Perdic | معاون کشیش بخش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 191 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	curate U	معاون کشیش بخش
	curates U	معاون کشیش بخش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	presbyteries U	داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
	presbytery U	داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
	priestly U	در خور کشیش یا کاهن مانند کشیش یا کاهن وابسته به کشیش یا کاهن
	mated U	معاون کشتی معاون ناخدا
	mates U	معاون کشتی معاون ناخدا
	mate U	معاون کشتی معاون ناخدا
	girl friday U	معاون زن
	advisor U	معاون
	adjoint U	معاون
	acologte U	معاون
	accessorial U	معاون
	helpmeet U	معاون
	aid U	معاون
	coajutor U	معاون
	aided U	معاون
	adjunct U	معاون
	adjuncts U	معاون
	second-best U	معاون
	vice chancellor U	معاون
	accessory U	معاون
	vice-chancellor U	معاون
	second best U	معاون
	deputy U	معاون
	deputies U	معاون
	vice-chancellors U	معاون
	aiding U	معاون
	second in command U	معاون
	depts U	معاون
	dept U	معاون
	asst U	معاون
	assistants U	معاون
	assistant U	معاون
	under-secretary U	معاون وزارت
	under-secretaries U	معاون وزارت
	archdeacons U	معاون اسقف
	acolytes U	معاون یاکمک
	vice president U	معاون [رئیس]
	acolyte U	معاون یاکمک
	vicar U	معاون خلیفه
	archdeacon U	معاون اسقف
	vicars U	معاون خلیفه
	Solicitors General U	معاون دادستان
	Solicitor General U	معاون دادستان
	accessory U	معاون جرم
	subdeacon U	معاون شماس
	counsellor and procurer U	معاون جرم
	lieutenant governor U	معاون فرماندار
	vice governor U	معاون فرمانداری
	subdean U	معاون dean
	adjoint U	معاون استاد
	accessory to a riot U	معاون فتنه
	accessary U	معاون جرم
	abetter or abettor U	معاون جرم
	undersecretary U	معاون وزارتخانه
	subdeacon U	معاون خادم
	veep U	معاون مدیرکل
	subprincipal U	معاون رئیس مدرسه
	vice chancellor U	معاون رئیس دانشگاه
	accomplice	شریک یا معاون جرم
	script assistant	معاون برنامه نویسی
	vice-chancellor U	معاون رئیس دانشگاه
	mate's receipt U	رسید معاون ناخدا
	vice-chancellors U	معاون رئیس دانشگاه
	wingman U	معاون رسد هوایی
	coadjutor U	معاون یاری کننده
	subdeacon U	معاون گماشته روحانی
	veep U	معاون رئیس جمهور
	assistant chief of staff U	معاون رئیس ستاد
	herdsman U	کشیش
	ecclesiastics U	کشیش
	ecclesiastic U	کشیش
	herdsmen U	کشیش
	churchman U	کشیش
	predicant U	کشیش
	provosts U	کشیش
	evengelist U	کشیش
	abbe U	کشیش
	hieratic U	کشیش
	provost U	کشیش
	clerics U	کشیش
	padres U	کشیش
	presbyterate U	کشیش
	clergymen U	کشیش
	clergyman U	کشیش
	druids U	کشیش
	druid U	کشیش
	churchmen U	کشیش
	priest U	کشیش
	priests U	کشیش
	padre U	کشیش
	cleric U	کشیش
	assistant secretary of the army U	معاون وزیر نیروی زمینی
	executive U	افسراجراییات معاون اجرایی قسمت
	executives U	افسراجراییات معاون اجرایی قسمت
	executive officer U	معاون یکان افسر تیر
	archpriest U	کشیش بزرگ
	parsons U	کشیش بخش
	clerkly U	وابسته به کشیش
	sacerdotalism U	کشیش مابی
	presbytery U	خانه کشیش
	presbyteries U	خانه کشیش
	sacerdocy U	کشیش منشی
	right reverend U	جناب کشیش
	Reverend U	جناب کشیش
	presbyterial U	وابسته به کشیش ها
	lay brother U	نیمچه کشیش
	priestlike U	کشیش وار
	priestliness U	کشیش مابی
