Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
columnist
U
مقاله نویس
columnists
U
مقاله نویس
essayist
U
مقاله نویس
essayists
U
مقاله نویس
magazinist
U
مقاله نویس
tractarian
U
مقاله نویس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pressman
U
مخبرروزنامه مقاله نویس
pressmen
U
مخبرروزنامه مقاله نویس
Other Matches
addersser or or
U
نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming
U
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version
U
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions
U
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
articles
U
مقاله
article
U
مقاله
dissertation
U
مقاله
tracts
U
مقاله
disquisition
U
مقاله
trilcgy
U
سه مقاله
tractate
U
مقاله
papers
U
مقاله
dissertations
U
مقاله
essay
U
مقاله
paper
U
مقاله
tract
U
مقاله
essays
U
مقاله
papered
U
مقاله
papering
U
مقاله
treatise
U
مقاله
treatises
U
مقاله
tractarian
U
مقاله مذاکره
an inspired article
U
مقاله القاشده
an inspired article
U
مقاله رسانده
themes
U
مقاله فرهشت
theme
U
مقاله فرهشت
prolusion
U
مقاله مقدماتی
epiolgue
U
ختم مقاله
critique
U
مقاله انتقادی
memoire
U
مقاله علمی
epilogue
U
ختم مقاله
articles
U
مقاله گفتار
epilogues
U
ختم مقاله
article
U
مقاله گفتار
leaderette
U
سر مقاله کوچک
critiques
U
مقاله انتقادی
epiolgue
U
بخش اخرکتاب یا مقاله
book review
U
مقاله درباره کتاب
streamers
U
عنوان چشمگیر مقاله
prolusion
U
مقاله ازمایشی تمهید
copyreader
U
تصحیح کننده مقاله
essays
U
تالیف مقاله نویسی
streamer
U
عنوان چشمگیر مقاله
essay
U
تالیف مقاله نویسی
subhead
U
عنوان فرعی مقاله
ghost-write
U
کتاب مقاله یا سخنرانیکهبنام شخصدیگریارائهگردد
magazin
U
نویسنده مقاله برای مجله
detail part
U
قسمت مشروح نامه یا مقاله
offprint
U
مقاله نقل شده از روزنامه یامجله
press campaingn or stunt
U
مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
think piece
U
مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
tear sheet
U
قطعه یا مقاله پاره شده ازمجله یا روزنامه
soliloquy
U
گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
soliloquies
U
گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
I assume that you did read this article.
U
من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
I premise that you did read this article.
U
من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
advertorial
U
تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
academe
U
فعالیت هایی که اساتید دانشگاهی انجام می دهند نظیر نوشتن مقاله، تدریس و غیره
news reader
U
نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
chirographer
U
خط نویس
affiant
U
گواهی نویس
songwriter
U
سرود نویس
stenograph
U
تند نویس
sign writer
U
لوحه نویس
scrabbler
U
مسوده نویس
programmers
U
برنامه نویس
acceptor
U
قبولی نویس
scholiast
U
حاشیه نویس
programmer
U
برنامه نویس
sign writer
U
تابلو نویس
allegorist
U
تمثیل نویس
magniloquent
U
قلنبه نویس
gazetteer
U
مجله نویس
foul copy
U
چرک نویس
fictionist
U
داستان نویس
fictionist
U
افسانه نویس
fabulist
U
افسانه نویس
fabler
U
افسانه نویس
epistoler
U
نامه نویس
epistler
U
رساله نویس
calligrapher
U
خوش نویس
endorser
U
پشت نویس
endorser
U
فهر نویس
gazetteer
U
روزنامه نویس
