English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
absolute value U مقدار مطلق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
absolute volue U مقدار مطلق قدر مطلق
machine address U نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
Other Matches
setting up U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
dosages U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money U مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
sheer U مطلق
implicit U مطلق
categorical U مطلق
positive U مطلق
utter U مطلق
thetic U مطلق
thetical U مطلق
thorough going U مطلق
utters U مطلق
downright U مطلق
totals U مطلق
uttered U مطلق
abstract U مطلق
totalled U مطلق
totalling U مطلق
unrestrained U مطلق
magisterial U مطلق
alodial U مطلق
allodial U مطلق
totaling U مطلق
abstracting U مطلق
abstracts U مطلق
inconditionate U مطلق
sovereign U مطلق
unconditional U مطلق
categoric U مطلق
total U مطلق
totaled U مطلق
sovereigns U مطلق
slickest U مطلق
absolutes U مطلق
absolute <adj.> U مطلق
inalienable <adj.> U مطلق
indispensable <adj.> U مطلق
inevitable <adj.> U مطلق
unalienable <adj.> U مطلق
autocratic U مطلق
pure U مطلق
slick U مطلق
purer U مطلق
starkly U مطلق
purest U مطلق
starkest U مطلق
starker U مطلق
absolute U مطلق
stark U مطلق
unalterable <adj.> U مطلق
free U مطلق
freed U مطلق
freeing U مطلق
arbitrary U مطلق
frees U مطلق
absolute pressure U فشار مطلق
absolute sensitivity U حساسیت مطلق
absolute temperature U دمای مطلق
absolute majority U اکثریت مطلق
absolute priority U اولویت مطلق
absolute scale U مقیاس مطلق
absolute poverty U فقر مطلق
omnipotent U قادر مطلق
absolute price U قیمت مطلق
magistrially U بطور مطلق
absolute temperature scale U مقیاس مطلق
absolute zero U صفر مطلق
absolute viscosity U گرانروی مطلق
arbitrary U مطلق مستبدانه
absolute viscosity U لزجت مطلق
absolute velocity U سرعت مطلق
absolute zaro U صفر مطلق
absolute liability U بدهی مطلق
absolute value U ارزش مطلق
absolute volue U ارزش مطلق
absolutism U مطلق گرائی
magisterially U بطور مطلق
absolute volume U حجم مطلق
absolutism U مطلق نگری
absolute unit U واحد مطلق
autocratically U بطور مطلق
absolute vacuum U خلاء مطلق
absolute value U قدر مطلق
autocracy U حکومت مطلق
prince U فرمانروای مطلق
absolute deficiency U نقص مطلق
absolute density U چگالی مطلق
absolute deviation U انحراف مطلق
absolute discharge آزادی مطلق
absolute efficiency U کارائی مطلق
absolute energy U انرژی مطلق
absolute error U خطای مطلق
absolute coulomb U کولن مطلق
absolute cell reference U رجوع مطلق سل
absolute authortity U اقتدار مطلق
princes U فرمانروای مطلق
absolute accommodation U انطباق مطلق
absolute address U نشانی مطلق
absolute address آدرس مطلق
absolute advantage U برتری مطلق
absolute alcohol U الکل مطلق
anhydrous alcohol U الکل مطلق
absolute altitude U ارتفاع مطلق
absolutism U مطلق گرایی
absolute authortity U اختیار مطلق
absolute error U اشتباه مطلق
absolute threshold آستانه مطلق
absolute loader U بارکننده مطلق
absolute luminosity U درخشندگی مطلق
absolute magnitude U قدر مطلق
absolute methanol U متانول مطلق
freehold U ملک مطلق
absolute monopoly U انحصار مطلق
absolute movement U حرکت مطلق
absolute nullity U بطلان مطلق
absolute paths U مسیر مطلق
absolute permeability U نفوذپذیری مطلق
absolute limen آستانه مطلق
absolute judgment U قضاوت مطلق
absolute ether U اثر مطلق
absolute frequency U فراوانی مطلق
absolute frequency U بسامد مطلق
absolute gravity U سنگینی مطلق
absolute humidity U رطوبت مطلق
absolute potential U پتانسیل مطلق
freeholder U مالک مطلق
oversoul U حقیقت مطلق
pansophism U دانش مطلق
past or preterite d. U ماضی مطلق
perfect loss U زیان مطلق
quiet enjoyment U واگذاری مطلق
seisin U تصرف مطلق
seizin U تصرف مطلق
simpliciter U بطور مطلق
modulusp U قدر مطلق
general power of attorney U وکالت مطلق
global minimum U حداقل مطلق
imperator U فرمانروای مطلق
individuum U هستی مطلق
abstracts U مطلق خیالی
abstracting U مطلق خیالی
abstract U مطلق خیالی
irrelative U نا مربوط مطلق
modulus U قدر مطلق
summum bonum U خیر مطلق
the positive d. U درجه مطلق
absolute drought U خشکی مطلق
omnipotence U قدرت مطلق
magnitude U قدر مطلق
the preterite tense U ماضی مطلق
universal legacy U وصیت مطلق
welsh mortgage U رهن مطلق
all-powerful U قادر مطلق
shoo-in <idiom> U برنده مطلق
(not a) snowball's chance in hell <idiom> U بد شانس مطلق
alodium U ملک مطلق
an abstroct number U عدد مطلق
autocrats U حاکم مطلق
global maximum U حداکثر مطلق
dead halt U توقف مطلق
autarchy U حاکم مطلق
autarky U حاکم مطلق
autocrats U سلطان مطلق
abstractly U بطور مطلق
categorical imperative U امر مطلق
command automatism U فرمانبری مطلق
autocrat U سلطان مطلق
autocrat U حاکم مطلق
ens U هستی مطلق
dynamic viscosity U گرانروی مطلق
despots U حاکم مطلق
despot U حاکم مطلق
almightly U قادر مطلق
checksum U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
zero point energy U انرژی درصفر مطلق
absolute value U قدر مطلق [ریاضی]
dictators U فرمانروای مطلق خودکامه
absolute boiling point U دمای جوش مطلق
absolute electrical units U واحدهای الکتریکی مطلق
absolute zero entropy U انتروپی در صفر مطلق انتروپی صفر مطلق
absolute deficiency U عدم کارائی مطلق
modular U وابسته به قدر مطلق
absolute artesian well U چاه ارتزین مطلق
to hold in fee U تصرف مطلق داشتن در
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com