Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
epsilon
U
مقدار کوچکی از هر چیز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
set
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
U
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index
U
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
dosages
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
exiguity
U
کوچکی
smallness
U
کوچکی
tininess
U
کوچکی
pettiness
U
کوچکی
littleness
U
کوچکی
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
emigration
U
درون کوچکی
overlays
U
بخش کوچکی از برنامه
overlay
U
بخش کوچکی از برنامه
microcephalia
U
سر کوچکی جمجمه کوچک
(not a) ghost of a chance
<idiom>
U
حتی یک شانس کوچکی
detailing
U
بخش کوچکی از یک شرح
detail
U
بخش کوچکی از یک شرح
overlaying
U
بخش کوچکی از برنامه
bandwidth
U
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
U
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
he has a small p in shimran
U
او ملک کوچکی درشمیران دارد
dollies
U
چرخ کوچکی شبیه قرقره
parcel
U
دسته قطعه کوچکی از زمین
parcels
U
دسته قطعه کوچکی از زمین
dolly
U
چرخ کوچکی شبیه قرقره
puniness
U
تازه کاری جوانی کوچکی
lobular
U
شبیه قطعه کوچکی از چیزی
landaulet n
U
گردونه کوچکی که پوششی دارد
card
U
قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
cards
U
قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
kit or kit violon
U
ویولون کوچکی که پیشترهااموزگاران رقص می نواختند
vestry
U
نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
vestries
U
نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
locket
U
قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
coppice wood
U
بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
doodads
U
مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
doodad
U
مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
lockets
U
قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
flocculus
U
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
copsewood
U
بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
salami technique
U
سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
leprechaun
U
جن کوچکی که هرکس انراگرفتارمیساخت گنجهای نهفته راپیدامیکرد
slabs
U
گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
slab
U
گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
centriole
U
ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
racket ball
U
گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
holm
U
جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
altar-niche
U
[تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
gablet
U
[سنتوری کوچکی بالای شمع پشت بند]
[معماری]
credit union
U
موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
ligule
U
زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
vacuole
U
گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
water level
U
سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
bronchial tubes
U
برنشهای متوسط نایژه و مجراهای کوچکی که از آن منشعب میشود
undergrowth
U
بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
hypodermic syringe
U
کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
superscript
U
ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
fescue
U
چوب کوچکی که بوسیله ان اموزگار چیزی را به شاگردنشان میدهد
lanternpinion
U
چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
swagger cane
U
عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
junctions
U
جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
pin
U
میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
junction
U
جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
pinning
U
میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
estuaries
U
دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
estuary
U
دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
rockoon
U
پرتابه یا موشک کوچکی که بوسیله بالون درارتفاع زیادمنفجر شود
clipboards
U
تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
clipboard
U
تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
vanity boxŠcaseŠor bag
U
قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
kilderkin
U
چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
pinned
U
میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
arrow pointer
U
پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
epicanthus
U
لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
sachets
U
بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
sachet
U
بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
handcar
U
چهارچرخه کوچکی که بوسیله دست یا موتورکوچکی روی خط اهن حرکت میکند
vaude
U
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
accelerating pump
U
پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
anlage
U
اساس و پایهء رشد بعدی قسمت کوچکی که بعدا رشدنموده وبزرگ میشود
etna
U
فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
microspacing
U
خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
middle ear
U
حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
foot block
قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
platelet
U
صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
loader
U
بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.
tracking symbol
U
علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
punches
U
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punched
U
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
jetevator
U
فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
punch
U
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
erasing
U
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
control rocket
U
راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
erases
U
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erase
U
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erased
U
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
packs
U
ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
pack
U
ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
bed groins
U
بند کوچکی که بطور موقت جهت بالاامدن سطح اب دردهانه خروجی کانال زده میشود
juke joint
U
رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
cookie
U
فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
cookies
U
فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
checksum
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
ball bearings
U
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing
U
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ghettos
U
محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
ghetto
U
محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
ghettoes
U
محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
hand-held
U
وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
basics
U
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basic
U
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
joggled
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggle
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggling
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggles
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
buffer state
U
دولت کوچکی راگویند که بین دو کشور بزرگ واقع شده و از برخورد وبروز اختلاف بین انهاجلوگیری میکند
write protect
U
قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
air turbine starter
U
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
bench lathe
U
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
mouthfuls
U
مقدار
mouthful
U
مقدار
sups
U
مقدار
t value
U
مقدار تی
supping
U
مقدار
supped
U
مقدار
sup
U
مقدار
summa
U
مقدار
volumes
U
مقدار
soupcon
U
مقدار کم
smidgin
U
مقدار کم
smidgen
U
مقدار کم
what
U
چه مقدار
volume
U
مقدار
iso quant
U
مقدار
magnitude
U
مقدار
dealt
U
مقدار
measurment
U
مقدار
penny worth
U
مقدار کم
sum
U
مقدار
outturn
U
مقدار
spatters
U
مقدار کم
spattering
U
مقدار کم
spattered
U
مقدار کم
single valued
U
تک مقدار
batch
U
مقدار
percentages
U
مقدار
batches
U
مقدار
extent
U
حد مقدار
quantum
U
مقدار
modicum
U
مقدار کم
scantling
U
مقدار
royalty tonnage
U
مقدار
spatter
U
مقدار کم
total
U
مقدار
value
U
مقدار
amounts
U
مقدار
valuing
U
مقدار
amounting
U
مقدار
sizes
U
مقدار
quantity
U
مقدار
quantities
U
مقدار
size
U
مقدار
truth table
U
دو مقدار
percentage
U
مقدار
amount
U
مقدار
values
U
مقدار
deal
U
مقدار
deals
U
مقدار
sprinkling
U
مقدار کم
amounted
U
مقدار
volume discount
U
مقدار
eigenvalue
U
ویژه مقدار
certificate of measurement
U
گواهی مقدار
certificate of quantity
U
گواهی مقدار
maximum value
U
مقدار حداکثر
light value
U
مقدار نور
characteristic number
U
ویژه مقدار
sufficient
U
مقدار کافی
absorbancy
U
مقدار جذب
parameter
U
مقدار ثابت
doses
U
مقدار دارو
algebraic value
U
مقدار جبری
mean value
U
مقدار متوسط
logical value
U
مقدار منطقی
calorific power
U
مقدار حرارتی
auxiliary value
U
مقدار کومکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com