geneologist
U
شجره نویس
magazinist
U
مجله نویس
magazin
U
مجله نویس
letter writer
U
کاغذ نویس
letter writer
U
نامه نویس
lapicide
U
سنگ نویس
inker
U
مرکب نویس
mythographer
U
اسطوره نویس
odist
U
قصیده نویس
idyllist
U
قصیده نویس
head liner
U
سرصفحه نویس
natural historian
U
تاریخ نویس
gnomical
U
کوتاه لب نویس
orthographer
U
درست نویس
endorseer
U
فهر نویس
paper stainer
U
کتاب نویس
prosaist
U
نثر نویس
prosateur
U
نثر نویس
proser
U
نثر نویس
proverbialist
U
مثل نویس
rewriter
U
دوباره نویس
aphorist
U
پند نویس
aphorist
U
موجز نویس
rough or foul copy
U
چرک نویس
annotator
U
تفسیر نویس
annotator
U
حاشیه نویس
annalist
U
تاریخچه نویس
anecdotist
U
حکایت نویس
calligraphist
U
خوش نویس
proforma
U
پیش نویس
emblematist
U
مثل نویس
elegist
U
مرثیه نویس
elegiast
U
قصیده نویس
elegiast
U
مرثیه نویس
editorialist
U
سرمقاله نویس
dramaturge
U
درام نویس
paragrapher
U
عبارت نویس
deponent
U
گواهی نویس
phonographer
U
صدا نویس
cryptographer
U
رمز نویس
copyreader
U
سرمقاله نویس
conveyancer
U
قباله نویس
dialogist
U
مکالمه نویس
draughtsman
U
طرح نویس
ballpoints
U
روان نویس ها
ballpoint pens
U
روان نویس ها
drafts
U
چرک نویس
drafts
U
پیش نویس
ball pens
U
روان نویس ها
chronicler
U
وقایع نویس
draftsmen
U
طرح نویس
lexicographers
U
لغت نویس
lexicographer
U
لغت نویس
ballpens
U
روان نویس ها
bookmakers
U
کتاب نویس
bookmaker
U
کتاب نویس
songwriter
U
ترانه نویس
evangelists
U
انجیل نویس
drafted
U
چرک نویس
drafted
U
پیش نویس
draft
U
چرک نویس
draft
U
پیش نویس
evangelist
U
انجیل نویس
biographer
U
تذکره نویس
caption
U
زیر نویس
polygraphs
U
بسیار نویس
polygraph
U
بسیار نویس
biographers
U
تذکره نویس
typewritter
U
ماشین نویس
playwrights
U
نمایشنامه نویس
playwrights
U
پیس نویس
playwright
U
نمایشنامه نویس
playwright
U
پیس نویس
scriptwriters
U
نمایشنامه نویس
captions
U
زیر نویس
minute
U
پیش نویس
tabulating machine
U
جدول نویس
grandiloquent
U
قلنبه نویس
historians
U
تاریخ نویس
historian
U
تاریخ نویس
story teller
U
افسانه نویس
tabulator
U
جدول نویس
pamphleteers
U
رساله نویس
pamphleteer
U
رساله نویس
the psalmist
U
زبور نویس
write once read many
U
یکبار نویس
scriptwriter
U
نمایشنامه نویس
typist
U
ماشین نویس
novelists
U
رمان نویس
novelist
U
رمان نویس
satirist
U
هجو نویس
romancer
U
رمان نویس
draughtsmen
U
طرح نویس
typists
U
ماشین نویس
dramatist
U
نمایشنامه نویس
dramatists
U
نمایشنامه نویس
satirists
U
هجو نویس
story teller
U
افسانه گو حکایت نویس
mythologist or ger
U
اساطیر نویس اساطیردان
systems programmer
U
برنامه نویس سیستم
programmer analyst
U
برنامه نویس / تحلیل گر
systems programer
U
برنامه نویس سیستم
systems progarmmer
U
برنامه نویس سیستم ها
subscriber of shares
U
پذیره نویس سهام
maintenance programmer
U
برنامه نویس پشتیبان
maintenance programmer
U
برنامه نویس نگهداشت
system programmer
U
برنامه نویس سیستم
mythopoet
U
شاعر افسانه نویس
proforma
U
پیام پیش نویس
parts programmer
U
برنامه نویس اجزاء
subscript
U
زیر نویس امضاء
penny a line
U
ارزان نویس بی مایه
write white engine
U
موتور سفید نویس
write black engine
U
موتور سیاه نویس
to make a minute of
U
پیش نویس کردن
roughs
U
طرح پیش نویس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com