Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
helleborism
U
معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fly amanita
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly agaric
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly bane
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
electrotherapy
U
معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
definitive hospitalization
U
سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی
monomania
U
دیوانگی در یک موضوع دیوانگی ویژه
exsiccative
U
داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
exsiccant
U
داروی خشکاننده داروی خشکی اور
malam
U
اجری که از ان میسازند
kathartic
U
کارکن
purgative
U
کارکن
purgatives
U
کارکن
dejectory
U
کارکن
labouring
U
کارکن
workable
U
کارکن
purges
U
کارکن
purged
U
کارکن
purge
U
کارکن
boxes are made of wood
U
جعبه ها را از چوب میسازند
practical
U
کارکن سودمند
practicals
U
کارکن سودمند
physicky
U
کارکن مانندمسهلی
fagger
U
سخت کارکن
pensile birds
U
پرندگانی که اشیانه اویخته میسازند
corral
U
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralled
U
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralling
U
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corrals
U
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
shelving
U
موادیکه از ان تاقچه میسازند شیب
practice makes perfect
U
کارکن تا استاد شوی
cabin crew
U
کارکن کابین
[هواپیما]
gruyere
U
پنیرسوراخ سوراخ سویسی که ازشیرگاو میسازند د
marsh mallow
U
یکجور شیرینی که از ریشه خطمی میسازند
principal parts
U
قسمتهای اصلی زمانهای فعل که سایرزمانها را از ان میسازند
ivory black
U
رنگ سیاه که از اهکی کردن عاج میسازند
gelignite
U
ماده ژلاتینی و منفجرهای که از نیترو گلیسیرین میسازند ژلیگنیت
antimalarial
U
داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
seidlitz powder
U
سدلیس :کارکن ملینی که ازدو گرد درست میشود
lunacy
U
دیوانگی
amuck
U
دیوانگی
distractions
U
دیوانگی
distraction
U
دیوانگی
craze
U
دیوانگی
crazes
U
دیوانگی
manias
U
دیوانگی
insanity
U
دیوانگی
mania
U
دیوانگی
madness
U
دیوانگی
to d.
U
دیوانگی
phrensy
U
دیوانگی
mental a
U
دیوانگی
rave
U
دیوانگی
raved
U
دیوانگی
raves
U
دیوانگی
furor
U
دیوانگی
lunces
U
دیوانگی ها
rage
U
دیوانگی
rages
U
دیوانگی
deranyement
U
دیوانگی
derangement
U
دیوانگی
raged
U
دیوانگی
dementia
U
دیوانگی
craziness
U
دیوانگی
rampages
U
دیوانگی کردن
franticness
U
دیوانگی برافروختگی
f. of love
U
دیوانگی عشق
oestrum
U
دیوانگی انی
rampaging
U
دیوانگی کردن
frenzy
U
دیوانگی انی
deliriousness
U
دیوانگی
[روانشناسی]
rampage
U
دیوانگی کردن
rampaged
U
دیوانگی کردن
treatments
U
معالجه
treatment
U
معالجه
medical
U
معالجه
healing
U
معالجه
medical treatment
U
معالجه
therapy
U
معالجه
he received a fire treatment
U
معالجه شد
delirium
U
پرت گویی دیوانگی
master in lunacy
U
مامور رسیدگی به دیوانگی ها
frenzy
U
دیوانگی انی شوریدگی
furiousness
U
دیوانگی خشم زیاد
electropathy
U
معالجه برقی
medicable
U
قابل معالجه
balneotherapy
U
معالجه باشستشو
edermical meducation
U
معالجه جلدی
pretreatment
U
معالجه قبلی
climatotherapy
U
معالجه با اب وهوا
psychopathy
U
معالجه روانی
mechanotherapy
U
معالجه مکانیکی
emergency treatment
U
معالجه اورژانس
treament
U
سلوک معالجه
heliotherapy
U
معالجه با افتاب
iatraliptics
U
معالجه بامالش
malpractice
U
معالجه غلط
malpractices
U
معالجه غلط
trichopathy
U
معالجه ناخوشیهای مو
rest cure
U
معالجه با استراحت
radium therapy
U
معالجه بارادیوم
emergency treatment
U
معالجه اضطراری
abulomania
U
دیوانگی در نتیجه ضعف اراده
rabidly
U
از روی هاری یا دیوانگی متعصبانه
pretreat
U
قبلا معالجه کردن
orthopathy
