English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 303 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
domicile U مقر خانه
domiciles U مقر خانه
domicil U مقر خانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
tramp U خانه بدوش
tramped U خانه بدوش
tramps U خانه بدوش
home U خانه
home U خانه دادن
home U بطرف خانه
home U روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
homes U خانه
homes U خانه دادن
homes U بطرف خانه
homes U روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
quarters U محل خانه ها
socket خانه
socket [سرپیچ خانه]
sockets U خانه
sockets U سرپیچ خانه
row U ردیف چند خانه
rowed U ردیف چند خانه
rows U ردیف چند خانه
house U خانه
house U اهل خانه اهل بیت
house U خانه نشین شدن
housed U خانه
housed U اهل خانه اهل بیت
housed U خانه نشین شدن
houses U خانه
houses U اهل خانه اهل بیت
houses U خانه نشین شدن
clear U تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearer U تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearest U تغییر محتوی یک خانه حافظه
clears U تغییر محتوی یک خانه حافظه
slaughterhouse U قصاب خانه
slaughterhouses U قصاب خانه
hull U خانه رعیتی تنه کشتی
hulls U خانه رعیتی تنه کشتی
blank U خانه خالی در صفحه گسترده
blankest U خانه خالی در صفحه گسترده
ranger U ولگرد خانه بدوش
rangers U ولگرد خانه بدوش
electronic U سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
house martin U یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
house martins U یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
ghost U چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
ghosts U چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
appliance U ماشینی که به ویژه در خانه استفاده میشود
appliances U ماشینی که به ویژه در خانه استفاده میشود
embassies U ایلچی گری سفارت خانه
embassy U ایلچی گری سفارت خانه
vagabond U دربدر خانه بدوش
vagabonds U دربدر خانه بدوش
heirloom U اثاثهای که از چند پشت در خانه مانده باشد
heirlooms U اثاثهای که از چند پشت در خانه مانده باشد
thrifty U خانه دار
morgue U مرده خانه
morgues U مرده خانه
serf U خانه زاد
serfs U خانه زاد
housecoat U لباس خانه
housecoats U لباس خانه
powerhouse U موتور خانه
powerhouses U موتور خانه
registries U دفتر خانه
registry U دفتر خانه
bedlam U وابسته به دیوانه ها یا دیوانه خانه
rectories U خانه کشیش بخش
rectory U خانه کشیش بخش
presbyteries U خانه کشیش
presbytery U خانه کشیش
manse U خانه مسکونی
manse U محل سکنی خانه کشیش
manses U خانه مسکونی
manses U محل سکنی خانه کشیش
cell U خانه جدول
cell U پیل خانه باطری
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell U ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cell U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell U در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cell U در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
cell U خانه
cells U خانه جدول
cells U پیل خانه باطری
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells U ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cells U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cells U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells U در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cells U در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
cells U خانه
room U خانه
rooms U خانه
lighthouse U چراغ خانه برج فانوس دریایی
lighthouses U چراغ خانه برج فانوس دریایی
domicile U خانه
domiciles U خانه
Other Matches
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
honey comb U خانه خانه کردن
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
range U یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
honeycombs U خانه خانه
roommate U هم خانه
housing U خانه ها
i was under his roof U در خانه
pieds-a-terre U خانه
within doors U در خانه
houseless U بی خانه
pigeon hole U خانه
shacks U خانه
lodge U خانه
lodged U خانه
lodges U خانه
double-fronted U خانه دو در
shack U خانه
cellulated U خانه خانه
pigeon-hole U خانه
pigeon-holes U خانه
furnace house U خانه
