Perdic | مقدار بی نهایت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	infinite quantity U	مقدار بی نهایت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	set U	1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
	setting up U	1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
	sets U	1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
	incremental computer U	دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
	table U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	tabled U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	tabling U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	tables U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	to a fault U	بی نهایت
	to infinity U	بی نهایت
	to infinity U	تا نهایت
	plaguily U	بی نهایت
	fearfully U	بی نهایت
	in the extreme U	بی نهایت
	to an extreme U	بی نهایت
	infintesimal U	بی نهایت
	excessively U	بی نهایت
	endlessly U	بی نهایت
	extremities U	نهایت
	extremity U	نهایت
	outrance U	نهایت
	infinite U	بی نهایت
	extreme U	نهایت
	infinity U	بی نهایت
	omega U	نهایت
	beyond measure U	بی نهایت
	an infinite quantity U	بی نهایت
	an infinite U	بی نهایت
	screamingly U	بی نهایت
	infinitesimal U	بی نهایت کوچک
	infinitesimal U	بی نهایت خرد
	galactic U	بی نهایت بزرگ
	infinity U	بی نهایت [ریاضی]
	intolerable U	تن در ندادنی بی نهایت
	breathlessly U	با نهایت اشتیاق
	sustainable energy U	انرژی بی نهایت
	to the quick U	بی نهایت سراسر
	Without ( beyond , above ) price . U	بی نهایت قیمتی
	frustum U	جزء بی نهایت کوچک
	perfection of savagery U	نهایت وحشی گری
	defaulting U	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
	default U	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
	defaulted U	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
	defaults U	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
	paasche price index U	یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
	he did his utmost U	نهایت کوشش را بعمل اوردن
	nervous wreck U	آدم بی نهایت عصبانی و نگران
	It is dirt cheap . It is a give - away . U	مفت است ( بی نهایت ارزان )
	bundle of nerves U	آدم بی نهایت عصبانی و نگران
	bag of nerves U	آدم بی نهایت عصبانی و نگران
	use up every ounce of energy U	نهایت تلاش خود را به کار بستن
	Ravishingly beautiful . U	مثل ماه شب چهارده ( بی نهایت زیبا )
	To go flat out . To make astupendous effort. U	غیرت بخرج دادن ( نهایت تلاش را کردن )
	I was petrified. U	دود از کله ام بلند شد ( بی نهایت متعجب شدم )
	one's light s U	نهایت کوشش را در حدودتوانایی یا استعداد خود بعمل اوردن
	I was absolutely infuriated.	کارد میزدی خونم در نمی آمد [بی نهایت عصبانی بودم]
	A problem is a chance for you to do your best. U	مشکل فرصتی است برای شما تا نهایت تلاشتان را بکنید.
	dosage U	مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
	dosages U	مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
	law of demand U	براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
	bandwidth U	در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
	retention money U	مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
	The patience of job. U	صبر ایوب ( صبر وحوصله بی نهایت زیاد )
	closed back U	بافت پشت بسته که در آن گره های نامتقارن بدور تارهای مخالف گره خورده و در نهایت خود تار دیده نمی شود
