English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
bilateral treaty U معاهده یا معاهدات دو جانبه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
law of treaties U حقوق معاهدات
tripartite pact U قرارداد سه جانبه میثاق سه جانبه
interstate treaties U معاهدات بین الدول
conventions U معاهده
conferderation U معاهده
convention U معاهده
confederation U معاهده
treaties U معاهده
treaty U معاهده
confederations U معاهده
bond U معاهده
compact U پیمان معاهده
conclusion of a treaty U عقد معاهده
conclusion of a treaty U انعقاد معاهده
interpertation of a treaty U تفسیر معاهده
termination of the treaty U فسخ معاهده
peace treaty U معاهده صلح
frontier treaty U معاهده مرزی
compacts U پیمان معاهده
compacting U پیمان معاهده
compacted U پیمان معاهده
denunciation of treaty U الغاء معاهده
rio treaty U معاهده ریو
denunciation of treaty U نقض معاهده
open treaty U معاهده باز
construction of a treaty U تفسیر معاهده
preamble of a treaty U مقدمه معاهده
termination of the treaty U انقضا مدت معاهده
protocol U پیش نویس معاهده
promulgation of treaty U اعلام مفاد معاهده
prolongation of treaty U تمدید مدت معاهده
pacts U معاهده پیمان بستن
agreement U معاهده و مقاطعهء توافق
agreements U معاهده و مقاطعهء توافق
pact U معاهده پیمان بستن
draft of a treaty U پیش نویس معاهده
protocols U پیش نویس معاهده
ex parte U یک جانبه
one-way U یک جانبه
one legged U یک جانبه
trilateral U سه جانبه
partite U جانبه
tripartite U سه جانبه
unilaterally U یک جانبه
one way U یک جانبه
mutual U دو جانبه
bilateral U دو جانبه
reciprocal U دو جانبه
unilateral U یک جانبه
unilateral agreement U توافق یک جانبه
multilateral U چند جانبه
unilateral contract U قرارداد یک جانبه
tripartite pact U پیمان سه جانبه
triparite U سه نسخهای سه جانبه
one sided U یک جانبه مغرضانه
unilateral U یک جانبه تک سویه
blind transportation U ارسال یک جانبه
reciprocal agreement U توافق دو جانبه
reciprocal agreement U قرارداد دو جانبه
synchronous converter U تبدیلگر دو جانبه
wall-to-wall U همه جانبه
bilateral monopoly U انحصار دو جانبه
unilaterally U یک جانبه تک سویه
bilateral contract U قرارداد دو جانبه
unilateral agreement U قرارداد یک جانبه
unilateral declaration U بیانیه یک جانبه
dual agent U عامل دو جانبه
quadrilateral U چهار جانبه
widespread U همه جانبه
quadrilaterals U چهار جانبه
quadruple pact U میثاق چهار جانبه
double agents U عامل اطلاعاتی دو جانبه
double agent U عامل اطلاعاتی دو جانبه
trusts U انحصارات چند جانبه
total war U جنگ همه جانبه
match U رویارویی بازیهای دو جانبه
quadruple pact U پیمان چهار جانبه
Bilateral contract. U پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
duopsony U انحصار دو جانبه خرید
unilateral contract U تعهد یک جانبه ایقاع
dual agent U عامل اطلاعاتی دو جانبه
matches U رویارویی بازیهای دو جانبه
trust U انحصارات چند جانبه
duopoly U انحصار دو جانبه فروش
multilateral contract U قرارداد چند جانبه
multilateral trade U تجارت چند جانبه
mutilateral agreement U موافقت چند جانبه
trusted U انحصارات چند جانبه
siege mentality U دشمن پنداری همه جانبه
collusive oligopoly U انحصار چند جانبه سازشکارانه
complete oligopoly U انحصار چند جانبه کامل
oligopsony U انحصار چند جانبه خرید
imperfect oligopoly U انحصار چند جانبه ناقص
mutual exclusion U ناسازگاری دو جانبه ممانعت متقابل
extensive cultivation U توسعه همه جانبه کشت وکار
protocol U خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
exchange of instruments of ratification U مبادله اسناد دال بر تصدیق وتصویب موضوع مورد توافق یا تصویب معاهده
protocols U خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
bilateral infrastructure U سازمان داخلی متشکل ازاعضای دو جانبه تشکیلات دوجانبه
res inter alios U debet non actaalterinocere تعهدات دو جانبه باعث اضرار شخص ثالث نمیتواند بشود
assistance U کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
game theory U این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
rapallo treaty U قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
tripartite declaration of 0 U اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
bilateral spotting U دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
cross servicing U خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
dunkrik treaty U معاهده منعقده بین انگلستان وفرانسه به سال 7491 که هدف ان تشریک مساعی دودولت در صورت تجاوز یاتهدید به تجاوز از طرف المان و نیز برقراری تماس اقتصادی دایم بود
radiation scattering U انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
oligopoly U انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com