
مقوای ضخیم
straw board
U
مقوای ضخیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
millboard
U
مقوای جلد کتاب وامثال ان مقوای کلفت
matchsticks
U
مقوای کبریت
cardboard
U
مقوای نازک
junk board
U
مقوای کلفت
corrugated cardboard
U
مقوای موجدار
card board
U
مقوای نازک
press board
U
مقوای فشرده
mount
U
مقوای عکس
matchstick
U
مقوای کبریت
strawboard
U
مقوای کاهی
mounts
U
مقوای عکس
millboard
U
مقوای جلد کتاب
corrugated carboard
U
مقوای موج دار
asphalt coated pasteboard
U
مقوای قیر اندود
corrugated cardboard
U
مقوای محکمی که در بسته بندی بکار می رود
papier
U
یکجور مقوای سخت که چسب و گل رس و چیزهای دیگربخمیران میزنند
tagboard
U
مقوای محکم بسته بندی وبرچسب زنی وغیره
coarsest
U
ضخیم
coarser
U
ضخیم
coarse
U
ضخیم
squatty
U
ضخیم
thickly
U
نسبتا ضخیم
boldface
U
حروف ضخیم
thickeners
U
ضخیم ساز
thickener
U
ضخیم ساز
russetting
U
ضخیم زبر
thickish
U
نسبتا ضخیم
kraft paper
U
کاغذ ضخیم
paper base laminate
U
کاغذ ضخیم
mackinaw
U
پتوی ضخیم
russeting
U
ضخیم زبر
thickens
U
ضخیم کردن
thickened
U
ضخیم کردن
bodies
U
ضخیم کردن
body
U
ضخیم کردن
russet
U
روستایی ضخیم
thicken
U
ضخیم کردن
plank
U
تخته ضخیم
grossing
U
شرم اور ضخیم
shear thickening
U
ضخیم شدن برش
bars
U
خط یا بلاک ضخیم رنگی
pea jacket
U
ژاکت ضخیم ملوانان
bar
U
خط یا بلاک ضخیم رنگی
grossest
U
شرم اور ضخیم
grosses
U
شرم اور ضخیم
grosser
U
شرم اور ضخیم
grossed
U
شرم اور ضخیم
gross
U
شرم اور ضخیم
thick film circuit
U
مدار غشایی ضخیم
sludge
U
رسوب گل و لای ضخیم
blunt
U
دارای لبه ضخیم رک
blunts
U
دارای لبه ضخیم رک
gigas
U
برگهای ضخیم تر و تیره تر
blunter
U
دارای لبه ضخیم رک
blunting
U
دارای لبه ضخیم رک
bluntest
U
دارای لبه ضخیم رک
gigas
U
دارای ساقه ضخیم تر
blunted
U
دارای لبه ضخیم رک
bulge out
U
شکم دادن ضخیم شدن
Bolivia
U
پارچهی پشمی ضخیم و نرم
macrame
U
توری ضخیم و ریشه دار
bold face
U
حالت ضخیم تر و تیره تر نوشتار
triggerfish
U
ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
palled
U
پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palling
U
پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palls
U
پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
stencil paper
U
کاغذ ضخیم پارافین دارمخصوص استنسیل
skirting armor
U
ضخیم ترین قسمت زره تانک
nimbostratus
U
ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
pall
U
پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
reefers
U
جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
reefer
U
جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
cells
U
خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cell
U
خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
under weft
U
پود زیرین یا ضخیم
[جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
kemp
U
پشم ضخیم
[بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
thick Ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
bituminous paint
U
رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
aggrade
U
ضخیم کردن هموار کردن
impasto
U
رنگ گذاری- رنگ ضخیم
cord yarn
U
نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
cable weft
U
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com