	holy joe U	کشیش دهکده
	high priest U	کشیش اعظم
	hedge priest U	کشیش روستا
	residentiary U	کشیش مقیم
	shaveling U	سرتراشیده کشیش
	priestcraft U	کشیش بازی
	vicars U	کشیش بخش
	rectors U	کشیش بخش
	lamas U	کشیش بودایی
	lama U	کشیش بودایی
	priesthood U	مقام کشیش
	priesthood U	کشیش بودن
	rector U	کشیش بخش
	officiant U	کشیش سرپرست
	vicar U	کشیش بخش
	acolyte U	دستیار کشیش
	parson U	کشیش بخش
	acolytes U	دستیار کشیش
	primate U	کشیش ارشد
	under secretary U	زیر نظارت دبیر کل معاون وزیر
	parsonages U	قلمرو کشیش بخش
	presbyter U	کشیش سرپرست کلیسا
	rectory U	خانه کشیش بخش
	pardoner U	کشیش امرزنده گناه
	pontiff U	کشیش بزرگ پاپ
	Imhotep U	کشیش [دربار مصر]
	pontiffs U	کشیش بزرگ پاپ
	parsonage U	قلمرو کشیش بخش
	rectories U	خانه کشیش بخش
	rectrix U	بانوی کشیش بخش
	prsbytery U	محل جلوس کشیش
	officiating priest U	کشیش پیش نماز
	cassocks U	خرقه پوش کشیش
	divines U	کشیش استنباط کردن
	chancel U	جای مخصوص کشیش
	chancels U	جای مخصوص کشیش
	divine U	کشیش استنباط کردن
	divining U	کشیش استنباط کردن
	minister U	وزیر مختار کشیش .
	ministers U	وزیر مختار کشیش .
	cassock U	خرقه پوش کشیش
	kirkman U	عضوکلیسای اسکاتلندی کشیش
	papa U	پاپ کشیش ناحیه
	papas U	پاپ کشیش ناحیه
	monseigneur U	مسیو کشیش کاتولیک
	lamaistic U	وابسته به کشیش بودایی
	divined U	کشیش استنباط کردن
	bailiffs U	مامور اجرای دادگاه بخش معاون کلانتر
	procurator U	معاون رئیس کلانتری یا دادستان مامور مالی
	procurators U	معاون رئیس کلانتری یا دادستان مامور مالی
	vice presidency U	مقام یا محل اقامت معاون رئیس جمهور
	bailiff U	مامور اجرای دادگاه بخش معاون کلانتر
	prelate U	اسقف اعظم کشیش ارشد
	curacy U	معاونت کشیش بخش یادهستان
	he was ordained priest U	اورا بسمت کشیش گماشتند
	manses U	محل سکنی خانه کشیش
	prelates U	اسقف اعظم کشیش ارشد
	ministerial U	وابسته به وزیر یا کشیش اداری
	manse U	محل سکنی خانه کشیش
	sacerdotage U	کشیش مابی جماعت کشیشان
	curacies U	معاونت کشیش بخش یادهستان
	parishes U	بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
	tunicle U	لباس رویی کشیش در عشاء ربانی
	parish U	بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
	officiant U	کشیش شاغل و مسئول مجلس روحانی
	zucchetto U	شبکلاه یا عرقچین سفیدرنگ کشیش کاتولیک
	the sovereign U	پاپ اعظم کشیش بخش درکلیسای خاور
	priestcraft U	دکانی که کشیش هاو ملاهادران بازی می کنند
	parishes U	قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
	parish U	قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
	shaman U	کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
	parish clerk U	کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
	nonagium U	عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
	lavabo U	ایین دست شستن کشیش هنگام پیش بردن عشاه ربانی
	deacons U	خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
	deacon U	خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
	altar-rail U	[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
	petty officer U	معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
	petty officers U	معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
	second in command U	معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
	pastorally U	چوپان وار کشیش وار