Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
It is dirt cheap . It is a give - away .
U
مفت است ( بی نهایت ارزان )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
screamingly
U
بی نهایت
to infinity
U
تا نهایت
to infinity
U
بی نهایت
to a fault
U
بی نهایت
plaguily
U
بی نهایت
outrance
U
نهایت
omega
U
نهایت
in the extreme
U
بی نهایت
infintesimal
U
بی نهایت
extreme
U
نهایت
to an extreme
U
بی نهایت
an infinite
U
بی نهایت
an infinite quantity
U
بی نهایت
beyond measure
U
بی نهایت
extremity
U
نهایت
extremities
U
نهایت
excessively
U
بی نهایت
endlessly
U
بی نهایت
infinity
U
بی نهایت
fearfully
U
بی نهایت
infinite
U
بی نهایت
to the quick
U
بی نهایت سراسر
infinity
U
بی نهایت
[ریاضی]
intolerable
U
تن در ندادنی بی نهایت
sustainable energy
U
انرژی بی نهایت
breathlessly
U
با نهایت اشتیاق
Without ( beyond , above ) price .
U
بی نهایت قیمتی
galactic
U
بی نهایت بزرگ
infinitesimal
U
بی نهایت کوچک
infinite quantity
U
مقدار بی نهایت
infinitesimal
U
بی نهایت خرد
frustum
U
جزء بی نهایت کوچک
perfection of savagery
U
نهایت وحشی گری
nervous wreck
U
آدم بی نهایت عصبانی و نگران
bundle of nerves
U
آدم بی نهایت عصبانی و نگران
he did his utmost
U
نهایت کوشش را بعمل اوردن
bag of nerves
U
آدم بی نهایت عصبانی و نگران
use up every ounce of energy
U
نهایت تلاش خود را به کار بستن
Ravishingly beautiful .
U
مثل ماه شب چهارده ( بی نهایت زیبا )
I was petrified.
U
دود از کله ام بلند شد ( بی نهایت متعجب شدم )
To go flat out . To make astupendous effort.
U
غیرت بخرج دادن ( نهایت تلاش را کردن )
one's light s
U
نهایت کوشش را در حدودتوانایی یا استعداد خود بعمل اوردن
A problem is a chance for you to do your best.
U
مشکل فرصتی است برای شما تا نهایت تلاشتان را بکنید.
I was absolutely infuriated.
کارد میزدی خونم در نمی آمد
[بی نهایت عصبانی بودم]
penny a line
U
ارزان
low priced
U
ارزان
microcomputer
U
ارزان
inexpensively
U
ارزان
cut rate
U
ارزان
jitney
U
ارزان
cheapest
U
ارزان
hand-me-downs
U
ارزان
cheap
U
ارزان
inexpensive
U
ارزان
cheaper
U
ارزان
hand-me-down
U
ارزان
hand me down
U
ارزان
micro
U
ارزان
micros
U
ارزان
to look down
U
ارزان شدن
off season
U
ارزان تر از معمول
grotty
U
ارزان و کثیف
bargain
U
خرید ارزان
look down
U
ارزان شدن
brummagem
U
پست ارزان
penny gaff
U
نمایشگاه ارزان
doss-houses
U
مسافرخانهی ارزان
undersell
U
ارزان تر فروختن
to sell off
U
ارزان فروختن
to pull down
U
ارزان کردن
red eye
U
ویسکی ارزان
cheap labor
U
کار ارزان
flivver
U
اتومبیل ارزان
doss-house
U
مسافرخانهی ارزان
easy money
U
پول ارزان
jerry-built
U
ارزان بناشده
dirt cheap
U
بسیار ارزان
jerry built
U
ارزان بناشده
cheapskate
U
ادم ارزان خر
gimcrack
U
بازیچه ارزان
gasper
U
سیگارت ارزان
cheap money
U
پول ارزان
woodbind
U
سیگار برگ ارزان
woodbine
U
سیگار برگ ارزان
flophouse
U
اطاق ارزان قیمت
hand-me-down
U
لباس ارزان ودوخته
hand me down
U
لباس ارزان ودوخته
flophouses
U
اطاق ارزان قیمت
gladstone
U
نوعی شراب ارزان
hand-me-downs
U
لباس ارزان ودوخته
penny a line
U
ارزان نویس بی مایه
gaff
U
تفریحگاه ارزان پیرمردپرحرف
bargained
U
قرارداد معامله خرید ارزان
cheapen
U
ارزان شدن تحقیر کردن
cheapened
U
ارزان شدن تحقیر کردن
calico
U
پارچههای پنبهای ارزان قیمت
cheapening
U
ارزان شدن تحقیر کردن
cheapens
U
ارزان شدن تحقیر کردن
good deal
<idiom>
U
قیمت ارزان باکیفیتی بالا
That is despised which is cheaply obtained.
<proverb>
U
ارزان یافته خوار است .
bargaining
U
قرارداد معامله خرید ارزان
bargains
U
قرارداد معامله خرید ارزان
galleries
U
جای ارزان اطاق نقاشی
penny barber
U
دلاک ارزان یا دینار گیر
gallery
U
جای ارزان اطاق نقاشی
jerry build
U
با مصالح ارزان ساختمان کردن
profit cannibalism
U
افراط در تخفیف و ارزان فروشی
skid row
U
محله مشروب فروشهای ارزان
ten cent store
U
فروشگاه دارای کالاهای ارزان
bargain
U
قرارداد معامله خرید ارزان
barrelhouse
U
میکده ورقاصخانه ارزان قیمت
cheap labor
U
نیروی کار ارزان قیمت
five and ten
U
مغازه اجناس ارزان قیمت
sell off
U
ارزان فروختن فروش یکجا وارزان
wood bine
U
ویشه تاک جنگلی یکجورسیگار ارزان
bargain hunter
U
کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
leading article
U
کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
honky tonk
U
محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
datacom
U
امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
gutter man
U
دوره گردیکه چیزهای ارزان وکهنه می فروشد
leading articles
U
کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
koalapad
U
صفحه دیجیتالی کننده ارزان برای ریزکامپیوترها
Is there an inexpensive restaurant around here?
U
آیا رستوران ارزان این نزدیکی ها پیدا میشود؟
Is there an inexpensive restaurant around here?
U
آیا رستوران ارزان این اطراف پیدا میشود؟
flea market
U
بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea markets
U
بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
jumble shop
U
دکانی که خرده ریز و کالای گوناگون ارزان و نیمدار دران میفروشند
The patience of job.
U
صبر ایوب ( صبر وحوصله بی نهایت زیاد )
blue chip personal computer
U
IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
dump
U
بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
penny a liner
U
کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
closed back
U
بافت پشت بسته که در آن گره های نامتقارن بدور تارهای مخالف گره خورده و در نهایت خود تار دیده نمی شود
juke joint
U
رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
aniline
U
رنگ شیمایی آنیلینی که ارزان قیمت بوده ولی ثبات رنگی خوبی ندارد لذا مناسب رنگرزی فرش نیست
pc file iii
U
یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
fall
U
ارزان شدن مرتد شدن
to give way
U
خراب شدن ارزان شدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com