English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
emergency treatment U معالجه اورژانس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
emergency medical tag U کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
Other Matches
electrotherapy U معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
definitive hospitalization U سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی
emergency U اورژانس
emergencies U اورژانس
emergency services U اورژانس
emergency room [American E] [e.r.] [ER] U اتاق عمل اورژانس
emergency medical treatment room U اتاق عمل اورژانس
emergency U ناگه اینده اورژانس
Casuality [British E] U اتاق عمل اورژانس
casuality department [British E] U اتاق عمل اورژانس
emergencies U ناگه اینده اورژانس
A+E unit [British E] U اتاق عمل اورژانس
emergence U ناگه اینده اورژانس
Accident and Emergency U اتاق عمل اورژانس
path [corridor] for emergency vehicles U راه [باز شده در جاده] برای وسایل اورژانس
he received a fire treatment U معالجه شد
medical treatment U معالجه
therapy U معالجه
treatments U معالجه
treatment U معالجه
healing U معالجه
medical U معالجه
iatraliptics U معالجه بامالش
rest cure U معالجه با استراحت
radium therapy U معالجه بارادیوم
mechanotherapy U معالجه مکانیکی
medicable U قابل معالجه
psychopathy U معالجه روانی
pretreatment U معالجه قبلی
trichopathy U معالجه ناخوشیهای مو
climatotherapy U معالجه با اب وهوا
edermical meducation U معالجه جلدی
electropathy U معالجه برقی
balneotherapy U معالجه باشستشو
malpractices U معالجه غلط
emergency treatment U معالجه اضطراری
malpractice U معالجه غلط
treament U سلوک معالجه
heliotherapy U معالجه با افتاب
self treatment U معالجه پیش خود
pretreat U قبلا معالجه کردن
chiropody U فن معالجه ودرمان امراض پا
faradism U معالجه باجریان برق
diathermy U معالجه بوسیله حرارت
psychiatry U معالجه ناخوشیهای دماغی
faradization U معالجه باجریان برق
orthopathy U معالجه بدون دارو
aerotherapeutics U معالجه بوسیله هوا
psychotherapy ortherapeutics U معالجه بوسائل روحی یاهیپنوتیزیم
pedicure U معالجه امراض دست وپا
hydropathy U معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
self treatment U معالجه بدون کمک نسخه
pedicures U معالجه امراض دست وپا
physicotherapy U معالجه بوسایل طبیعی ومکانیکی
massotherapy U معالجه بوسیله مشت و مال
pyretotherapy U معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
chronic dose U دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
correctional treatment U روش معالجه از راه اصلاح رفتار
faradize U بوسیله القای برق معالجه کردن
hypnotherapy U معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
aromatherapy U معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
phototherapy U معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
roentgenize U بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
immunotherapy U معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
psychanalyze U بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
orthopaedy U معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
oxygen tent U چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen tents U چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
helleborism U معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
homeopathy U معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
examination U معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
examinations U معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
herioic treatment U معالجه با وسایل سخت دربیماری سخت
water cure U علاج بااب معالجه بااب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com