	checksum U	آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
	check total U	آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
	values U	مقدار
	percentage U	مقدار
	deals U	مقدار
	sprinkling U	مقدار کم
	deal U	مقدار
	truth table U	دو مقدار
	volume discount U	مقدار
	extent U	حد مقدار
	valuing U	مقدار
	quantum U	مقدار
	spatters U	مقدار کم
	smidgin U	مقدار کم
	smidgen U	مقدار کم
	modicum U	مقدار کم
	single valued U	تک مقدار
	scantling U	مقدار
	percentages U	مقدار
	measurment U	مقدار
	royalty tonnage U	مقدار
	spatter U	مقدار کم
	spattered U	مقدار کم
	spattering U	مقدار کم
	outturn U	مقدار
	penny worth U	مقدار کم
	soupcon U	مقدار کم
	iso quant U	مقدار
	t value U	مقدار تی
	sup U	مقدار
	supped U	مقدار
	supping U	مقدار
	sups U	مقدار
	mouthful U	مقدار
	mouthfuls U	مقدار
	what U	چه مقدار
	summa U	مقدار
	batch U	مقدار
	batches U	مقدار
	value U	مقدار
	dealt U	مقدار
	amounts U	مقدار
	quantities U	مقدار
	amount U	مقدار
	amounting U	مقدار
	magnitude U	مقدار
	quantity U	مقدار
	sum U	مقدار
	total U	مقدار
	size U	مقدار
	volume U	مقدار
	sizes U	مقدار
	volumes U	مقدار
	amounted U	مقدار
	doses U	مقدار دارو
	dosing U	مقدار مجاز
	guest element U	عنصر کم مقدار
	dosing U	مقدار دارو
	doses U	مقدار مجاز
	dosed U	مقدار دارو
	meanest U	مقدار میانگین
	meaner U	مقدار میانگین
	trace element U	عنصر کم مقدار
	proportion U	شباهت مقدار
	proportions U	شباهت مقدار
	dose U	مقدار مجاز
	dose U	مقدار دارو
	dosed U	مقدار مجاز
	expected value U	مقدار نظری
	light value U	مقدار نور
	maximum value U	مقدار حداکثر
	mileage U	مقدار کارکردموتور
	mileage U	مقدار کیلومتر
	mean value U	مقدار متوسط
	mean value U	مقدار میانگین
	contenting U	مقدار مندرجات
	content U	مقدار مندرجات
	moisture content U	مقدار تری
	moisture content U	مقدار رطوبت
	mort U	مقدار زیاد
	maximum ratings U	مقدار حداکثر
	logical value U	مقدار منطقی
	initial value U	مقدار اولیه
	instantaneous value U	مقدار لحظهای
	parameters U	مقدار ثابت
	parameter U	مقدار ثابت
	jillion U	مقدار زیاد
	average U	مقدار متوسط
	averaged U	مقدار متوسط
	averages U	مقدار متوسط
	averaging U	مقدار متوسط
	nominal value U	مقدار اسمی
	an abundance of U	مقدار زیاد
	just as well <adv.> U	همان مقدار
	equally <adv.> U	همان مقدار
	calorific power U	مقدار حرارتی
	certificate of measurement U	گواهی مقدار
	sufficient U	مقدار کافی
	certificate of quantity U	گواهی مقدار
	characteristic number U	ویژه مقدار
	characteristic number U	مشخصه مقدار
	average value U	مقدار میانگین
	sales {pl} U	مقدار فروش
	volume of sales U	مقدار فروش
	algebraic value U	مقدار جبری
	turnover U	مقدار فروش
	absorbancy U	مقدار جذب
	absorbance U	مقدار جذب
	approximate value U	مقدار تقریبی
	absolute value U	مقدار مطلق
	auxiliary value U	مقدار کومکی
	average value U	مقدار متوسط
	turn-over U	مقدار فروش
	characteristic root U	ویژه مقدار
	characteristic root U	مشخصه مقدار
	constatnt U	مقدار ثابت
	critical valve U	مقدار بحرانی
	data value U	مقدار داده
	debit balance U	مقدار بدهکاری
	hoists U	مقدار کشش
	hoisted U	مقدار کشش
	hoist U	مقدار کشش
	drib U	مقدار کمی
	eigenvalue U	ویژه مقدار
	eigenvalue U	مقدار مشخصه
	rotation U	مقدار چرخش یک شی
	value U	قدر مقدار
	mean U	مقدار میانگین
	proper value U	ویژه مقدار
	constant U	مقدار ثابت
	proper value U	مشخصه مقدار
	use U	مقدار مفید
	uses U	مقدار مفید
	valuing U	قدر مقدار
	scale U	نرخ دو مقدار
	values U	قدر مقدار