English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sanguinariness U مقرونیت به خونریزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bloodshed U خونریزی
bloodshedding U خونریزی
acharnement U خونریزی
hemostasis U بندامدگی خونریزی
menorrhagia U خونریزی رحم
hemostasis U توقف خونریزی
bloodless U بدون خونریزی
bloodlessly U بدون خونریزی
bloodguilt U خونریزی ناحق
blood guilt U خونریزی ناحق
slaughter U قتل عام خونریزی
stanch U جلو خونریزی راگرفتن
slaughtered U قتل عام خونریزی
purpura U لکههای خونریزی زیرپوست
carnage U قتل عام خونریزی
slaughters U قتل عام خونریزی
sanguinarily U چنانکه خونریزی دربرداشته باشد
slaughterous U مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
metrorrhagia U خونریزی غیر طبیعی رحم
hemostat U اسباب یا دارویی برای بند اوردن خونریزی
bloodguilty U مرتکب خونریزی مقصریامسئول ادم کشی جنایت کار
hemophilia U بیماری موروثی که دران خون دیر لخته میشودودرنتیجه اشکال در بندامدن خونریزی پدید می اید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com