English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
designative U معرفی کننده
nominator U معرفی کننده
nuncupatory U معرفی کننده
representer U معرفی کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
con U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
conned U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
conning U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
cons U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
toastmistress U بانوی معرفی کننده ناطق سرمیز غذا
Other Matches
scissoring U 1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
designation U معرفی
reclame U معرفی
designations U معرفی
reference U معرفی
representations U معرفی
presentations U معرفی
presentation U معرفی
representation U معرفی
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
presents U معرفی کردن
letters U معرفی نامه
presenting U معرفی کردن
letter U معرفی نامه
nominate U معرفی کردن
introductions U معارفه معرفی
letter of introduction U معرفی نامه
presentable U شایان معرفی
introduction U معارفه معرفی
speak well for U معرفی کردن
recommending U معرفی کردن
recommend U معرفی کردن
present U معرفی کردن
presented U معرفی کردن
representation U معرفی کردن
introduce U معرفی کردن
introduces U معرفی کردن
nominating U معرفی کردن
introduced U معرفی کردن
inset U معرفی کردن
recommends U معرفی کردن
representations U معرفی کردن
letter of reference U معرفی نامه
insets U معرفی کردن
bring forward U معرفی کردن
introducing U معرفی کردن
nominates U معرفی کردن
presentee U معرفی شده
initial campaign U معرفی کالا به بازار
reported U معرفی کردن خود
net authentication U معرفی ایستگاههای شبکه
algebra U قوانینی که برای معرفی
letterman U دارنده معرفی نامه
report U معرفی کردن خود
reports U معرفی کردن خود
preconize U بعموم معرفی کردن
introduction U معرفی رسمی اشناسازی
presentably U بطور قابل معرفی
introductions U معرفی رسمی اشناسازی
roll out U معرفی یک کالای تجارتی به بازار
social credit U تصادی معرفی شده است
quantification U معرفی عناصر یک جسم تعریف
to r.someone as a U کسی را به سمتی معرفی کردن
id U کارتی که ضخص را معرفی میکند
meets U معرفی شدن به ملاقات کردن
reagency U امادگی برای واکنش یا معرفی
good wine needs no bush U چیزخوب نیازمند به معرفی نیست
computer generations U روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
meet U معرفی شدن به ملاقات کردن
instantiate U معرفی کردن بوسیله کنسرت
Can you recommend a guest house? U آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
to report oneself U حاضر شدن وخود را معرفی کردن
to give publicity to U بعموم نشان دادن یا معرفی کردن
technological U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
to proclam someone a traitor U کسیرا بعموم خائن معرفی کردن
I have been referred. (introduced,recommended)to you by MR. . . . U از جانب آقای ... به شما معرفی شده ام
technologically U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
tags U نوار پشت پوتین کارت معرفی
tag U نوار پشت پوتین کارت معرفی
Can you recommend a hotel? U آیا میتوانید یک هتل به من معرفی کنید؟
subscripted variable U عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
who are your reference? U چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
predefined U آنچه قبلا معرفی شده است
Type cable U مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
functional U مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
personation U خود را به جای دیگری معرفی کردن یا جا زدن
to report to the police U خود را به پلیس معرفی کردن [بخاطر خلافی]
Can you recommend a good restaurant? U آیا میتوانید یک رستوران خوب معرفی کنید؟
report tothe director U خود را حضورا نزد رئیس معرفی کنید
bring up <idiom> U معرفی چیزی برای بحث (مذاکره)آوردن
name U کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
to i. any one into abenefice U کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
proceed time U زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
names U کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
key کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
identification tag U پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
polar U سیستم معرفی موقعیتها به عنوان زاویه و فاصله از مبدا
bear arms U سلاح به دست گرفتن خود را به خدمت معرفی کردن
toastmasters U کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
toastmaster U کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
menus U انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
menu U انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
ccitt U انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
category wiring U یکی از 5 سطح استاندارد معرفی شده توسط EIA / TIA
flowchart U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
set U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
setting up U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
sets U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
flow diagram U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
operate U بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
operates U بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
operated U بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
enquiry U کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است
distorts U معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
distort U معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
anchor cell U خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند
password U کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
passwords U کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
holotype U نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
walkthrough U جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
boolean algebra U قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
National Center for Supercomputing Applications U سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
wands U دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
wand U دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
description U زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد
DCA U قالب متن معرفی شده توسط IBM که اجازه در و بدل شدن متون بین سیستمهای کامپیوتری میدهد
descriptions U زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد
layer U لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
layers U لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
mask U طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
masks U طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
to register [with a body] U اسم نویسی کردن [خود را معرفی کردن] [در اداره ای] [اصطلاح رسمی]
declare U معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declaring U معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declares U معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
postbyte U بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
bitmap U معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
Windows GDI U مجموعه توابع استاندارد , که توسط ماکروسافت معرفی شده اند , که به برنامه نویس امکان میدهد که تصاویری در پنجره ها رسم کند تحت سیستم عامل ویندوز
PCI U مشخصات ساخت Intel که یک نوع باس محلی سریعی را معرفی میکند که ارسال داده سریع بین پردازنده کارتهای گسترده PC فراهم میکند
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com