English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mercery U مغازه پارچه فروشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
soda fountain U مغازه لیموناد فروشی
wineshop U مغازه شراب فروشی
delicatessens U مغازه اغذیه فروشی
delicatessen U مغازه اغذیه فروشی
bookshops U مغازه کتاب فروشی
bookshop U مغازه کتاب فروشی
soda fountains U مغازه لیموناد فروشی
cantina U مغازه خواربار یامشروب فروشی
drapery U پارچه فروشی
draperies U پارچه فروشی
Laundry / Dry cleaners U مغازه لباسشویی و مغازه خشکشویی
bistros U اغذیه فروشی و مشروب فروشی
bistro U اغذیه فروشی و مشروب فروشی
shoplifting U دزدی از دکانها و مغازه ها سرقت از دکانها و مغازه ها
biased fabric U پارچه جندلایهای که بصورت اریب با تار و پود پارچه بریده شده است
bleacher U کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
gig mill U ماشین خوابدارکردن پارچه کارخانهای که پارچه رادران خوابدارم
tartan U یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی
canvases U پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
canvas U پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
sarsenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarcenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
shopped U مغازه
shop U مغازه
shoppers U مغازه رو
shopper U مغازه رو
shops U مغازه
tuck shop U مغازه قنادی
shopkeeper U مغازه دار
floor walker U راهنمای مغازه
shopwalker U راهنمای مغازه
shop lifting U دزدی از مغازه ها
shopkeepers U مغازه دار
salesclerk U فروشنده مغازه
tuck shop U مغازه حلویات
store U مغازه دکان
store U مغازه بزرگ
shoplifters U دزد مغازه
shoplifter U دزد مغازه
d. store U مغازه بزرگ
to shut up a shop U مغازه ای را بستن
storing U مغازه بزرگ
storing U مغازه دکان
shop assistant دستیار مغازه دار
show case U قفسه جلو مغازه
rotisserie U مغازه خوراک پزی
haberdashery U مغازه ملبوس مردانه
stock in trade U موجودی کالای مغازه
shops U مغازه گردی کردن دکه
shopped U مغازه گردی کردن دکه
shop U مغازه گردی کردن دکه
clerks U کارمند دفتری فروشنده مغازه
burse U مغازه یابازار خرید وفروش
five and ten U مغازه اجناس ارزان قیمت
clerk U کارمند دفتری فروشنده مغازه
shoplifting U بلند کردن جنس از مغازه
The goods in this shop could not be flogged. U اجناس این مغازه باد کرده
sales register U صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
shopworn U کهنه ورنگ رفته در اثرماندن در مغازه
The shops will be open daily except Sundays / excluding Sundays / outside of Sundays [American E] . U مغازه ها به جز یکشنبه ها روزانه باز خواهند بود.
point of sale U محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
cash registers U ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
cash register U ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
this shope has a well assorted(I'll-assorted)stock. U اجناس این مغازه جور ( ناجور )است
window shop U به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
This shop deals in goods of all sorts . U دراین مغازه همه چیز معامله می شود
pos U محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
demonstration U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
middleman U کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
middlemen U کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
demonstrations U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demo U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
on sale U فروشی
disposability U فروشی
sales U فروشی
for sale U فروشی
on offer U فروشی
barker U پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
bijouterie U جواهر فروشی
upholstery U پرده فروشی
pedantry U فضل فروشی
butchery business U گوشت فروشی
