Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
primary
U
مقدماتی اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
protocol
U
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocols
U
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
charactristics
U
مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
Other Matches
prolegomenon
U
مقدماتی کلمات مقدماتی
basic unit training
U
اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
masters
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
U
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
U
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board
U
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
staple
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
prototypal
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypic
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves
U
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
stapled
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generations
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapling
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generation
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
prolegomenary
U
مقدماتی
proforma
U
مقدماتی
preliminary
U
مقدماتی
prolegomenous
U
مقدماتی
elementarily
U
مقدماتی
rudimental
U
مقدماتی
preparatory
U
مقدماتی
tentative
U
مقدماتی
prolusory
U
مقدماتی
preliminaries
U
مقدماتی
prodromal
U
مقدماتی
elemental
U
مقدماتی
introductive
U
مقدماتی
preparative
U
مقدماتی
first
U
مقدماتی
prelusive
U
مقدماتی
precursive
U
مقدماتی
introductory
U
مقدماتی
preludial
U
مقدماتی
elementary
U
مقدماتی
pilot injection
U
تزریق مقدماتی
rudiment
U
علوم مقدماتی
pilot study
U
بررسی مقدماتی
primary
U
ابتدایی مقدماتی
basic training
U
اموزش مقدماتی
preparative
U
کار مقدماتی
preliminary test
U
ازمایش مقدماتی
preliminary treatment
U
عملیات مقدماتی
prep
U
مدرسه مقدماتی
preliminary investigation
U
بررسی مقدماتی
bottom blown converter
U
مبدل دم مقدماتی
preliminary works
U
کارهای مقدماتی
subassembly
U
مونتاژ مقدماتی
economizer
U
کرمکن مقدماتی
preparatory response
U
پاسخ مقدماتی
preselection
U
انتخاب مقدماتی
propaedeutic
U
تعلیمات مقدماتی
preheater
U
گرمکن مقدماتی
prolusion
U
مقاله مقدماتی
precompression
U
تراکم مقدماتی
preceding pass
U
کالیبر مقدماتی
proforma invoice
U
سیاهه مقدماتی
proem
U
رساله مقدماتی
basic course
U
دوره مقدماتی
propaedeutic
U
تحصیلات مقدماتی
primary
U
مقدماتی نخستین
prime color
U
رنگ مقدماتی
basic research
U
تحقیقات مقدماتی
preliminary expenses
U
هزینههای مقدماتی
responsions
U
ازمون مقدماتی
preselector
U
سلکتور مقدماتی
pretest
U
امتحان مقدماتی
preliminary negotiations
U
مذاکرات مقدماتی
preliminary design
U
طرح مقدماتی
preliminary budget
U
بودجه مقدماتی
basic hole
U
سوراخ مقدماتی
interlude
U
نگهداری مقدماتی
preliminary
U
مقدمات مقدماتی
preliminary
U
امتحان مقدماتی
preliminary
U
دور مقدماتی
prelude
U
قسمت مقدماتی
heat
U
مسابقه مقدماتی
first cut
U
برش مقدماتی
fore exercise
U
تمرین مقدماتی
preliminaries
U
دور مقدماتی
preludes
U
قسمت مقدماتی
interludes
U
نگهداری مقدماتی
preliminaries
U
امتحان مقدماتی
forehearth
U
کوره مقدماتی
Travaux preparatoires
U
کارهای مقدماتی
heats
U
مسابقه مقدماتی
basic
U
مقدماتی اساسی
junior high school
U
دبیرستان مقدماتی
preliminaries
U
مقدمات مقدماتی
elementary item
U
قلم مقدماتی
elementary
U
مقدماتی پایهای
preparations
U
اقدام مقدماتی
basics
U
اساسی مقدماتی
elementary gate
U
دریچه مقدماتی
first aid
U
کمکهای مقدماتی
basic
U
اساسی مقدماتی
preparation
U
اقدام مقدماتی
basics
U
مقدماتی اساسی
introduction to physics
U
فیزیک مقدماتی
perlim
U
دوره مقدماتی
elimination heat
U
دوره مقدماتی
mainstays
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp
U
پایگاه اصلی کمپ اصلی
fundamental unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
base unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
master file
U
فایل اصلی پرونده اصلی
pre load
U
بار کردن مقدماتی
basic bessemer converter
U
مبدل مقدماتی بسمر
incipience
U
وضع مقدماتی ابتدایی
basic combat training
U
اموزش رزم مقدماتی
incipincy
U
وضع مقدماتی ابتدایی
magnetic biasing
U
مغناطیس گردانی مقدماتی
pre design estimate
U
براورد مقدماتی طرح
preparatory students
U
شاگردان تهیه یا مقدماتی
fundamental
U
اصولی مقدماتی اساسی
preselect
U
انتخاب کردن مقدماتی
pre heat
U
حرارت دادن مقدماتی
eliminator
U
برنه در دور مقدماتی
rudimentary knowledge
U
دانش مقدماتی یا نخستین
basic machine unit
U
واحد دستگاه مقدماتی
black pickling
U
اسید شویی مقدماتی
reconnaissance
U
بازدید مقدماتی اکتشاف
prolusion
U
اثر هنری مقدماتی
elementary algebra
U
جبر مقدماتی
[ریاضی]
basic bessemer process
U
فرایند مقدماتی بسمر
supercharge
U
متراکم کردن مقدماتی
basic bessemer steel
U
فولاد مقدماتی بسمر
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
literacy
U
فهمیدن اصول مقدماتی کامپیوتر
junior college
U
دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
protocol
U
مقاوله نامه موافقت مقدماتی
basic bessemer pig iron
U
اهن خام مقدماتی توماس
white primary
U
اخذ اراء مقدماتی حزبی
pretest
U
امتحان مقدماتی بعمل اوردن
strategic reconnaissance
U
بررسی مقدماتی وضع دشمن
flight
U
بهترین نتیجه دور مقدماتی
preliminary budget forecast
U
پیش بینی مقدماتی بودجه
protocols
U
مقاوله نامه موافقت مقدماتی
matter
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
U
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
house of delegates
U
مجلس مقننه مقدماتی ویرجینیا ومریلند
basic relay post
U
پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
preparatory
U
تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
externals
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
U
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
microcontroller
U
RAM و زبان برنامه نویسی مقدماتی است
investigating
U
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigates
U
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigated
U
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigate
U
استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
exempt player
U
بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
FEP
U
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
juniorate
U
مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
WordPad
U
امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد
pilot tunnel
U
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
characters
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
body
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
U
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standbys
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
premedical
U
دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
master compass
U
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
basic ration
U
جیره مقدماتی جیره مبنا
first pickling
U
اسیدشویی مقدماتی اسیدشویی اولیه
firsthand
U
اصلی
initialled
U
اصلی
immanent
U
اصلی
initialling
U
اصلی
fundametal
U
اصلی
essentials
U
اصلی
trunk
U
خط اصلی
initialing
U
اصلی
initialed
U
اصلی
initial
U
اصلی
essential
U
اصلی
trunks
U
خط اصلی
isogeny
U
هم اصلی
head
U
اصلی
inherent
U
اصلی
main attack
U
تک اصلی
arches
U
اصلی
arch-
U
اصلی
arch
U
اصلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com