English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Comparison with other countries is extremely interesting. U مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. U در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
questionof interest U پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
screamer U اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
penetrometer U وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
rio treaty U اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
notable U جالب توجه
liberal U جالب توجه
interesting U جالب توجه
engaging U جالب توجه
yummy U جالب توجه
liberals U جالب توجه
remarkable U جالب توجه
notables U جالب توجه
riding high <idiom> U جالب توجه
uninteresting U غیر جالب توجه
an interesting story U حکایت جالب توجه
liveliest U جالب توجه سرزنده
quaintness U غرابت جالب توجه
drawing card U چیز جالب توجه
livelier U جالب توجه سرزنده
interestingly U بطور جالب توجه
unco U جالب توجه عجیب
lively U جالب توجه سرزنده
it is interesting to me U برای من جالب توجه است
it does not a to me U درنزدمن جالب توجه نیست چنگی بدل نمیزند
isolationist U طرفدارعدم مداخله در سیاست کشورهای دیگر
dumping U فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
proportion U اندازه چیزی در مقایسه با سایرین
proportions U اندازه چیزی در مقایسه با سایرین
jobs U اهمیت یک کار در مقایسه با دیگر کارها
job U اهمیت یک کار در مقایسه با دیگر کارها
Dhrystone benchmark U سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
phosphor U اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون
absolute address U اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
machine address U اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
advanced countries U کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
developed countries U کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
civil military relations U روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
bandwidth U اندازه دادهای که در طول یک کابل یا کانال یا رسانه دیگر قابل ارسال است
to contrast [with] U مقایسه کردن با [برابرکردن برای مقایسه]
developing countries U کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
width U اندازه چیزی از یک طرف به طرف دیگر
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
draw attention U توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
absorbing U جالب
spicy U جالب
drawing card U جالب
screaming U جالب
yummy U جالب
memorable U جالب
marvellous U جالب
marvelous U جالب
arresting U جالب
attractive U جالب
inviting U جالب
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
really wicked U واقعا جالب
really sick U واقعا جالب
well off U جذاب جالب
snazzier U بسیار جالب
snazzy U بسیار جالب
snazziest U بسیار جالب
prepossessing U گیرنده جالب
newsworthy U جالب و بموقع
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
high light U نکات برجسته یا جالب
sight seeing U دیدار منافر جالب
interest U اهمیت [مهم ] [جالب]
invitingly U بطور جالب یا کشنده
cliff-hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff-hangers U مطلب یا داستان جالب
cliff hanger U مطلب یا داستان جالب
prepossessingly U بطور جالب یا جاذب
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
allied U کشورهای هم پیمان
free world U کشورهای غیرکمونیست
poor countries U کشورهای فقیر
industrial nations U کشورهای صنعتی
overseas U کشورهای بیگانه
less developed contries U کشورهای کم رشد
developed market economy countries U کشورهای مرفه
uncomitted countries U کشورهای غیرمتعهد
quaint U از روی مهارت عجیب و جالب
colourless U رنگ پریده غیر جالب
colorless U رنگ پریده غیر جالب
federalization U تشکیل کشورهای متحد
development countries U کشورهای قابل توسعه
developing countries U کشورهای در حال توسعه
international U مربوط به کشورهای مختلف
third world countries U کشورهای جهان سوم
the united states of america U ایالات یا کشورهای متحدامریکا
backward countries U کشورهای عقب مانده
internationals U مربوط به کشورهای مختلف
retarded countries U کشورهای عقب مانده
allied headquarters U قرارگاه کشورهای هم پیمان
underdeveloped countries U کشورهای توسعه نیافته
capitalist countries U کشورهای سرمایه داری
The English speaking-countries. U کشورهای انگلیسی زبان
Underdeveloped ( backward) countries . U کشورهای عقب افتاده
favourite U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favorites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
eye catcher U چیز چشم گیر جالب نظر
OAS U مخفف سازمان کشورهای امریکایی
commonwealth U کشورهای مشترک المنافع جمهور
commonwealth games U جام کشورهای مشترک المنافع
pan americanism U طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
federative U مبنی بر سازمان کشورهای متحد
reactions from abroad U واکنش مردم در کشورهای خارجی
orient U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
less developed countries U کشورهای کمتر توسعه یافته
orienting U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
overseas income U درامد از کشور یا کشورهای خارجی
federate U تشکیل کشورهای متحد دادن
organization of petroleum exporting cont U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
federating U تشکیل کشورهای متحد دادن
OPEC U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
orients U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
commonwealths U کشورهای مشترک المنافع جمهور
federated U تشکیل کشورهای متحد دادن
federates U تشکیل کشورهای متحد دادن
third world economies U اقتصاد کشورهای جهان سوم
The color harmony in nature is very interesting. U هماهنگی رنگها درطبیعت بسیار جالب است
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
trade follows the flag U تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
unicef (= united nations international U یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
country file U را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
oil rich countries U کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
least developed countries U پائین ترین کشورهای در حال توسعه
developed market economy countries U کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
wow U فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wows U فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wowing U فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wowed U فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
e r p U جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
pax britannica U اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
satellites U ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
the big four U درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
satellite U ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
first world U کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
browsing U نگاه کردن به فایلها یالیستهای کامپیوتر برای پیداکردن یک چیز جالب
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
christian era U مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
enclave U ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
enclaves U ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
resemblance U مقایسه
analogy U مقایسه
collation U مقایسه
collations U مقایسه
comparisons U مقایسه
analogies U مقایسه
datum line U خط مقایسه
comparison U مقایسه
nordic council U فنلاند و نروژ که هدف ان بسط همکاریهای کشورهای اسکاندیناوی درشئون مختلف است
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
odd parity U مقایسه فرد
contrast U مقایسه کردن
incomparable U غیرقابل مقایسه
incomparable U مقایسه ناپذیر
contrasting U مقایسه کردن
contrasted U مقایسه کردن
no parity U عدم مقایسه
analogous U قابل مقایسه
incomparability U مقایسه ناپذیری
even parity U مقایسه زوج
cf U مقایسه شود
comparableness U قابلیت مقایسه
incommensurable U مقایسه ناپذیر
parity bit U بیت مقایسه
comparison U روش مقایسه
to make comparisons U مقایسه کردن
to draw comparisons U مقایسه کردن
parity error U خطای مقایسه
parity error U غلط مقایسه
compares U مقایسه کردن
compared U مقایسه کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com