honeycomb U خانه خانه
her house U خانه ان زن
her house U خانه اش
tersellated U خانه خانه
alveolate U خانه خانه
cloisonne U خانه خانه
materfamilias U زن خانه
quarterage U خانه
dwelling U خانه
cellular U خانه خانه
unsheltered <adj.> U بی خانه
door-to-door U خانه به خانه
door to door U خانه به خانه
lar U خانه
houseroom U جا در خانه
dwellings U خانه
lares U خانه
checkered U خانه خانه
roommates U هم خانه
pied-a-terre U خانه
farmhouse U خانه رعیتی
alveolus U شش خانه حبابچه
camera obscura U تاریک خانه
caserne U سرباز خانه
statehouses U خانه ملت
housework U کار خانه
farm house U خانه رعیتی
vegetable soil U خانه باغی
matrons U زن خانه دار
chequer U خانه شطرنج
armory U اسلحه خانه
chancery U دفتر خانه
cabana U خانه کوچک
baby house U عروسک خانه
bindery U صحاف خانه
bookbindery U صحاف خانه
thrift U خانه داری
houseroom U اتاق خانه
tower house U خانه برجی
bawdy house U فاحشه خانه
bordel U فاحشه خانه
houseproud U دلخوش به خانه
bawdy house U جنده خانه
brick yard U اجرپز خانه
toll house U راهدار خانه
butler pantry U ابدار خانه
toft U خانه یا ملحقات ان
economical U خانه دار
boy U خانه شاگرد
schoolhouse U خانه مدیراموزشگاه
schoolhouses U خانه مدیراموزشگاه
homeowners U صاحب خانه
homeowner U صاحب خانه
canteen U سفره خانه
observatories U رصد خانه
observatory U رصد خانه
refinery U تصفیه خانه
domestic U خانه دار
boys U خانه شاگرد
furniture U اثاث خانه
cottage U خانه روستایی
cottages U خانه روستایی
houseboat U خانه قایقی
houseboats U خانه قایقی
refineries U تصفیه خانه
menage U خانه داری
builder U خانه ساز
statehouse U خانه ملت
houseboys U خانه شاگرد
department U وزارت خانه
departments U وزارت خانه
wash house U رختشوی خانه
houseproud U خانه سرفراز
active cell U خانه کاری
wanigan U خانه سیار
canteens U سفره خانه
houseboy U خانه شاگرد
builders U خانه ساز
home-grown U محصول خانه
mobile homes U خانه متحرک
boathouses U قایق خانه
mobile home U خانه متحرک
boathouse U قایق خانه
house arrest U بازداشت در خانه
farmhouses U خانه رعیتی
household art U فن اداره خانه
safe house U خانه امن
robe de chambre U لباس خانه
ranch house U خانه یک اشکوبه
keep house U در خانه ماندن
keep in U در خانه ماندن
mistress of the house U بانوی خانه
kibitka U خانه تاتار
lake0dwelling U خانه دریاچهای
landloper U خانه بدوش
landlouper U خانه بدوش
insectary U حشره خانه
insectarium U حشره خانه
secretariate U دبیر خانه
steading U خانه رعیتی
steading U خانه با متعلقات
stay at home U خانه نشین
housewifery U خانه دار
hub or hub by U خانه دار
spinsterhood U خانه ماندگی
husbandman U سرپرست خانه
spense U ابدار خانه
spence U ابدار خانه
i wrote home U برای خانه
pumping ststion U تلمبه خانه
pumping station U تلمبه خانه
pesthouse U خسته خانه
pest house U خسته خانه
panel house U جنده خانه
notbility U خانه داری
onstead U خانه رعیتی
onstead U خانه با متعلقات
orphon a U یتیم خانه
opposite the house U روبروی خانه
opposite the house U مقابل خانه
opposite to the house U روبروی خانه
photographer's studio U عکاس خانه
pigeonhole U خانه قفسه
pinacotheca U نگار خانه
pump house U تلمبه خانه
luft U خانه فرار
lupanar U فاحشه خانه
lupanar U جنده خانه
majordomo U بزرگتر خانه
mansion house U خانه ارباب
materfamilas U بانوی خانه
materfamilias U بانوی خانه
poor house U مسکین خانه
poor house U گدا خانه
orphan asylum U یتیم خانه
chop house U خوراک خانه
domatophobia U خانه هراسی
domiciliary U مربوط به خانه
to leave word in the house U در خانه سپردن
domiciliate U خانه مسکن
door lock U کلید خانه
dwelling construction U خانه سازی
dwelling house U خانه مسکونی
earth house U خانه زیرزمینی
to get the key of the street U بی خانه بودن
disorderly house U فاحشه خانه
disorderly house U خانه بدنام
dishouse U بی خانه کردن
coach house U کالسکه خانه
coach house U درشکه خانه
coffee house U قهوه خانه
coffee room U خوارک خانه
coffee shop U قهوه خانه
coffeehouse U قهوه خانه
convalescent home U نقاهت خانه
custom house U گمرک خانه
dacha U خانه ییلاقی
delivery to the home U تحویل در خانه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com