grocer's shop U خواربار فروشی
upholstery U مبل فروشی
dealing in slaves U برده فروشی
chandlery U شمع فروشی
grocer's U خواربار فروشی
food shop U خواربار فروشی
drugstore U دوا فروشی
haberdashery U خرازی فروشی
retail trade U خرده فروشی
retail U خرده فروشی
draperies U ماهوت فروشی
slave trade U برده فروشی
snobbery U افاده فروشی
grocery U خواربار فروشی
stapling U مرکزعمده فروشی
retail U جزئی فروشی
drugstores U دوا فروشی
smithies U اهن فروشی
stapled U مرکزعمده فروشی
smithy U اهن فروشی
staple U مرکزعمده فروشی
ironmongery U اهن فروشی
grocery store [American E] U خواربار فروشی
drapery U ماهوت فروشی
slopwork U دوخته فروشی
perfumery U عطر فروشی
priggery U علم فروشی
toploftiness U خود فروشی
priggishness U علم فروشی
short sale U سلم فروشی
prudishness U عفت فروشی
retail dealing U خرده فروشی
taproom U بارمشروب فروشی
cash crop U محصول فروشی
retail sales U خرده فروشی
salter U نمک فروشی
snack bars U ساندویچ فروشی
snack bar U ساندویچ فروشی
short sale U پیش فروشی
toggery U لباس فروشی
whole sale dealer U عمده فروشی
jewelry U جواهر فروشی
greengrocery U سبزی فروشی
wholesale U عمده فروشی
glassman U شیشه فروشی
newsstand U روزنامه فروشی
wineshop U باده فروشی
optometry U عینک فروشی
peacockery U خود فروشی
pedlary U دست فروشی
cash crop U فرآورد فروشی
whole sale trade U عمده فروشی
barroom U نوشابه فروشی
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
universal U سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
sweetshop U شیرینی فروشی قنادی
oversells U فزون فروشی کردن
bookshop U دکان کتاب فروشی
convenience store U خواربار فروشی کوچک
tap room U محل پیاله فروشی
convenience stores U خواربار فروشی کوچک
box office U باجه بلیط فروشی
box offices U باجه بلیط فروشی
overselling U فزون فروشی کردن
wholesale price U قیمت عمده فروشی
trade price U قیمت عمده فروشی
oversell U فزون فروشی کردن
to prank out oneself U خود فروشی کردن
to peacock oneself vref U خود فروشی کردن
vintnery U عمده فروشی شراب
bookshops U دکان کتاب فروشی
oversold U فزون فروشی کردن
retail U خرده فروشی کردن
peltry U پوست خام فروشی
at the but cher's U در دکان گوشت فروشی
swaggers U کبر فروشی خودستایی
barroom U بار یا پیاله فروشی
pedantry or pedantism U علم فروشی خام
newsstand U دکه روزنامه فروشی
grogshop U دکان مشروب فروشی
groggery U نوشابه فروشی میخانه
dram shop U جایگاه نوشابه فروشی
dramshop U سالن مشروب فروشی
dramshop U بار مشروب فروشی
porterhouse U ابجو واغذیه فروشی
pot house U ابجو فروشی خرابات
proslavery U طرفداری از برده فروشی
taproom U محل پیاله فروشی
ticket office U باجه بلیت فروشی
retail price U قیمت خرده فروشی
retail price U بهای خرده فروشی
resale price U بهای خرده فروشی
quantity rebate U تخفیف عمده فروشی
quantity discount U تخفیف عمده فروشی
swagger U کبر فروشی خودستایی
swaggered U کبر فروشی خودستایی
swaggering U کبر فروشی خودستایی
gaudiness U خودنمائی جلوه فروشی
cutlery U کارد وچنگال فروشی
ostentation U خود فروشی تظاهر
sales U جنس فروشی فروش
smithy U فلز فروشی اهنگری
smithies U فلز فروشی اهنگری
bar U میکده بارمشروب فروشی
bars U میکده بارمشروب فروشی
union shop U مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
ware U کالای فروشی پرهیز کردن از
Where is the booking office? U باجه بلیت فروشی کجاست؟
newsstand U دکه یا کیوسک روزنامه فروشی
profit cannibalism U افراط در تخفیف و ارزان فروشی
wholesale price index U شاخص قیمت عمده فروشی
commissioning U حق العمل کاری امانت فروشی
commissions U حق العمل کاری امانت فروشی
wares U کالای فروشی پرهیز کردن از
Where is the ticket office? U باجه بلیت فروشی کجاست؟
commission U حق العمل کاری امانت فروشی
milk float U عرابه یا چرخ شیر فروشی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com