English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
offprint U مقاله نقل شده از روزنامه یامجله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
semi monthly U روزنامه یامجله دوهفتگی
editoress U مدیره روزنامه یامجله
tear sheet U قطعه یا مقاله پاره شده ازمجله یا روزنامه
press campaingn or stunt U مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
advertorial U تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
staffers U مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
staffer U مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
papered U مقاله
papering U مقاله
papers U مقاله
essays U مقاله
articles U مقاله
trilcgy U سه مقاله
tractate U مقاله
essay U مقاله
treatise U مقاله
tracts U مقاله
disquisition U مقاله
dissertation U مقاله
dissertations U مقاله
treatises U مقاله
paper U مقاله
article U مقاله
tract U مقاله
critiques U مقاله انتقادی
an inspired article U مقاله رسانده
article U مقاله گفتار
magazinist U مقاله نویس
articles U مقاله گفتار
critique U مقاله انتقادی
epilogue U ختم مقاله
epilogues U ختم مقاله
memoire U مقاله علمی
columnist U مقاله نویس
leaderette U سر مقاله کوچک
epiolgue U ختم مقاله
essayists U مقاله نویس
essayist U مقاله نویس
columnists U مقاله نویس
tractarian U مقاله نویس
theme U مقاله فرهشت
themes U مقاله فرهشت
an inspired article U مقاله القاشده
tractarian U مقاله مذاکره
prolusion U مقاله مقدماتی
streamers U عنوان چشمگیر مقاله
streamer U عنوان چشمگیر مقاله
prolusion U مقاله ازمایشی تمهید
book review U مقاله درباره کتاب
copyreader U تصحیح کننده مقاله
epiolgue U بخش اخرکتاب یا مقاله
subhead U عنوان فرعی مقاله
essays U تالیف مقاله نویسی
essay U تالیف مقاله نویسی
pressman U مخبرروزنامه مقاله نویس
pressmen U مخبرروزنامه مقاله نویس
detail part U قسمت مشروح نامه یا مقاله
ghost-write U کتاب مقاله یا سخنرانیکهبنام شخصدیگریارائهگردد
magazin U نویسنده مقاله برای مجله
think piece U مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
soliloquy U گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
soliloquies U گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
I assume that you did read this article. U من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
I premise that you did read this article. U من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
journals U روزنامه
papers U روزنامه
paper U روزنامه
papering U روزنامه
papered U روزنامه
the daily paper U روزنامه
journal U روزنامه
newspaper U روزنامه
newspapers U روزنامه
logbook U روزنامه دریاپیمایی
local paper U روزنامه محلی
sportswriter U خبرنگارورزشی روزنامه
newspaper columns U ستونهای روزنامه
newspaperman U روزنامه فروش
news vendor U روزنامه فروش
newsstand U روزنامه فروشی
news agent U روزنامه فروش
official gazette U روزنامه رسمی
official jurnal U روزنامه رسمی
paper boys U روزنامه رسان
paper boys U روزنامه فروش
paper boy U روزنامه رسان
paper boy U روزنامه فروش
editor U سردبیر روزنامه
newspapermen U روزنامه نگار
publicists U روزنامه نگار
book of account U دفتر روزنامه
daily U روزنامه یومیه
journals U دفتر روزنامه
journal U دفتر روزنامه
newsprint U طبع روزنامه
dailies U روزنامه یومیه
newspaperman U روزنامه نگار
journalism U روزنامه نگاری
publicist U روزنامه نگار
day book U دفتر روزنامه
newsmen U روزنامه فروش
newsman U روزنامه فروش
journalists U روزنامه نگار
gazetteer U روزنامه نویس
columns U ستون روزنامه
journalist U روزنامه نگار
column U ستون روزنامه
daybook U دفتر روزنامه
cutting U برش روزنامه
daily news paper U روزنامه یومیه
academe U فعالیت هایی که اساتید دانشگاهی انجام می دهند نظیر نوشتن مقاله، تدریس و غیره
a newspaper's political affiliation U وابستگی سیاسی روزنامه ها
newspaperman U صاحب وگرداننده روزنامه
name plates U نام و آرم روزنامه
newsprint U ماشین چاپ روزنامه
news-stands U جایگاه فروش روزنامه
newspaper U روزنامه نگاری کردن
newspapers U روزنامه نگاری کردن
news stand U جایگاه فروش روزنامه
news-stand U جایگاه فروش روزنامه
newspapermen U صاحب وگرداننده روزنامه
newsboy U پسر روزنامه فروش
news room U اطاق روزنامه خوانی
newsstand U دکه روزنامه فروشی
gazette U مجله رسمی روزنامه
journals U دفتر روزنامه یکان
sales d. U دفتر فروش روزنامه
commonly read paper U روزنامه کثیر الانتشار
journal U دفتر روزنامه یکان
purchase journal U دفتر روزنامه خرید
headliner U نویسنده سرمقاله روزنامه
journalistic U وابسته به روزنامه و روزنامهنگاری
unit journal U دفتر روزنامه یکان
intelligence journal U دفتر روزنامه اطلاعات
head line U عنوان سرصفحه روزنامه
trade journal U روزنامه یا مجله بازرگانی
city article U گزارش مختصرمالی یاتجاری در روزنامه
tabloids U روزنامه نیم قطع و مصور
back copy U نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back issue U نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
he writes for the papers U برای روزنامه هامقاله مینویسد
newsstand U دکه یا کیوسک روزنامه فروشی
feuilleton U پاورقی قسمت پایین روزنامه
editorial board U هئیت مدیره یا کارکنان روزنامه
tabloid U روزنامه نیم قطع و مصور
balaam U موادکوتاه برای پرکردن جاهای خالی در روزنامه
scrap U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
shirt-tails U اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tail U اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
scraps U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrapping U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrapped U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
there is a rush for the papers U مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
an open letter U نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
itemizer U کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
personals U بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
feuilleton U کتاب یامقالهای که بصورت پاورقی در روزنامه چاپ شود
paragraphist U کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
news reader U نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
papering U ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
paper U ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papers U ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papered U ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
agony aunt U شخصیکهدر ستونیاز روزنامه مطلبمینویسد کهدر آن پاسخ مشکلات و نامههای خوانندگان طرح میشود
penny a liner U کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
screamer U اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
subscriber U مشترک روزنامه وغیره مشترک
subscribers U مشترک روزنامه وغیره مشترک
diarists U روزنامه نگار وقایع نگار
diarist U روزنامه نگار وقایع نگار
journalize U در دفتر روزنامه وارد کردن در دفتر ثبت کردن
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com