U
معالجه بدون دارو
faradism
U
معالجه باجریان برق
aerotherapeutics
U
معالجه بوسیله هوا
diathermy
U
معالجه بوسیله حرارت
faradization
U
معالجه باجریان برق
self treatment
U
معالجه پیش خود
psychiatry
U
معالجه ناخوشیهای دماغی
chiropody
U
فن معالجه ودرمان امراض پا
pedicure
U
معالجه امراض دست وپا
hydropathy
U
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
pedicures
U
معالجه امراض دست وپا
massotherapy
U
معالجه بوسیله مشت و مال
chronic dose
U
دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
physicotherapy
U
معالجه بوسایل طبیعی ومکانیکی
psychotherapy ortherapeutics
U
معالجه بوسائل روحی یاهیپنوتیزیم
pyretotherapy
U
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
self treatment
U
معالجه بدون کمک نسخه
manic-depressive
U
دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
manic-depressives
U
دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
manic depressive
U
دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
phototherapy
U
معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
correctional treatment
U
روش معالجه از راه اصلاح رفتار
roentgenize
U
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
immunotherapy
U
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
aromatherapy
U
معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
hypnotherapy
U
معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
faradize
U
بوسیله القای برق معالجه کردن
oxygen tent
U
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen tents
U
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
psychanalyze
U
بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
orthopaedy
U
معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
paranoia or noea
U
دیوانگی خیالی که دران انسان مردم دیگر رازیردست وسزاوارمی پندارد
homeopathy
U
معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
pyretic
U
داروی تب بر
antipyretic
U
داروی تب بر
pulmonic
U
داروی شش
febrifnge
U
داروی تب بر
antifebrine
U
داروی تب بر
wormroot
U
داروی ضد کرم
relaxant
U
داروی بیحالی
toxicant
U
داروی سمی
anorexic
U
داروی اشتها کم کن
pep pill
U
داروی انگیزان
downers
U
داروی مسکن
vomitoryt
U
داروی قی اور
wormseed
U
داروی ضد کرم
tickicide
U
داروی کنه کش
jalap
U
داروی مسهل
stimulant drug
U
داروی محرک
roborant
U
داروی نیروبخش
pep pills
U
داروی انگیزان
psychedelic
U
داروی توهم زا
downer
U
داروی مسکن
miticide
U
داروی موش کش
narcitic
U
داروی مخدر
nepenthe
U
داروی غمزدا
nepenthes
U
داروی غمزدا
obstruent
U
داروی قابض
antihistamine
U
داروی ضد هیستامین
liverwort
U
داروی جگر
psychoactive drug
U
داروی روانگردان
psoric
U
داروی جرب
pain killer
U
داروی درد کش
depilatory
U
داروی ازاله مو
all heal
U
داروی هردرد
allheal
U
داروی هر درد
anesthetic
U
داروی بیهوشی
anesthetic
U
داروی بیحسی
anticonvulsive
U
داروی ضد تشنج
antidepressant
U
داروی ضد افسردگی
antidepressive
U
داروی ضد افسردگی
antimanic ru
U
داروی ضد شیدایی
antiparalytic
U
داروی ضدفلج
ataractic
U
داروی مسکن
ataraxic
U
داروی مسکن
rubella
U
داروی محمره
patent medicines
U
داروی اختصاصی
drug
U
داروی مخدر
drugged
U
داروی مخدر
drugging
U
داروی مخدر
drugs
U
داروی مخدر
eyewash
U
داروی چشم
sedative
U
داروی مسکن
sedatives
U
داروی مسکن
anodyne
U
داروی دردزا
patent medicine
U
داروی اسپسیالیته
patent medicine
U
داروی اختصاصی
patent medicines
U
داروی اسپسیالیته
bute
U
داروی ضد درد
cholagogue
U
داروی زرداب کش
gossypium
U
داروی فشار
haematogen
U
داروی خون زا
digestant
U
داروی گوارنده
aperient
U
داروی ملین
corrobrant
U
داروی نیروبخش
galenical
U
داروی گیاهی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com