Perdic | مقدار تجویز شده دارو | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (989 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	dosage U	مقدار تجویز شده دارو
	dosages U	مقدار تجویز شده دارو

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	dosage U	مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
	dosages U	مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
	dose rate U	نواخت جذب دارو میزان جذب دارو مقدار اثر دارو
	dosing U	مقدار دارو
	dosed U	مقدار دارو
	dose U	مقدار دارو
	doses U	مقدار دارو
	dosages U	مقدار استعمال دارو
	dosage U	مقدار استعمال دارو
	dozing U	مقدار کافی از یک دارو خوراک
	dozes U	مقدار کافی از یک دارو خوراک
	doze U	مقدار کافی از یک دارو خوراک
	dozed U	مقدار کافی از یک دارو خوراک
	dosimetry U	تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
	authorisations U	تجویز
	approval U	تجویز
	prescription U	تجویز
	prescriptions U	تجویز
	authorization U	تجویز
	sets U	1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
	setting up U	1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
	set U	1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
	medication U	تجویز دوا
	medications U	تجویز دوا
	sanction U	تجویز کردن
	sanctioning U	تجویز کردن
	prescription U	تجویز دستورالعمل
	prescriptions U	تجویز دستورالعمل
	sanctions U	تجویز کردن
	sanctioned U	تجویز کردن
	prescribing U	تجویز کردن
	prescriptible U	قابل تجویز
	prescribe U	تجویز کردن
	prescribes U	تجویز کردن
	prescribed U	تجویز کردن
	incremental computer U	دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
	tabling U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	table U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	tables U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	tabled U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	prescribed by doctors U	تجویز شده پزشکان
	medicinable U	قابل تجویز دوا
	the doctor ordered an ointment U	پزشک مرهم تجویز کرد
	succedaneum U	دوایی که بجای دوای دیگر تجویز شود
	defaulted U	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
	defaulting U	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
	default U	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
	defaults U	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
	paasche price index U	یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
	The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination. U	آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
	law of demand U	براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
	medications U	دارو
	cure U	دارو
	medics U	دارو
	pills U	حب دارو
	pill U	حب دارو
	cures U	دارو
	cured U	دارو
	drugs U	دارو
	medication U	دارو
	materia medica U	دارو
	pharmaceutical U	دارو
	puisne judge U	دارو جز
	pharmaceutic U	دارو
	drug U	دارو
	drugged U	دارو
	drugging U	دارو
	pharmaceuticals U	دارو
	natural philosophy U	دارو
	remedied U	دارو
	medicinally U	با دارو
	medicines U	دارو
	medicine U	دارو
	medicaments U	دارو
	remedying U	دارو
	remedy U	دارو
	remedies U	دارو
	medicament U	دارو
	to prescribe something [legal provision] U	چیزی را تعیین کردن [تجویز کردن] [ماده قانونی] [حقوق]
	philtre U	مهر دارو
	pouch kit U	جای دارو
	pouch kit U	جعبه دارو
	alkahest U	نوش دارو
	substance withdrawal U	ترک دارو
	male fern U	کیل دارو
	dose U	یک خوراک دارو
	dosages U	یک خوراک دارو
	calomel U	کرم دارو
	lungwort U	سینه دارو
	dosed U	یک خوراک دارو
	doses U	یک خوراک دارو
	dosage U	یک خوراک دارو
	troche U	قرص دارو
	dosing U	یک خوراک دارو
	muller U	دارو ساز
	hyssop U	اشنان دارو
	chemic U	دارو فروش
	cure all U	نوش دارو
	withdrawal U	ترک دارو
	withdrawals U	ترک دارو
	philter U	مهر دارو
	bandwidth U	در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
	retention money U	مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
	diatessaron U	ترکیبی ازچهار دارو
	drugs U	دارو [به طور کلی ]
	doze U	دوز یک خوراک دارو
	dozes U	دوز یک خوراک دارو
	dozing U	دوز یک خوراک دارو
	medications U	دارو [به طور کلی ]
	seasoning U	دارو زنی بچوب
	orthopathy U	معالجه بدون دارو
	pillbox U	قوطی حب دارو وغیره
	dozed U	دوز یک خوراک دارو
	miyhridate U	زهر دارو پادزهر
	drug holiday U	ترک موقت دارو
	hocus U	نوشابه دارو زده
	drug abuse U	سوء استفاده از دارو
	vial U	شیشه کوچک دارو
	withdrawal syndrome U	نشانگان ترک دارو
	resolutive U	دارو یا عامل گدازنده
	withdrawal symptoms U	نشانههای ترک دارو
	pillboxes U	قوطی حب دارو وغیره
	drugs of every description [of all descriptions] U	همه نوع دارو
	drugs U	دارو خوراندن تخدیر کردن
	drugging U	دارو خوراندن تخدیر کردن
	drugged U	دارو خوراندن تخدیر کردن
	dope U	دارو دادن تخدیر کردن
	dopes U	دارو دادن تخدیر کردن
	iamatology U	مبحث دارو شناسی پزشکی
	spaced out <idiom> U	از خوردن دارو گیج شدن
	drug U	دارو خوراندن تخدیر کردن
	nauseant U	دارو و یا چیزدیگری که تهوع اورد
	prescript U	امر صادر شده تجویز شده
	love potions U	مهر دارو شربت عشق امیز
	This drug excites the nerves. U	این دارو اعصاب را تحریک می کند
	rodenticide U	دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
	love philtre U	مهر دارو شربت سحر امیز
	cold turkey <idiom> U	ترک کردن اعتیاد بدون دارو
	stateroom U	اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
	potion U	دارو یا زهر ابکی شربت عشق
	gallipot U	پیاله کوچک مخصوص مرهم و دارو
	potions U	دارو یا زهر ابکی شربت عشق
	love potion U	مهر دارو شربت عشق امیز
	pharmacodynamics U	مبحث اثر دارو بر ساختمان موجودات زنده
	pulsatilla U	شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
	lay off <idiom> U	بیش از این استفاده نکردن (دارو،سیگار)
	reconstituent U	دارو یا چیز دیگری که نیرووبافت تازه به بدن بدهد
	muller U	سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
	provcation U	در CL هرگاه برهیات منصفه ثابت شود که متهم در اثر فعل یا سخن یاهر دو تحریک شده باشدممکن است این موضوع باعث برائت متهم یا تجویز تخفیف بشود
	imprescriptible U	وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
	checksum U	آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
	check total U	آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
	truth table U	دو مقدار
	smidgen U	مقدار کم
	smidgin U	مقدار کم
	soupcon U	مقدار کم
	sprinkling U	مقدار کم
	values U	مقدار
	dealt U	مقدار
	value U	مقدار
	summa U	مقدار
	t value U	مقدار تی
	single valued U	تک مقدار
	scantling U	مقدار
	royalty tonnage U	مقدار
	volume discount U	مقدار
	valuing U	مقدار
	volumes U	مقدار
	volume U	مقدار
	magnitude U	مقدار
	measurment U	مقدار
	percentage U	مقدار
	percentages U	مقدار
	deal U	مقدار
	quantity U	مقدار
	outturn U	مقدار
	amount U	مقدار
	amounted U	مقدار
	quantities U	مقدار
	penny worth U	مقدار کم
	amounting U	مقدار
	amounts U	مقدار
	size U	مقدار
	sizes U	مقدار
	modicum U	مقدار کم
	supping U	مقدار
	sups U	مقدار
	mouthful U	مقدار
	iso quant U	مقدار
	spattered U	مقدار کم
	mouthfuls U	مقدار
	what U	چه مقدار
	batch U	مقدار
	batches U	مقدار
	total U	مقدار
	supped U	مقدار
	spatter U	مقدار کم
	sum U	مقدار
	spattering U	مقدار کم
	spatters U	مقدار کم